این ضربالمثل به ما یک درس مهم میدهد: چیزهایی که واقعاً باید از آنها بترسیم، چیزهایی نیستند که فقط سر و صدا میکنند.
بعضی چیزها در زندگی فقط ظاهر ترسناکی دارند. آنها ممکن است با سر و صدا، تهدیدهای بزرگ یا ادعاهای پوچ خودشان را مهم نشان دهند، اما در عمل خطری برای شما ندارند. مثل یک حیوان که فقط از دور صدایش را میشنوید.
اما چیزهای واقعاً خطرناک، آنهایی هستند که در سکوت به شما نزدیک میشوند و مستقیماً شما را هدف قرار میدهند. این خطرات واقعی ممکن است کوچک و بیسر و صدا باشند، اما نیت و توانایی آسیب زدن به شما را دارند.
پس این مثل به ما یادآوری میکند که در زندگی، فریب ظاهر و سر و صدا را نخوریم. به جای ترسیدن از چیزهای پر سر و صدا، باید حواسمان به خطرات واقعی باشد که شاید کوچک و بیسر و صدا به نظر برسند، اما در اصل نیت آسیب زدن دارند.

در این نوشته، میخواهیم معنی، پیشینه و مفهوم اصیل این ضربالمثل کهن ایرانی را بررسی کنیم. در ادامه با ما همراه باشید.
معنی از آن نترس که های و هوی دارد از آن بترس که سر به تو دارد چیست؟
۱- از کسی که آشکارا بدکاری میکند نترس، بلکه از آن کس بترس که در سکوت و آرامش، کارهای زیانبارتری انجام میدهد.
۲- هرگز تنها به ظاهر کسی توجه نکن. گاهی کسی که چهرهای آرام و بیآزار دارد، در خفا کارهای نادرست بسیاری انجام میدهد.
۳- در واقع، نه آنکه صدایش بلند است لزوماً کارهایش آشکار است، و نه آنکه ساکت است حتماً بیگناه. این موضوع کاملاً بستگی به شرایط دارد. اما چون بیشتر مردم فکر میکنند افراد ساکت حتماً خوب هستند، این ضربالمثل به کار میرود تا این فکر نادرست را اصلاح کند؛ به ویژه وقتی چنین افرادی سر راهشان سبز میشوند.
مثلاً وقتی یک اختلاسگر دستگیر میشود، همه تعجب میکنند و میگویند: “با این قیافهٔ ساده و بیآزار، چطور این همه پول را برداشته است؟!”
گاهی اوضاع آنقدر پیچیده میشود که هم باید از آدم پرسر و صدا ترسید و هم از کسی که در سکوت کار خودش را میکند.
