معنی کلمه Prove به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of prove word

بیایید امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم

ترجمه کلمه Prove به فارسی با مثالهای کاربردی

برای اثبات این است که درستی یا نادرستی چیزی را نشان دهیم.

ساده گذشته فعل ماضی
prove

ثابت کردن

proved

ثابت کرد

proved

ثابت / اثبات شده

آیا می‌توانی هویت خود را ثابت کنی؟
با نشان دادن کارت شناسایی می‌توانی ثابت کنی که چه کسی هستی.
ادگار با نشان دادن گواهینامه رانندگی‌اش ثابت کرد که ۲۱ سال دارد.
رجینا به همه نشان داده که چقدر در بازیگری مهارت دارد.
یک آزمایش علمی می‌تواند مشخص کند که یک نظریه درست است یا نه.
یک وکیل باید قبل از اینکه فردی مجرم شناخته شود، جرم او را ثابت کند.
یک امتحان نشان می‌دهد که دانش‌آموز درس خوانده یا نه.
شایعه‌ای که درباره همسایه‌هایمان پخش شده بود، دروغ از آب درآمد.
کلاس حسابان دیوید دارد سخت‌تر از چیزی می‌شود که فکر می‌کرد.
این نرم‌افزار جدید دارد نشان می‌دهد که در جلوگیری از مشکلات مؤثر است.
معاینه چشم مشخص می‌کند که چقدر بینایی شما خوب است.

کلمه Proven یک صفت است:
این شرکت سابقه ثابت‌شده‌ای در زمینه ایمنی کارکنان دارد.
نتایج اثبات‌شده نشان می‌دهد این روش به لاغر شدن افراد کمک می‌کند.
این نوع درخت سیب، یک انتخاب مطمئن و آزموده‌شده برای تولید سیب‌های باکیفیت است.

کلمه Proof یک اسم است:
آیا می‌توانی مدرکی برای سن خود ارائه دهی؟
کارت شناسایی سندی است که هویت تو را تأیید می‌کند.
هیچ مدرکی مبنی بر دزدی آن مرد وجود نداشت، بنابراین آزاد شد.
ما همه مدارک لازم برای گرفتن این تصمیم را در اختیار داریم.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را ببینید که با حرف A آغاز می‌شوند، به صفحهٔ مربوط به **کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A** سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ **کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا** مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *