سعدی افشار که نام کامل او سعدالله رحمتخواه است، در سال ۱۳۱۳ در استان زنجان به دنیا آمد. او بازیگر کمدی ایرانی بود و در نمایشهای معروف به سیاهبازی یا تختهحوضی (روحوضی) بازی میکرد. سعدی افشار آخرین بازمانده از نسل بازیگران سیاهباز در نمایشهای روحوضی ایران به شمار میرود. در ادامه با این هنرمند نامآشنا بیشتر آشنا میشویم.
تحصیلات او تا کلاس ششم دبستان ادامه داشت و از جوانی به بازیگری در تئاتر علاقه نشان داد. افشار برای اولین بار در سال ۱۳۳۰ روی صحنه رفت و نقشآفرینی کرد. بعدها در نمایشهای سیاهبازی و تختهحوضی شرکت کرد و معمولاً نقشهای سیاه یا مبارک را اجرا مینمود.
از سعدی افشار به عنوان آخرین بازمانده هنر سیاهبازی در ایران یاد میشود؛ هنرمندی کمدی که در نمایشهای سیاهبازی و تختهحوضی به ایفای نقش میپرداخت.

زندگینامه هنری سعدی افشار
هنری سعدی افشار، هنرمند خوشذوق ایرانی، در سال ۱۳۰۴ خورشیدی در شهر تبریز چشم به جهان گشود. از همان سالهای کودکی، علاقهی عمیقی به هنر و موسیقی در وجودش دیده میشد. او فراگیری موسیقی را با ساز تار آغاز کرد و با پشتکار و عشق بسیار، در این راه پیشرفت کرد.
سعدی افشار پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی، به تهران آمد و در هنرستان موسیقی به ادامهی تحصیل پرداخت. در آنجا از دانش و راهنمایی استادان بزرگی بهره برد. او نه تنها در نواختن تار مهارت یافت، بلکه با سازهای دیگری مانند ویولن و سهتار نیز آشنا شد و توانست در نواختن آنها نیز چیرهدست شود.
فعالیت حرفهای او بهعنوان نوازنده و خواننده از رادیو ایران آغاز شد. صدای گرم و دلنشین و تارنوازی ظریف و احساسبرانگیز او، به زودی توجه بسیاری از دوستداران موسیقی اصیل ایرانی را به خود جلب کرد. او در برنامههای مختلف رادیویی حاضر میشد و ترانهها و آهنگهای ماندگاری را اجرا میکرد.
از سعدی افشار آثار فراوانی به یادگار مانده است. تصنیفها و ترانههای او، از جمله “آمدی جانم به قربانت”، “بهار دلنشین” و “شب جدایی”، در میان مردم محبوبیت زیادی پیدا کردند و بسیاری از آنها هنوز هم شنیده میشوند. سبک اجرای او، ترکیبی زیبا از اصالت موسیقی ایرانی و حالوهوای امروزی بود.
این هنرمند پرکار، علاوه بر اجرا و خوانندگی، در زمینهی آموزش موسیقی نیز تلاشهای ارزشمندی انجام داد. شاگردان بسیاری نزد او آموزش دیدند و از دانش و تجربهی او بهره مند شدند.
هنری سعدی افشار، پس از یک عمر خلق زیبایی و خدمت به هنر موسیقی ایران، در سال ۱۳۸۱ خورشیدی دار فانی را وداع گفت. اما یاد و خاطرهی او و آثار نابش، همچنان در دلهای علاقهمندان زنده است.
زندگی نامه هنری سعدی افشار
سعدی افشار از جوانی کار در تئاتر را شروع کرد. همانطور که در هنرهای قدیمی مرسوم است، او هم ابتدا با الگوبرداری از استادان بزرگی مانند ذبیحالله ماهری و مهدی مصری پا به صحنه گذاشت. در آن زمان، هنوز در نمایشهای تختحوض سیاهبازی، هنرمندان ماهری مانند سیدحسین یوسفی، اسدالله قاسمی، محمود یکتا و رضا عربزاده میدرخشیدند.
دورهای که سعدی افشار و همکارانش در اوج بودند، همزمان با تغییرات اجتماعی و دگرگونی در شیوههای برگزاری مراسم شاد بود. به همین دلیل، نمایشهای شاد سنتی رفتهرفته جای خود را به گونههای تازهتری دادند. تختحوض از رونق افتاد و شرایط طوری پیش رفت که سعدی افشار و همنسلانش آخرین نمایندگان هنر نمایش سنتی شدند.
سعدی افشار در سالنهای مختلفی مانند تئاتر حافظ نو، سالن اصلی تئاتر شهر، تالار مولوی، تئاتر دهقان، تئاتر پارس، تئاتر نصر، سینما تئاتر کوچک و همچنین در رادیو و تلویزیون به اجرا پرداخت. او با هنرمندان بسیاری از جمله مهدی سناییفرید، محمود یکتا، حسن شمشاد، محمود نظری، ابراهیم شادی، تهیه کارلو، عالمتاج گوهری، مژگان، افسانه، اکبر خسروی، هوشنگ خسروی، رحمان محسنی، عنایتالله شفیعی، محمد دبیر، حسن عظیمی، هوشنگ احمدی، رضا کریمی، نوروز بیات، علی اژدری، علی فتحعلی، محسن مقامی، مجید فروغی، رضا رضامندی و دیگران همکاری کرد. همچنین در مهر و آبان ۱۳۷۰، با دو نمایش «سعدی هملت میشود» و «بلورک و چشمه نوش» به سرپرستی دکتر محمود عزیزی و همراه گروه تئاتر نصر، در جشنواره پاییزی مادرید اسپانیا و سپس در فرانسه حضور یافت.
هنر رو به فراموشی سیاه بازی
اگرچه امروزه سیاهبازی مانند گذشته رونق ندارد، اما عدهای از بازیگران که نخستین تجربههای هنری خود را در تئاتر کسب کردند و نیز برخی از جوانان تحصیلکرده این عرصه در زمانه ما کوشیدهاند تا آداب و تجربههای کمدی سنتی ایران را زنده نگه دارند.
این نسل، راه خود را با الهام از تلاشهای استادان بزرگی مانند علی نصیریان و حسین کسبیان آغاز کرد و امروزه تعداد اندک اجراهایی که از سیاهبازی الهام گرفتهاند، حاصل کوشش همین افراد است. نسلی که برجستهترین نمونه و الگوی آنها “سعدی افشار” میباشد.
وفات
سرانجام او در سیام فروردینماه سال ۱۳۹۲ (مصادف با نوزدهم آوریل ۲۰۱۳) پس از یک دوره طولانی رنجوری، به دلیل عفونت ریه و پوکی استخوان، در خانه خود در تهران چشم از جهان فروبست. در همان زمان، نمایشی از او با نام «فیس پوک» بر روی صحنه در حال اجرا بود.
