داستان فیلم نگهبان شب

فیلم «نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی، داستانی درام و عاشقانه را روایت می‌کند که به زندگی یک کارگر ساده و روستایی به نام رسول می‌پردازد. این فیلم در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و سرانجام در ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ در سینماهای ایران اکران شد.

رسول، جوانی ساده و بی‌تجربه از یک روستای دورافتاده، برای یافتن کار به تهران می‌آید. او در جستجوی شغل، به عنوان نگهبان شب یک ساختمان نیمه‌کاره توسط مهندسی به نام بهنام استخدام می‌شود. در این مسیر، رسول با چالش‌های متعددی مواجه می‌شود که او را در موقعیت‌های دشواری قرار می‌دهد.

در ادامه، رسول با دختری به نام نسیبه آشنا می‌شود که کم‌شنواست. این آشنایی به ازدواج آن‌ها منجر می‌شود و رسول با خانواده نسیبه، از جمله پدرش که دچار آلزایمر است، ارتباط نزدیکی پیدا می‌کند. در این میان، رسول با پیشنهادهای غیرقانونی و وسوسه‌انگیزی از سوی بهنام مواجه می‌شود که او را در دوراهی اخلاقی قرار می‌دهد.

در نهایت، رسول تصمیم می‌گیرد از مسیر نادرست دوری کند و با انجام یک پرش چتربازی، بر ترس‌های خود غلبه کرده و به نوعی رهایی و آزادی دست می‌یابد.

فیلم «نگهبان شب» با پرداختن به موضوعاتی همچون فقر، اخلاق و انتخاب‌های دشوار، تصویری واقعی از زندگی طبقه کارگر جامعه ارائه می‌دهد و با روایت ساده و صمیمی خود، مخاطب را به تفکر وادار می‌کند.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *