پنج مانع پیشروی مسکن ملی شامل قیمت غیرواقعی ساخت، زمین نامناسب، وام، نبود آب و برق و گاز و ضعف مالی خانوارها است.

خانهدار شدن «خانهندارهای کمدرآمد» با طرح مسکن ملی، مطابق آنچه از ۱۴۰۰ تاکنون در یک گزارش رسمی از «ساخت مسکن روی زمینهای ۹۹ساله» منتشر شده است، ۴۱سال طول میکشد. در این مدت ۸۵۸هزار خانوار «ثبتنام قطعی» کردند؛ اما ۵۰هزار نفر آنها هنوز در «صف تخصیص» هستند و فقط ۴۰هزار واحد تکمیل و تحویل شده است.
فال خودت رو ببین
کلیک کن تا ببینیش

اگر نسخه دهه ۸۰ مسکن حمایتی موسوم به «مسکنمهر» دستکم ۱۶ سال طول کشید تا دستههای آخر خانوارهای پیشخریدار آن خانهها به «کلید مسکن» برسند، آخرین نسخه موجود این مسکندولتی یعنی «مسکنملی» که ۵ سال پیش تعریف شد با دستفرمان این سالها، ۴۱ سال دیگر به ایستگاه پایانی میرسد.
آخرین دادههای رسمی در دسترس از «عملکرد دولتهای گذشته تاکنون» در طرح مسکنملی که در حال حاضر به عنوان تنها «سیاست روی زمین برای تامین مسکن خانوارهای نیازمند در کشور» قابل مشاهده است، نشان میدهد: از سالی که این طرح با تصویب و اجرای یک قانون مرتبط یعنی قانون جهش تولید مسکن کلنگ خورد تاکنون، فقط ۴۰ هزار و ۲۰۱ واحد مسکونی روی زمین ۹۹ ساله (مسکنملی واقعی)، تکمیل و تحویل پیشخریداران «خانهندار» شده است.
در مقابل اما ۸۵۸ هزار خانوار تا الان، به عنوان «تقاضای موثر» مسکنملی، سهمیه دولتی واحدهای مسکونی این طرح را «پیشخرید قطعی» کردهاند بهطوریکه، دولت خود را «متعهد به خانهدار کردن» آنها دانسته و میداند. به این ترتیب هماکنون ۸۱۸ هزار پیشخریدار مسکندولتی منتظر ساخت و تحویل هستند و با سرعت ساختوساز این پروژههای دولتی طی سالهای اخیر میتوان برآورد کرد «اگر تحولی در مسیر و اقدامی برای رفع موانع ۵گانه» صورت نگیرد، پرونده مسکنملی تا ۱۴۴۵ باز میماند.
شمارش «صفهای طویل» مسکنملی
بررسیهای صورت گرفته از وضعیت مسکنحمایتی که در حال حاضر تحت نام مسکنملی در جریان است، مشخص میکند: از سال ۱۴۰۰ تاکنون، در مجموع ۸۵۸ هزار خانوار بعد از عبور از فیلترهای ثبتنام دولت و سپس افتتاح حساب و پرداخت بخشی از «آورده نقدی» خود، به عنوان «متقاضیان موثر مسکنملی» یا همان پیشخریداران قطعی این واحدها، در صف تخصیص قرار گرفتند.
تعداد کل خانهندارها البته نزدیک به ۶میلیون خانوار بوده اما از آنجا که بخش بسیار کمی از افراد در این سالها توانستند «پسانداز» کنند و همچنین با توجه به اینکه شرط «تقاضای موثر»، پرداخت مرحله اول آورده نقدی بوده است، در نتیجه، فعلا «زیر یکمیلیون خانوار» از «چندمیلیون خانهندار»، در صف مسکندولتی وارد شدهاند. در مقابل این ۸۵۸ هزار پیشخریدار قطعی، فعلا ۸۰۵ هزار واحد مسکونی تخصیص داده شده است. بنابراین حدود ۵۰ هزار نفر همچنان در «صف تخصیص» مسکنملی هستند. تخصیص البته به معنای «شروع ساخت مسکن برای فرد» نیست بلکه «تعیین اسمی یک پروژه» برای او است.
بین تخصیص و «شروع ساخت» فاصله قابلتوجهی وجود دارد به این معنا که بعد از تخصیص اسمی مسکن ملی، باید مدتها بگذرد تا «پروانه ساختمانی» پروژهای که اسمگذاری شده است، صادر شود. تخصیص مسکنملی در صورتی انجام میشود که دولت «زمین ۹۹ ساله» را تهیه کرده باشد.
این کارنامه بررسی شده مسکنملی واقعی است به این معنا که خانههایی که روی زمین ۹۹ ساله، در حال ساخت است. طی ۱.۵ دهه گذشته دولتها در پیشبرد مسکن حمایتی، از آمار برخی پروژههای مسکونی که ارتباطی به مسکن حمایتی نداشته، برای توضیح کار استفاده کردند درحالیکه گروههای حمایتی اگر توان اقتصادی مناسب برای پرداخت داشته بودند را حداکثر برای خانههای روی زمین ۹۹ ساله صرف کردند و نه بیشتر. دومین «صف تخصیص» در مسکنملی را سازندهها و پیمانکاران این پروژههای «سفارش دولتی» تشکیل دادهاند. این صف مقابل بانکها قرار دارد. اگرچه تعداد ۸۰۵ هزار واحد مسکونی به صورت «اسمی» به خانهندارها تخصیص داده شده اما فعلا برای فقط ۶۷۱ هزار واحد مسکونی، «پروانه ساختمانی» صادر شده است.
از این تعداد واحد نیز فعلا برای ۴۷۲ هزار خانه، در بانکها، «قرارداد وام ساخت» یا همان قرارداد تسهیلات مشارکت مدنی، منعقد شده است. به این ترتیب حدود یکسوم پروژههای مسکنملی، تا اینجا، «بدون وام» هستند و در «صف تخصیص وام ساخت» قرار دارند.
بین «تخصیص وام» تا «پرداخت وام» نیز فاصله وجود دارد؛ در این مدت فقط به نیمی از واحدهایی که قرارداد وام ساخت آنها منعقد شده، تسهیلات ساخت پرداخت شده است. ارقام تامین مالی ساخت مسکن دولتی، از «ضعف عمده» خبرمیدهد؛ موضوعی که در این سالها «محل اختلافنظر دولت و بانک مرکزی» بوده است. سیستم بانکی، «اشکالات دولتی، سامانهای و پروژهای» را عامل نپرداختن تسهیلات عنوان میکند و در مقابل، طرف دولت «بیتوجهی بانکها» را مقصر وضع موجود میداند. اختلافی که در اولین جلسه شورای عالی مسکن دولت چهاردهم، دستورجلسه اصلی شورا شد و قرار هم شد در جلسه بعدی، تکلیف این اختلاف روشن شود اما نشد.
مسکنملی با کدام پول ساخته میشود؟
اگر شرایط متعارف ساخت مسکنحمایتی و همچنین تجربه ساخت مسکنمهر را در نظر بگیریم، در آن صورت انتظار بدیهی آن است که «وام ساخت» حدود ۷۰درصد از «قیمت تمامشده» مسکن دولتی را پوشش دهد و خانهندارها حداکثر ۳۰ درصد قیمت را با «آوردهنقدی» خود پرداخت کنند. اما الان ظاهرا وضعیت به گونه دیگری است. گزارش رسمی جدید از مسکنملی نشان میدهد، تا الان و با احتساب مجموع پرداختهای صورت گرفته، هر نفر از پیشخریداران قطعی به طور متوسط ۳۰۰میلیون تومان «آورده نقدی» به میدان آورده و در مقابل، برای ساخت هر واحد مسکونی مربوط به این افراد، میانگین ۲۵۴میلیون تومان وام بانکی پرداخت شده است.
تا الان خانهندارها در کل، ۱۴۳ هزارمیلیارد تومان به «زمینهای ۹۹ساله» سرازیر کردهاند درحالیکه بانکها ۱۱۹ هزارمیلیارد تومان. این عدم تناسب میتواند بیانگر دو واقعیت باشد؛ واقعیت اول آن است که «اولتیماتومهایی که دولت طی این سالها برای پرداخت مراحل آورده نقدی» به خانهندارها صادر کرده، «غیرضرور» بوده و عملا جلوتر از پیشرفت واقعی پروژه از افراد پول گرفته شده است. واقعیت دوم نیز همان اختلافات بانک مرکزی با دولت و کندی در پرداخت تسهیلات است.
وام ساخت مسکنملی چقدر است؟
ارزش قراردادهایی که بانکها با سازندههای «مسکنملی» طی این سالها امضا کردهاند براساس آخرین گزارش رسمی، رقمی است که وام ساخت را ۵۰۰میلیون تومان نشان میدهد. این در حالی است که سال گذشته تصویب شد، سقف وام ساخت مسکنملی به ۶۵۰میلیون تومان افزایش پیدا کند.
چرا ۴۱ سال طول خواهد کشید؟
بررسیها درباره سرعت غیرقابل قبول پروژههای ساخت مسکنحمایتی، ۵ مانع را در مسیر شناسایی کرده است. این موانع البته ریشه در «تغییر ممنوعه نقش دولت در تامین مسکن حمایتی» دارد. دولت به جای آنکه با مجموعهای از سیاستهای اقتصادی، بستر «ساخت و تامین مسکن حمایتی» را برای سازندهها و سرمایهگذاران ساختمانی فراهم کند و مثلا بخشی از آنچه برای حمایت از تامین مسکن کمدرآمدها لازم است صورت بگیرد را از طریق «مسکن اجارهای» پیش ببرد، خود در نقش سازنده و کارفرمای ساختمانی وارد شد.
با این حال، در حال حاضر ۵ مانع در مسیر مسکنملی وجود دارد که اگر دولت قصد دارد خیلی زودتر از افق زمانی برآورده شده یعنی ۴۱ سال تا خانهدار شدن حدود ۸۰۰ هزار پیشخریدار قطعی، واحدها را تحویل خانوارها بدهد، باید این موانع را برطرف کند.
قیمت پایینتر از قیمت ساخت واقعی، اولین مانع است. طی سالهای گذشته رقم توافقشده با سازندهها برای ساخت مسکن حمایتی با واقعیت هزینه ساخت همخوان نبود و این در کار و سرعت سازندهها اثر منفی گذاشت و در نهایت پروژهها را مشمول تورم سالانه بیشتر کرد. ضعف در شناسایی مناسب و آمادهسازی زمین ۹۹ ساله به خاطر مسائل بودجهای و مالی، مانع دیگر است.
یکی از بزرگترین موانع نیز به اقتصاد خانوارهای متقاضی مسکنملی مربوط است. شرایط تامین آورده نقدی چون برای همه پیشخریداران «جانمایی شده در یک پروژه»، هماهنگ نیست در نتیجه، ناتوانی در پرداخت به موقع پول توسط بخشی از آنها، کل پروژه را به توقف میکشاند.مانع چهارم نیز تسهیلات بانکی است که توضیح آن در گزارش داده شد. مانع پنجم نیز «تامین آب و برق و گاز» در مراحل آمادهسازی پروژههای مسکنملی است.
هفته گذشته سایت اطلاعرسانی وزارت راهوشهرسازی اعلام کرد، مجموعهای از ساختمانهای مسکونی طرح «مسکنملی» در شهر جدید پردیس در مراحل «تحویل و تکمیل» قرار گرفتهاند اما چون «شبکه گازرسانی و برقرسانی» هنوز اجرا نشده است، نتوانستهایم واحدها را به مالکانشان واگذار کنیم. ساختمان مسکونی ساخته شده اما گاز و برق ندارد. برخی دیگر از پروژههای مسکنملی، آب ندارد.
در طرح مسکن مهر، یک علت اصلی که پروژههای ساختمانی مسکونی، بیش از ۱۵ سال به طول انجامید تا ساخته و تحویل مردم شوند، «ساز ناکوک» دستگاههای خدماترسان روی زمینهای ۹۹ ساله بود. خیلی از ساختمانهایی که در محلههای ۹۹ ساله پرند و پردیس و هشتگرد ساخته شدند، ماهها و بلکه سالها به خاطر «عدم تامین به موقع شبکههای آب و برق و گاز»، متوقف بودند یا ساختهشده، در انتظار «تامین خدمات» برای تحویل به خانوارها قرار داشتند.
بررسیها از این ماجرا نشان میدهد، دستگاههای دولتی در طرحهای مسکنحمایتی که در هر دولتی با یک اسمی به اجرا در میآید، «تعهد کاملی» برای خود در جهت پشتیبانی از طرح قائل نیستند. در حال حاضر نیز با توجه به موضوع ناترازی و عدم تعادل بین عرضه و تقاضا در حوزههای آب و برق و گاز، به نظر میرسد تامین این خدمات ۳گانه برای مسکنملی، در اولویتهای بسیار پایین قرار داشته باشد.
هر چقدر ساخت و تکمیل مسکن ملی به تاخیر بیفتد، «تورم تولید» روی قیمت تمامشده این واحدها تحمیل میشود و «هزینه تامین مسکن» را برای پیشخریداران کمدرآمد، سنگینتر میکند. در ابتدا یعنی سال ۱۴۰۰ قرار بود این واحدها با حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰میلیون تومان «آورده نقدی» خانوارها در کنار وام ساخت، تولید و تحویل شود. اما امروز و تا اینجا دستکم ۵۰۰میلیون تومان «آورده نقدی» لازم است که به احتمال خیلی زیاد، این رقم به خاطر تاخیرها افزایش پیدا خواهد کرد.

68 پاسخ
تحلیل ارائه شده در مورد چالشهای پیشروی طرح مسکن ملی بسیار جامع و روشنگر است. به نظر میرسد که برای تسریع در اجرای این طرح، نیاز به یک رویکرد چندجانبه شامل بهبود هماهنگی بین دستگاههای دولتی، افزایش شفافیت در تخصیص منابع مالی و تسهیلات، و همچنین اولویتبندی در تامین زیرساختهای ضروری مانند آب، برق و گاز وجود دارد. این اقدامات میتواند به کاهش زمان انتظار برای متقاضیان و بهبود کیفیت زندگی آنها کمک کند.
متأسفانه با وجود تمام تلاشها و وعدهها، پیشرفت در تحویل مسکن ملی بسیار کند به نظر میرسد. امیدوارم مسئولین بتوانند هرچه سریعتر این موانع را برطرف کنند تا خانوادههای نیازمند بتوانند به خانههای خود دسترسی پیدا کنند.
با توجه به تحلیلهای ارائه شده، به نظر میرسد چالشهای پیشروی طرح مسکن ملی نه تنها پیچیدهاند بلکه نیازمند راهکارهای جامع و چندبعدی هستند. عدم تطابق بین هزینههای ساخت و قیمتهای پیشبینی شده، همراه با چالشهای تأمین مالی و زیرساختی، میتواند تأثیر قابلتوجهی بر سرعت و کیفیت اجرای پروژه داشته باشد. این مسائل نشاندهنده ضرورت بازنگری در سیاستها و رویکردهای فعلی برای تسهیل دستیابی به اهداف طرح است.
خیلی جالب بود! یادم افتاد وقتی اولین بار خونه خودم رو گرفتم چقدر ذوق زده بودم. امیدوارم همه بتونن زودتر به خونه دلخواهشون برسن. طرح مسکن ملی واقعا میتونه به خیلی ها کمک کنه، مخصوصا اگه موانعش زودتر برطرف بشه.
سلام به همه، یه کم در مورد این مسکن ملی شنیدم و واقعاً برام سوال شده که چرا اینقدر طول میکشه تا یه خونه ساده تحویل داده بشه. من خودم چندتا از دوستام رو دارم که سالهاست تو این صفا منتظرن و هنوز خبری نشده. واقعاً حیفه که با این همه وعده و وعید، آخرش آدم میبینه که نه تنها چیزی پیش نمیره، بلکه هر روز هم شرایط سختتر میشه. امیدوارم مسئولین یه فکری به حال این وضعیت بکنن و حداقل به این مردم که سالهاست منتظرن، یه جواب درست بدن. اینطوری که نه تنها مشکل حل نمیشه، بلکه روز به روز هم بیشتر میشه.
مقاله ارائه شده دیدگاه جامعی از چالشهای پیشروی طرح مسکن ملی ارائه میدهد. با توجه به تحلیلهای موجود، به نظر میرسد حل موانع پنجگانه میتواند سرعت اجرای پروژه را افزایش دهد. این موضوع نه تنها برای متقاضیان بلکه برای اقتصاد کشور نیز حائز اهمیت است. امیدواریم با همکاری تمامی نهادهای مربوطه، شاهد پیشرفت قابل توجهی در این زمینه باشیم.
با توجه به چالشهای مطرح شده در اجرای طرح مسکن ملی، به نظر میرسد حل موانع پنجگانه نیازمند رویکردی جامع و چندجانبه است. آیا مطالعاتی در زمینه مقایسه اثربخشی روشهای مختلف برای تسریع در روند ساخت و تحویل مسکنهای ملی انجام شده است؟ این مقایسه میتواند شامل بررسی تجربیات موفق سایر کشورها در زمینه مسکن اجتماعی نیز باشد.
مقاله ارائه شده دیدگاه جامعی از چالشهای پیشروی طرح مسکن ملی ارائه میدهد. با توجه به تحلیلهای موجود، به نظر میرسد حل موانع پنجگانه میتواند سرعت اجرای پروژه را افزایش دهد. امیدواریم با برنامهریزی دقیقتر و همکاری بین بخشی، شاهد تحقق اهداف این طرح در زمان مناسب باشیم.
خواندن این مقاله مرا به یاد روزی انداخت که برای اولین بار قدم به خانهای گذاشتم که قرار بود به عنوان مسکن ملی به خانوادهام تعلق بگیرد. احساس غرور و امیدی که در آن روز تجربه کردم، هنوز در ذهنم زنده است. این طرح، با تمام چالشهایش، نویدبخش آیندهای روشن برای بسیاری از خانوادههای ایرانی است که سالها در آرزوی داشتن سرپناهی مناسب به سر بردهاند. امیدوارم با رفع موانع موجود، شاهد تحقق هرچه سریعتر این آرزو برای همه متقاضیان باشیم.
واقعا که این طرح مسکن ملی یه کمکی به مردم کم درآمد نشده. همه چی رو گفتن ولی عملا چیزی پیش نرفته. امیدوارم زودتر به نتیجه برسه که مردم بتونن خونه دار بشن.
من اطلاعاتم را بروز میکنم و برای ثبتنام اقدام میکنم.
با توجه به تحلیلهای ارائه شده در مقاله، به نظر میرسد چالشهای پیشروی طرح مسکن ملی نه تنها از جنبه مالی و اجرایی، بلکه از منظر برنامهریزی بلندمدت نیز نیاز به بازنگری دارد. این که چگونه میتوان با وجود موانع موجود، همچنان به اهداف اولیه طرح نزدیک شد، سوالی است که پاسخ به آن مستلزم همکاری بینبخشی و استفاده از تجربیات گذشته است. به ویژه، توجه به نقش تکنولوژی و روشهای نوین ساخت میتواند در کاهش زمان و هزینههای پروژه مؤثر باشد. با این حال، بدون در نظر گرفتن یک استراتژی جامع که تمامی جوانب را پوشش دهد، احتمال موفقیت طرح کاهش مییابد.
به نظر میرسد چالشهای پیشروی مسکن ملی نیازمند راهکارهای عملی و سریع است.
خواندن این مقاله مرا به یاد روزی انداخت که برای اولین بار به فکر خرید خانه افتادم. همانطور که در مقاله اشاره شده، فرآیند خانهدار شدن، به ویژه برای افراد کمدرآمد، میتواند بسیار طولانی و پرچالش باشد. من هم مانند بسیاری دیگر، رویای داشتن خانهای شخصی را در سر میپرورانم، اما موانع مالی و اداری گاهی این رویا را دور از دسترس نشان میدهند. با این حال، امیدوارم با تلاش و پشتکار، روزی بتوانم به این آرزو دست پیدا کنم. این مقاله به خوبی نشان میدهد که چرا چنین فرآیندی میتواند زمانبر باشد و چه عواملی در این راه تاثیرگذار هستند.
تمرکز روی زمانبندی طولانی تحویل مسکن، نگرانیهای زیادی ایجاد میکند.
مقاله جالبی بود و اطلاعات خوبی در مورد طرح مسکن ملی ارائه داد. به نظر من این طرح میتواند برای بسیاری از خانوادههای کمدرآمد امیدبخش باشد، هرچند که چالشهای پیشروی آن هم قابل توجه است. امیدوارم با رفع موانع موجود، شاهد پیشرفت بیشتر و تحویل سریعتر واحدهای مسکونی به متقاضیان باشیم. به هر حال، داشتن خانهای برای زندگی یکی از ابتداییترین نیازهای هر فرد است و هر قدمی در این جهت ارزشمند است. موفق باشید!
آیا راهحلی برای کاهش زمان تحویل مسکن ملی وجود دارد؟
با توجه به اطلاعیه اخیر در مورد تحویل مسکن ملی، به عنوان یک فرد عملگرا، برنامهریزیهای لازم را برای پیگیری وضعیت متقاضیان و پیشرفت پروژه آغاز خواهم کرد. این شامل بررسی دقیق مراحل ثبتنام، پیگیری وضعیت زمینهای ۹۹ ساله، و همچنین ارتباط با مسئولان مربوطه برای اطمینان از روند صحیح تحویل مسکن به متقاضیان واجد شرایط است. من معتقدم که با پیگیری مستمر و همکاری با نهادهای ذیربط، میتوان به بهبود روند تحویل مسکن ملی کمک کرد و امیدوارم که این اقدامات گامی مثبت در جهت تسهیل دسترسی خانوارهای نیازمند به مسکن باشد.
حالا که مسکن ملی داره پیش میره، منم میروم پساندازمو شروع میکنم براش!
به نظر میرسه که طرح مسکن ملی با چالشهای زیادی روبرو هست و این باعث نگرانی متقاضیان شده. امیدوارم مسئولین هرچه سریعتر برای رفع این موانع اقدام کنند تا مردم زودتر به خانههای خود برسند.
امیدوارم تحویل مسکن ملی با سرعت بیشتری انجام شود تا خانوادهها زودتر به خانههای خود برسند.
یادم میآید وقتی اولین بار خبر طرح مسکن ملی رو شنیدم، چقدر خوشحال شدم. فکر میکردم بالاخره یه راه حل برای مشکل مسکن پیدا شده. هرچند الان میبینم که چالشهای زیادی پیش رو هست، اما هنوز هم امیدوارم روزی برسه که همه بتونن صاحب خونه بشن. خاطرهای از خونه پدربزرگم تو روستا به ذهنم اومد، چقدر اونجا آرومش بود. امیدوارم این طرح هم بتونه یه کمکی بکنه.
مقاله بسیار جامع و informative بود. به عنوان یک خواننده، از دقت و جزئیات ارائه شده در مورد چالشهای پیشروی طرح مسکن ملی قدردانی میکنم. امیدوارم با رفع موانع موجود، شاهد پیشرفت بیشتر و تحویل به موقع مسکن به متقاضیان باشیم. این طرح میتواند گامی مهم در جهت بهبود وضعیت مسکن برای خانوادههای کمدرآمد باشد.
طرح مسکن ملی چالشهای قابل توجهی دارد، امیدواریم با تلاشهای بیشتر، شاهد بهبود شرایط باشیم.
با توجه به چالشهای پیشروی طرح مسکن ملی، به عنوان یک فرد عملگرا، تصمیم گرفتهام تا با بررسی دقیقتر شرایط و امکانسنجی دقیق، راهکارهای عملی برای مشارکت در این طرح را شناسایی کنم. این شامل تحقیق در مورد شرایط وامدهی، بررسی زمینهای مناسب و همچنین مشاوره با متخصصان حوزه مسکن برای یافتن بهترین راهحلها میشود. هدف نهایی من این است که با استفاده از تمامی منابع و اطلاعات موجود، بتوانم به بهترین شکل ممکن در این طرح مشارکت کرده و به خانهدار شدن نزدیکتر شوم. این مسیر قطعاً نیازمند صبر و تحمل بالا، همراه با برنامهریزی دقیق و اقدام به موقع است.
مقاله حاضر تحلیل جامعی از چالشهای پیشروی طرح مسکن ملی ارائه میدهد. با توجه به دادههای ارائه شده، به نظر میرسد بهبود هماهنگی بین دستگاههای اجرایی و تسهیل در فرآیندهای مالی میتواند به تسریع در تحقق اهداف این طرح کمک کند. امید است با رفع موانع موجود، شاهد پیشرفت قابل توجهی در این زمینه باشیم.
به نظر میرسد چالشهای ساخت مسکن ملی نیازمند راهکارهای عملی و فوری است.
با توجه به مشکلاتی که در مسیر تحویل مسکن ملی وجود داره، تصمیم گرفتم به جای انتظار کشیدن، خودم دست به کار بشم و با پسانداز شخصی و کمک خانواده، یه خونه کوچیک تو یه منطقه مناسب بخرم. اینطوری هم زودتر به آرزوی خانهدار شدنم میرسم و هم از استرس و نگرانیهای مربوط به طرح مسکن ملی خلاص میشم.
با توجه به چالشهای پیشروی طرح مسکن ملی، به نظر میرسد که این پروژه با موانع متعددی روبرو است که نه تنها زمان تحقق آن را به تأخیر میاندازد، بلکه ممکن است بر کیفیت زندگی متقاضیان نیز تأثیر بگذارد. اگرچه تلاش برای خانهدار کردن خانوارهای کمدرآمد قابل تقدیر است، اما به نظر میرسد که نیاز به بازنگری در شیوههای اجرایی و تخصیص منابع وجود دارد تا بتوان به نتایج مطلوبتری دست یافت. امیدواریم با همکاری تمامی دستگاههای مربوطه، این چالشها به زودی مرتفع شده و شاهد پیشرفت قابل توجهی در این طرح باشیم.
مقاله بسیار مفیدی بود، امیدوارم مشکلات به زودی حل شوند.
مقاله جالبی بود و اطلاعات خوبی در مورد طرح مسکن ملی ارائه داد. به نظر من این طرح میتواند برای بسیاری از خانوادههای کمدرآمد امیدبخش باشد، هرچند که چالشهای پیشروی آن هم قابل توجه است. امیدوارم با رفع موانع موجود، شاهد پیشرفت بیشتر و تحویل سریعتر واحدها به متقاضیان باشیم. به هر حال، داشتن خانهای برای زندگی یکی از اساسیترین نیازهای هر فرد است و هر قدمی که در این جهت برداشته شود، ارزشمند است. موفقیت این طرح میتواند تاثیر مثبتی بر زندگی بسیاری از هموطنان داشته باشد.
با توجه به تحلیل ارائه شده، به نظر میرسد چالشهای پیشروی طرح مسکن ملی نه تنها بر سرعت اجرای پروژه تأثیر منفی گذاشتهاند، بلکه ممکن است باعث افزایش هزینههای نهایی برای متقاضیان نیز بشوند. این موضوع نیازمند بازنگری در سیاستهای اجرایی و تخصیص منابع به صورت کارآمدتر است تا بتوان به نتایج مطلوبتری دست یافت.
با اطلاع از شرایط، برنامهریزی برای پسانداز بیشتر را آغاز خواهم کرد.
من منتظر میمانم تا ببینم چه اقداماتی برای تسریع در تحویل مسکن ملی انجام میشود.
با توجه به چالشهای مطرح شده در اجرای طرح مسکن ملی، آیا راهکارهای علمی و عملی برای تسریع در روند ساخت و تحویل واحدهای مسکونی به متقاضیان کمدرآمد وجود دارد؟ به نظر میرسد بررسی دقیقتر موانع و ارائه راهحلهای مبتنی بر تجربیات جهانی میتواند در کاهش زمان اجرای این طرح مؤثر باشد.
خواندن این مقاله مرا به یاد تجربه شخصی ام انداخت که چند سال پیش در جستجوی یک مسکن مناسب بودم. اگرچه شرایط من با آنچه در مقاله توصیف شده متفاوت است، اما درک میکنم که یافتن یک خانه میتواند چقدر چالشبرانگیز باشد. این مقاله به خوبی برخی از موانع اصلی که متقاضیان مسکن ملی با آن روبرو هستند را برجسته کرده است. امیدوارم با تلاشهای بیشتر و همکاری بین بخشهای مختلف، این چالشها به زودی برطرف شوند و همه بتوانند به خانهای که شایسته آن هستند، دست یابند.
یاد روزی افتادم که منتظر تحویل خانه بودم و حال خوشی نداشتم.
من منتظر میمانم تا ببینم چه اقداماتی برای رفع این موانع انجام میشود.
تحلیل جالبی از چالشهای پیشروی طرح مسکن ملی ارائه شده است. امیدواریم با رفع موانع، شاهد پیشرفت بیشتر این طرح باشیم.
آیا راهکارهایی برای کاهش زمان تحویل مسکن ملی وجود دارد؟
واقعا که این طرح مسکن ملی یه کم دردسرسازه. من خودم ثبت نام کردم ولی انگار قرار نیست به این زودی ها خونهای بهم برسه. با این سرعتی که داره پیش میره، به نظرم بهتره به فکر راههای دیگهای برای خونه دار شدن باشیم. البته امیدوارم مسئولین یه فکری به حال این ماجرا بکنن.
واقعا چرا اینقد طول میکشه؟ فقط یه خونه میخوایم!
با توجه به اطلاعیه اخیر درباره تحویل مسکن ملی، من به عنوان یک متقاضی که سالها در انتظار این فرصت بودهام، تصمیم گرفتهام تمام مدارک لازم را آماده کنم و در اولین فرصت ممکن برای تکمیل فرآیند ثبتنام اقدام کنم. همچنین، قصد دارم با مطالعه دقیق شرایط و ضوابط، بهترین تصمیم را برای آینده مسکن خود بگیرم. این طرح میتواند فرصت مناسبی برای افراد کمدرآمد مثل من باشد تا به خانهای شخصی دست یابیم. امیدوارم با پیگیری مستمر و همکاری با مسئولان، بتوانیم شاهد پیشرفت هرچه سریعتر این پروژه باشیم.
با سلام خیلی موشکافانه به برسی مسکن ملی پرداختید و خیلی زیبا مشکلاتی که از روی قصد و اهداف از پیش تعیین شده برای گران کردن قیمت تمام شده مسکن ملی را مطرح کردید.. بله آورده متقاضی را به حد بالایی گران کردن برای پروژه آشیان البرز قزوین مبلغ ۸۹۰ میلیون تومان را به عنوان آورده و مبلغ ۵۵۰ تومنی به عنوان وام بانکی که ۱۰۰ میلیون هم سود مشارکت به آن اضافه کردن. که باعث شده هیچ کس توانایی پرداخت نداشته باشد و همچنان واحدهای آماده تحویل بدون ساکن بماند. به عبارتی انگار عملاً اتفاقی نیفتاده و فقط پول مردم بلوکه شده …
سلام و وقت بخیر. مقاله شما درباره چالشهای طرح مسکن ملی را با دقت خواندم و واقعاً از تحلیل جامع و بیان دقیق مشکلات پیشروی این طرح قدردانی میکنم. به عنوان یک خواننده که دغدغه مسکن دارد، این اطلاعات برایم بسیار مفید بود و کمک کرد تا تصویر روشنتری از روند اجرایی این پروژه داشته باشم.
**کاری که من پس از خواندن این مقاله انجام خواهم داد:**
۱. **بررسی شرایط خود برای ثبتنام:** با توجه به توضیحات شما درباره موانع مالی و طولانی بودن صف انتظار، اولویتبندی میکنم که آیا توان پرداخت آورده نقدی و ادامه روند را دارم یا خیر.
۲. **پیگیری اخبار مرتبط:** تصمیم گرفتم اخبار رسمی درباره رفع موانع (مثل تسهیلات بانکی یا آم
خوب که بالاخره خبر تحویل مسکن ملی رو دادن! امیدوارم این بار واقعاً به قولشون عمل بشه و مشکلات قبلی تکرار نشه. هرچند که هنوز راه درازی پیش رو هست، ولی همین که دارن تلاش میکنن جای تقدیر داره. انشالله هرچه سریعتر به دست متقاضیان برسه. 🤲
به نظر میرسد طرح مسکن ملی با چالشهای جدی روبهرو است و اگر همین روند ادامه پیدا کند، خیلیها باید سالها در انتظار بمانند. من به عنوان کسی که دنبال راهحل عملی هستم، ترجیح میدهم به جای تکیه کامل روی این طرح، گزینههای دیگر را هم بررسی کنم. مثلاً شاید بهتر باشد بخشی از پساندازم را روی خرید یک خانه کوچکتر یا حتی اجارهنشینی هوشمندانه سرمایهگذاری کنم تا حداقل از شر افزایش اجارهبها در امان بمانم.
البته اگر شرایط بهبود پیدا کند و دولت واقعاً بتواند موانع مالی و اجرایی را برطرف کند، شاید دوباره سراغ ثبتنام در این طرح بروم. ولی با این سرعت ساخت و تحویل، بعید میدانم زودتر از دهههای آینده بتوانم به خانهای دولتی دست پیدا کنم. ترجیح میدهم انرژی و منابعم را روی راهحلهای قابل دسترستر بگذارم تا زندگیام درگیر انتظارهای طولانی نشود.
مقالهای خواندنی و جامع که با نگاهی موشکافانه به چالشهای طرح مسکن ملی پرداخته است. تحلیل دقیق موانع پیشروی این طرح، از قیمت ساخت تا مشکلات زیرساختی، تصویری روشن از وضعیت موجود ارائه میدهد. با وجود اشاره به کاستیها، امیدواری برای بهبود روند اجرا با رفع موانع پنجگانه احساس میشود. زبانی روان و مستندات آماری، مقاله را به منبعی ارزشمند برای درک ابعاد این موضوع تبدیل کرده است.
ممنون، خسته نباشید. 😊 💚 💙 🧡 💜
در بخشی از مقاله اشاره شده که «دستگاههای دولتی در طرحهای مسکن حمایتی تعهد کاملی برای پشتیبانی از طرح قائل نیستند». این ادعا جای تامل دارد. خاطرهای از یکی از آشنایان که در طرح مسکن مهر ثبتنام کرده بود به یادم آمد؛ سالها در انتظار تکمیل پروژه ماند و عملاً شاهد کمتوجهی برخی نهادهای مسئول به تکمیل زیرساختها بود. اما آیا گزارش مستندی از سوی نهادهای ناظر مانند دیوان محاسبات یا سازمان برنامه و بودجه درباره میزان پایبندی دستگاههای اجرایی به تعهداتشان در طرح مسکن ملی منتشر شده است؟ به نظر میرسد ارائه سندی معتبر در این زمینه میتواند به شفافیت بیشتر عملکرد دستگاهها کمک کند.
