معنی کلمه Push به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of push word

بیایید امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم

ترجمه کلمه Push به فارسی با مثالهای کاربردی

وقتی می‌خواهید چیزی را از بدنتان دور کنید، از دست‌هایتان برای اعمال نیرو استفاده می‌کنید. به این عمل “فشار دادن” می‌گویند. این کار برعکس عمل “کشیدن” است.

ساده گذشته فعل ماضی
push

فشار دادن

pushed

فشار داد

pushed

فشار داده

هل دادن این گلوله برفی هر لحظه دشوارتر می‌شود.
او در حال هل دادن یک تقویت‌کننده است.
پسرکی که روی تاب نشسته، توسط پدربزرگش به جلو هل داده می‌شود. (این جمله به شکل مجهول در زمان حال استمراری بیان شده است.)

روش‌های دیگری هم برای استفاده از این واژه به عنوان فعل وجود دارد:
والدین یوناس او را تشویق می‌کنند تا پزشک شود. (push = ترغیب و تشویق کردن)
ناظر ما علاقه دارد تا با کارمندانش رفتار زورگویانه داشته باشد. (push around = زورگویی و سوءاستفاده از قدرت)
رئیس‌جمهور می‌کوشد برخی از ایده‌هایش را در کنگره به تصویب برساند. (push = پیش بردن و ترویج دادن)
جامعه محلی برای ساخت یک زمین بازی جدید تلاش می‌کند.
چه مقدار داده می‌توانید از طریق اتصال اینترنتی خود انتقال دهید؟

همچنین می‌توان از “push” به عنوان اسم نیز استفاده کرد:
در این محله، تلاش گسترده‌ای برای جمع‌آوری سلاح از خیابان‌ها انجام شده است. (push = کوشش و تلاش)
بالاخره تلاش‌ها برای افزایش هزینه‌ها در بخش زیرساخت‌ها دارد نتیجه می‌دهد.
مخالفت‌های عمومی مردم آمریکا دربارهٔ مسئله مراقبت‌های بهداشتی، منجر به ایجاد تغییراتی در طرح نهایی شد. (pushback = مقاومت و مخالفت)

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را ببینید که با حرف A آغاز می‌شوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ ترتیب الفبایی مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *