امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم
ترجمه کلمه Sort به فارسی با مثالهای کاربردی
وقتی میخواهید چیزها را دستهبندی کنید یا آنها را در گروههای مختلف قرار دهید، از کلمه «مرتبسازی» استفاده میکنید.
هنگام شستشوی لباسها، لباسهای سفید و رنگروشن را از لباسهای مشکی و تیره جدا کنید.
گاهی لازم است میان لباسهایتان بگردید و آنهایی را که دیگر استفاده نمیکنید، کنار بگذارید.
پروندهها در کمدهای بایگانی معمولاً بر اساس حروف الفبا یا بر اساس میزان اهمیت مرتب میشوند.
کارفرمایان معمولاً میان رزومهها میگردند تا بهترین افراد را برای موقعیتهای شغلی انتخاب کنند.
پیش از خیساندن و پختن لوبیای خشک، آن را بررسی کنید تا از سالم بودنش مطمئن شوید.
خریداران هم معمولاً میان کالاهای حراج به جستجو میپردازند تا اجناس مناسب و بهصرفه پیدا کنند.
کلمه «sort» معمولاً برای دستهبندی افراد یا اشیا به کار میرود. همچنین وقتی با حرف اضافه «of» همراه میشود، معنایی شبیه «یک کم»، «تقریباً» یا «تا حدی» پیدا میکند.
امتحانی که دادیم تقریباً آسان بود.
آن مردی که آن پایینخیابان است، یک جورایی بداخلاق است.
رئیس دن تقریباً آدم بیادبی است.
ونسا گفت بعد از اینکه تمام صبح کار کرد، کمی خسته است.
امروز، آن نوع روزی نیست که بشود بیرون سپری کرد. هوا زیادی سرد است.
این، آن نوع آبوهوایی نیست که مردم معمولاً دوست دارند.
او از آن آدمهایی نیست که بازی کردن را دوست داشته باشد.
این، همان نوع خانهای است که من در آن بزرگ شدم.
آن جور آدمها من را عصبانی میکنند.
این نوع مشکل، بسیار معمول است.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را که با حرف A آغاز میشوند ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ ترتیب الفبایی مراجعه کنید.