یکی از نکات قابل تأمل در این گزارش، چالشهای مالی پیشروی متقاضیان مسکن ملی است که بهوضوح در عدم تناسب میان آورده نقدی خانوارها و تسهیلات بانکی نمود یافته است. آنچه در این میان جلب توجه میکند، بار سنگین اقتصادی است که بر دوش خانوارهای کمدرآمد قرار گرفته است. بر اساس آمار ارائهشده، پیشخریداران بهطور متوسط ۳۰۰ میلیون تومان آورده نقدی پرداخت کردهاند، در حالی که سهم بانکها تنها ۲۵۴ میلیون تومان بوده است. این نابرابری نهتنها نشاندهنده ضعف در نظام تامین مالی طرح است، بلکه میتواند به کاهش انگیزه و توان مالی متقاضیان بینجامد.
نکته حائز اهمیت دیگر، تأثیر تورم بر افزایش هزینههای ساخت است که مستقیماً بر دوش خانوارها تحمیل میشود. اگر در ابتدای طرح، آورده نقدی مورد نیاز ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان پیشبینی شده بود، امروز این رقم به ۵۰۰ میلیون تومان رسیده است. این افزایش چشمگیر، نشاندهنده آن است که تأخیر در اجرای پروژهها، نهتنها زمان تحقق آرزوی خانهدار شدن را به تعویق انداخته، بلکه هزینه آن را نیز برای اقشار کمدرآمد به مراتب سنگینتر کرده است.
به نظر میرسد حل این معضل نیازمند بازنگری در سیاستهای تامین مالی و تسهیل شرایط برای متقاضیان است تا از این طریق، عدالت اجتماعی در دسترسی به مسکن محقق شود. شاید تجدید نظر در سازوکار وامدهی و افزایش سهم بانکها، همراه با نظارت دقیقتر بر زمانبندی اجرای پروژهها، بتواند از فشار اقتصادی بر خانوارها بکاهد و امیدواری به تحقق این طرح ملی را افزایش
عشقی. 💙 🔥
گام بعدی میتواند بررسی راهکارهای عملی برای رفع پنج مانع اصلی باشد، مثل تسهیل وامدهی بانکی و هماهنگی بیندستگاهی برای تامین زیرساختها. این اقدامات میتواند سرعت تحویل مسکن را افزایش دهد.
چه مقاله جامع و دقیقی! یاد اولین باری افتادم که به عنوان یک شهروند عادی، پیگیر اخبار مسکن ملی شدم و با دیدن آمارها، حسابی ذوق زده شدم؛ مثل بچهای که تازه دوچرخه سواری یاد گرفته و فکر میکند میتواند تا انتهای خیابان را یک نفس برود!
نکته مثبت مقاله، پرداختن به موانع عملیاتی پروژه با جزئیات آماری است که واقعاً تصویر روشنی از چالشها ارائه میدهد. اما پیشنهاد کوچکم اینه که جای خالی یک بخش «راهکارهای عملی» حس میشه. مثلاً میشد به تجربههای موفق محلی (مثل هماهنگی بین دستگاهها در یک شهر خاص) اشاره کرد؛ مثل وقتی که چند تا دوست با همکاری هم یه کار گروهی رو سریعتر تموم میکنن تا تکروی! اینطوری خواننده هم با مشکل آشنا میشه، هم امیدوارانهتر به موضوع نگاه میکنه.
در کل، خسته نباشید برای این گزارش تحلیلیِ بیطرفانه!
این مقاله به خوبی به چالشهای پیشروی طرح مسکن ملی پرداخته، اما یک نکته برایم جای سوال باقی گذاشت. وقتی میگویید «قیمت پایینتر از قیمت ساخت واقعی» اولین مانع است، دقیقاً چه مکانیزمی باعث شده دولت نتواند قیمتهای واقعبینانهتری با سازندهها توافق کند؟ آیا این ناشی از محدودیت بودجه است یا محاسبات نادرست هزینهها؟ به نظر میرسد این تناقض قیمتی خودش تبدیل به یک «مارپیچ تورمی» شده که هر سال پروژهها را گرانتر و کندتر میکند. آیا منبع یا گزارش تحلیلی وجود دارد که نشان دهد چرا دولت اصرار دارد با این قیمتهای غیرواقعی پیش برود، آن هم با علم به تجربه ناموفق مسکن مهر؟
واقعاً عجیب است که بعد از این همه سال، هنوز مسئله سادهای مثل هماهنگی قیمت ساخت با واقعیتهای بازار حل نشده. انگار داریم همان اشتباهات قدیم را با ظاهری جدید تکرار میکنیم. این «جمود اداری» در تعدیل قیمتها چه توجیه اقتصادی دارد؟
ممنون، خیلی به روز بود. 🤓 🎉 🌷 🙂
خب، یه آمار جالب براتون دارم: طبق یه تحقیق غیررسمی که تو تاکسی های تهران انجام دادم (یعنی صحبت های مسافرها با راننده ها)، به طور متوسط هر شهروند ایرانی حداقل سه بار تو عمرش به فکر خرید مسکن افتاده، ولی هر بار یا قیمت ها جلوتر دویده یا شرایط وام گرفتن شبیه به حل یه معمای هزارتو شده!
حالا که صحبت مسکن ملی شد، یاد یه دوست قدیمی می افتم که تو اولین روزهای ثبت نام این طرح، با کلی امید و انگیزه اسمش رو نوشت. اون موقع مثل یه قهرمان بهم می گفت: «بالاخره بعد از ده سال اجاره نشینی، یه آسمون خونه دار می شم!» امروز، پنج سال گذشته و آسمون خونه اش هنوز تو مرحله «تخصیص اسمی» گیر کرده. تازه، توی همین مدت، اجاره خونه اش سه برابر شده و حالا با همون پس انداز مسکن ملی، حتی نمی تونه یه گاراژ تو حاشیه شهر اجاره کنه!
اما نکته طنز ماجرا اینجاست: همون موقع که دوستم داشت فرم ثبت نام رو پر می کرد، من به شوخی گفتم: «انگار داری بلیت بخت آزمایی می خری!» حالا می بینم پیش بینی ام خیلی هم بیراه نبوده؛ چون برنده شدن تو این طرح واقعاً به اندازه برنده شدن تو لاتاری شانسیه!
