سخن بزرگان در مورد موسیقی

سخن جالب بزرگان در مورد موسیقی

سخن جالب بزرگان در مورد موسیقی

موسیقی از دیرباز جایگاه ویژه‌ای داشته، تا حدی که اهمیت آن در گفتار افراد سرشناس نیز آشکار است. در این بخش از وبلاگ ندابلاگ، دیدگاه برخی بزرگان درباره موسیقی را مرور می‌کنیم.

پیشینیان موسیقی را این گونه توصیف کرده‌اند:
معرفت الحان و آنچه التیام الحان بدان بود و بدان کامل شود.

ارسطو موسیقی را شاخه‌ای از ریاضیات می‌دانست و بسیاری از اندیشمندان اسلامی نیز با این نگاه موافق بودند؛ مانند ابن سینا که در بخش ریاضیات کتاب شفا به موسیقی اشاره کرده است. اما از آنجا که همه ویژگی‌های موسیقی مانند ریاضیات قطعی و تغییرناپذیر نیست و سلیقه و ذوق آفریننده و نوازنده در آن نقش مهمی ایفا می‌کند، آن را یک هنر نیز به شمار می‌آورند.

به هر حال، موسیقی امروز دانش و هنری گسترده است که بخش‌های متنوع و تخصصی زیادی دارد.
یک صدا زمانی موسیقی نامیده می‌شود که بتواند پیوندی میان ذهن‌ها ایجاد کند و هیچ مرز انتزاعی آن را محدود نسازد.

گفته‌های شنیدنی اندیشمندان و افراد خردمند درباره موسیقی

بسیاری از صاحب‌نظران و بزرگان در طول تاریخ، دیدگاه‌های خود را درباره موسیقی بیان کرده‌اند. برخی از آنان به تأثیرات روحی و روانی موسیقی اشاره نموده‌اند و معتقدند موسیقی می‌تواند بر احساسات و درون انسان تأثیر بگذارد. عده‌ای نیز به نقش موسیقی در به وجود آوردن حس همدلی و اشتراک میان افراد توجه کرده‌اند.

از سوی دیگر، برخی از این سخنان به جنبه‌های احتیاط‌آمیز موسیقی می‌پردازند و توصیه می‌کنند در انتخاب نوع موسیقی و زمان شنیدن آن دقت شود، زیرا معتقدند همان گونه که موسیقی می‌تواند اثرات مثبت داشته باشد، ممکن است در شرایطی نیز تأثیراتی به همراه داشته باشد که نیاز به هوشیاری دارد.

در کل، این سخنان نشان می‌دهد که موسیقی پدیده‌ای قدرتمند است که می‌تواند بر افکار و احوال انسان تأثیر بگذارد و بنابراین، شناخت و انتخاب آگاهانه آن می‌تواند حائز اهمیت باشد.

 بزرگان چه گفته اند:

افلاطون: موسیقی یک قانون اخلاقی است که به جهان، جان می‌بخشد؛ به اندیشه، پرواز میدهد و به خیال، جهش؛ اندوه و شادی را جذاب می‌کند و به همه چیز زندگی می‌بخشد.

ارسطو: موسیقی نوعی دانایی است که روح انسان از بیان آن با واژه‌ها ناتوان است، پس آن را در قالب آواها آشکار می‌سازد.

ابونصر فارابی: موسیقی دانش شناخت نغمه‌هاست و دو شاخه دارد: موسیقی کاربردی و موسیقی نظری.

ابوعلی سینا: موسیقی دانشی ریاضی است که در آن از چگونگی نغمه‌ها از لحاظ هماهنگی و سازگاری، و نیز از زمان‌های میان نغمه‌ها سخن می‌گوید.

افلاطون: موسیقی روح آدمی را هماهنگ و آماده می‌سازد و توانایی پذیرش دادگری را در او بیدار می‌کند.

بتهوون: موسیقی تجلی‌ای است برتر از هر دانش و فلسفه‌ای. موسیقی هنرِ زبان قلب و روح انسان و باشکوه‌ترین نمود استعداد آدمی است.

بتهوون: آنجا که سخن از گفتن بازمی‌ماند موسیقی آغاز می‌شود.

لئوپددوفن: سرچشمه موسیقی به روزگاران بسیار قدیم بازمی‌گردد. در حقیقت، از همان زمانی که انسان نخستین توانست شادی‌ها و رنج‌هایش را با آوا بیان کند، موسیقی متولد شد.
ابن خردادبه (به نقل از یحیی بن خالد بن برمک): موسیقی آن است که تو را شاد کند و برقصاند و بگریاند و اندوهگین کند و جز آن هر چه باشد رنج و بلاست.
ابن خردادبه: موسیقی ذهن را لطیف و خوی را ملایم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده می‌کند، آفرین بر خردمندی که موسیقی را پدیدآورد.
هگل: آنچه موسیقی به آن می‌پردازد، ژرفای زندگی درونی انسان است. موسیقی هنر ویژه روح است و بی‌واسطه با روح سخن می‌گوید.
واگنر: من موسیقی را فقط وسیله‌ای برای خوشایند گوش نمی‌دانم، بلکه آن را برانگیزاننده قلب و برانگیزنده احساسات می‌شناسم. موسیقی برترین هنرهاست. موسیقی به دل تعلق دارد و هر جایی که دل نباشد، موسیقی نیز حضور ندارد.
نیچه: تمام پدیده‌ها در مقایسه با موسیقی تنها نمادند «زایش تراژدی»
نیچه: زندگی اگر موسیقی نداشته باشد، یک اشتباه بزرگ است.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *