امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!
ترجمه کلمه Silly به فارسی با مثالهای کاربردی
وقتی میخواهید رفتارها یا فکرهایی را توصیف کنید که خندهدار، مسخره یا بیمعنی هستند، میتوانید از کلمهٔ «احمقانه» به عنوان صفت استفاده کنید.
دختر کوچولو به برادرش شکلکهای احمقانه درآورد.
او داشت رفتار احمقانهای از خودش نشان میداد.
جیکوب پسر احمقانهای است.
او کارهای احمقانهٔ زیادی میکند.
بچهها دوست دارند آوازهای احمقانه بخوانند.
همچنین کودکان تعریف کردن لطیفههای احمقانه برای هم را دوست دارند.
آن مرد افکار احمقانهٔ زیادی در سر دارد.
او آدم جدی نیست — فقط دارد یک جور احمقانه رفتار میکند.
اینها فقط یک مشت چیزهای بیمعنی و احمقانه است.
این کار احمقانه است.
دیگه بس کن اینقدر احمقانه رفتار کنی.
احمقانه رفتار نکن. (این جمله معمولاً پاسخی است به حرف یا رفتاری که از کسی سر میزند.)
داگ در کنار کسانی که همیشه رفتار احمقانه دارند، راحت نیست.
بعضی داروها باعث میشوند آدم احساس کند کمی احمقانه رفتار میکند.
کلمهٔ «حماقت» یک اسم است.
حماقتهای بیل باعث شد در محل کار به دردسر بیفتد.
هیچ توجیهی برای این حماقتها وجود ندارد.
در یک جلسهٔ مهم، جایی برای حماقت وجود ندارد.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهٔ «کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا» مراجعه کنید.