درسته که مشکلاتی مثل کمبود زمین، تورم ساخت وساز، و تاخیر در وام ها وجود داره، ولی به نظر می رسد یه مشکل بزرگتر هم هست: «معمای مرغ و تخم مرغ» خدمات رسانی! یعنی مسکن ملی بدون آب و برق و گاز مثل یه کیک بدون شکر می
ممنون، خیلی خوب بود. 😃 🌷 😍 😄 😀
همه چیزی.
«اعتراف می کنم گاهی فکر می کنم این آمارها بیشتر شبیه معماست تا برنامه ریزی!
۴۱ سال انتظار برای مسکن، یعنی یک نسل کامل باید در صف بماند.
آیا واقعاً راه حلی سریع تر برای رفع این موانع پنج گانه وجود ندارد؟»
آیا واقعاً با این سرعت ساخت، نسل بعدی هم باید منتظر مسکن ملی بمانند؟ 😳
به نظر من مهم ترین بخش اینجا بود: چون دقیقاً نقطه ای است که همه امیدها یا ناامیدی ها به آن گره خورده! من خودم یکی از همین متقاضیانم و باورش سخت است که چطور با وجود پرداخت های سنگین، هنوز حتی زمین پروژه مون مشخص نیست… 🏗️💔
پدرم هنوز منتظر کلید مسکن مهر است… حالا می گویند نوه هایم باید برای مسکن ملی صبر کنند! این همه وعده، ولی انگار تنها چیزی که سریع ساخته می شود، همین صف های بلند ناامیدی است.
خب، اول از همه باید بگم که این مطلب یه جورایی یادآور فیلم های حماسی بود برام! انگار داستان «اودیسه» مسکن ملی رو تعریف می کرد… با این تفاوت که قهرمان های داستان ما به جای مبارزه با هیولاهای دریایی، با موانع بانکی و زمین های ۹۹ساله دست و پنجه نرم می کنن! 😅
نکته مثبتش این بود که واقعاً ریزبینانه به مشکلات پرداخته بود و نشون می داد چرا بعضی طرح ها مثل مسکن ملی، بیشتر شبیه یه ماراتن دونده های کم سرعت میشن تا یه مسابقه سرعت. اما یه پیشنهاد کوچیک: میشد یه کم هم به راه حل های ممکن اشاره کنه، مثلاً اینکه آیا راهی هست که بشه این ۴۱ سال رو به ۱۰ سال تقلیل داد؟ (مثلاً با یه معجزه یا حداقل یه هماهنگی بین دستگاهی!).
در کل، خوندن این متن یه حس بینامیدی-امیدواری عجیبی تو من ایجاد کرد… مثل این می مونه که بشنوی پرواز به مریخ ۱۰۰ سال دیگه ممکنه، اما حداقل یه روزی ممکنه! 🚀🏠
اون قسمتی که میگه *«خانه دار شدن “خانه ندارهای کم درآمد” با طرح مسکن ملی… ۴۱ سال طول می کشد»* رو باید با ذره بین نگاه کرد. این عدد—۴۱ سال—یه راز عجیب تو خودش داره. یعنی یه نسل کامل باید صبر کنه تا شاید کلید خونه رو بگیره! اما چرا اینقدر طولانی؟ جوابش تو همون پنج مانع پنهان شده، مخصوصاً توی *«ضعف مالی خانوارها»* و *«تاخیر در وام ها»*.
حقیقت اینه که این طرح، مثل یه قطارِ بدون سوختِ تو کویر میمونه—همه سوار شدن، ولی کسی نمیدونه کی میرسه به مقصد. با این حال، یه نکته مثبت هم داره: حداقل دارن سعی می کنن! ولی سوال اصلی اینه: آیا واقعاً این مسیر، راه نجاتِ خانه ندارهاست، یا فقط یه پیچِ دیگه تو یه تونل بی نور؟ 🤔
سکوت می کنم. 💫 💐
“آیا واقعاً با این سرعت ساخت، نسل بعدی هم باید برای مسکن ملی ثبت نام کنند؟ 😅 چه راه حلی می تواند این پروسه را سریع تر کند؟”
خوندنش مثل یه دانه ی ریزِ تلخ بود، ولی لازم. اگر دغدغه ی خانه دار شدن داری، این آمارها رو نباید از دست بدی. رو نشون میده…
آمار ۴۱ سال انتظار برای تحویل مسکن ملی، آدم را یاد آن داستان معروف می اندازد که می گفتند: «اگر می خواهی درختی بکاری که نسل بعد از تو از سایه اش لذت ببرند، همین امروز شروع کن!» اما اینجا انگار نهال ها را کاشته اند، ولی فراموش کرده اند به آن ها آب بدهند!
سوالی که ذهنم را درگیر کرده این است: وقتی می گوییم «۵ مانع اصلی» مثل قیمت غیرواقعی یا نبود زیرساخت ها وجود دارد، چرا راه حل ها همیشه حول همان الگوی قدیمی می چرخند؟ مثلاً اگر قرار است زمین های ۹۹ساله مشکل داشته باشند، چرا به جای تکرار تجربه مسکن مهر، سراغ مدل های مشارکتی با بخش خصوصی نمی رویم؟ مثل این است که بخواهیم با یک چکشِ کند، میخی را بارها و بارها به دیوار بکوبیم، اما انتظار داشته باشیم نتیجه متفاوتی بگیریم!
نکته جالب اینجاست که پیش خریداران ۳۰۰ میلیون تومان آورده نقدی داده اند، اما وام ساخت فقط ۲۵۴ میلیون تومان بوده. این یعنی بار اصلی روی دوش همان کسی است که قرار بوده «حمایت» شود! شاید بهتر باشد به جای طرح های عظیمِ دولتی، به فکر مکانیسم های هوشمندتری باشیم که هم سرعت اجرا را بالا ببرد، هم فشار را از دوش مردم کم کند. به هر حال، خانه دار شدن نباید شبیه شرکت در یک ماراتن چندده ساله باشد!