احمد عبادی از استادان بزرگ و نامدار سهتار بود. نقش او در شناساندن و استوار کردن جایگاه این ساز بسیار مهم است. عبادی در نواختن سهتار بیهمتا بود و به شیوهای مینواخت که تقلید از سبک او برای دیگران ممکن نبود. در این میان، داستان جالب سهتار ناصرالدینشاه و استاد عبادی نیز شنیدنی است. در ادامه میتوانید این روایت را در وبلاگ ندابلاگ بخوانید. با ما همراه بمانید.
داستان سه تار ناصرالدین شاه و استاد عبادی
استاد عبدی علاقه زیادی به سهتاری داشت که روزگاری در اختیار ناصرالدینشاه قاجار بود و پس از حوادثی، سرانجام به دست او رسید.
ماجرا از این قرار بود: در سفر دوم ناصرالدینشاه به اروپا، یکی از ایرانیان مقیم فرانسه، یک سهتار با خود به همراه داشت. بعدها، وقتی این شخص به ایران بازگشت، آن ساز را به یکی از نزدیکانش هدیه داد.
یکی از شاگردان میرزا عبدالله، که فرزندخواندهٔ همان شخص بود، سهتار را در اختیار داشت. او نواختن سهتار را نزد میرزا عبدالله آغاز کرد، اما پس از مدتی، ادامه نداد و آموزش را رها کرد.
چهل سال بعد، زمانی که این شاگرد سابق، دیگر پدربزرگ و حتی نتیجهدار شده و موهایش رنگ سپیدی گرفته بود، روزی رادیو را روشن کرد و نوای سهتار استاد عبادی را شنید.
با شنیدن این صدا، یاد استادش میرزا عبدالله افتاد. پس به دامادش گفت: “هر بار که صدای سهتار این نوازنده را از رادیو میشنوم، بیاختیار یاد استاد بزرگوارم میرزا عبدالله میافتم.”
دامادش که با عبادی آشنایی داشت، لبخندی زد و گفت: “اتفاقاً نوازندهای که میشنوید، پسر همان میرزا عبدالله است.”
آن شاگرد سابق بلافاصله گفت: “من سهتاری دارم که دوست دارم آن را به پسر استادم هدیه کنم، تا یادبودی باشد از درسهایی که روزی از پدرش آموختهام.”
وقتی سهتار به دست عبادی رسید، پس از تعمیر سیمها و پردههایش، شروع به نواختن آن کرد. عبادی بعدها در این باره گفته بود: “پیش از آن که مضراب را بر سیمهای این سهتار بزنم، دقایقی در فکر فرورفتم و به شگفتیِ روزگار و بازی تقدیر فکر کردم؛ چطور این ساز ارزشمند پس از این همه سال، سرانجام به دست من رسید.”
