امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم
ترجمه کلمه Economy به فارسی با مثالهای کاربردی
واژه «اقتصاد» برای توصیف نحوه مدیریت پول به کار میرود.
قیمت بالای یا پایین بنزین، بر وضعیت اقتصاد اثر میگذارد.
اقتصاد آمریکا در سال ۲۰۰۸ به خاطر بحران مسکن، آسیب جدی دید.
وضعیت اقتصادی کشورتان چطور است؟
بیکاری به اقتصاد لطمه میزند و سرعت رشد را کم میکند.
—
واژه «اقتصادی» به عنوان صفت به مسائل مربوط به اقتصاد اشاره دارد.
رهبران کشورهای جهان در یک همایش اقتصادی شرکت کردند.
تصمیمات اقتصادی را معمولاً مسئولان تجاری و دولتی میگیرند.
راهاندازی یک سیستم حملونقل عمومی جدید، باعث رشد اقتصادی چشمگیر در آن منطقه شد.
—
واژه «مقرونبهصرفه» نیز یک صفت است و زمانی به کار میرود که کاری باعث صرفهجویی در پول شود. هرکسی میتواند کاری کند که مقرونبهصرفه باشد.
دوست من ونسا، یک ماشین مقرونبهصرفه دارد. هم قیمتش مناسب است و هم بنزین کمی مصرف میکند.
کنار گذاشتن ماشین و استفاده از دوچرخه، یک انتخاب مقرونبهصرفه بود.
خرید جنس به صورت عمده میتواند بسیار مقرونبهصرفه باشد، به شرطی که همه آن را مصرف کنید.
استفاده از انرژی خورشیدی برای صاحبخانهها هم هوشمندانه و هم مقرونبهصرفه است.
—
«صرفهجویی کردن» یک فعل است.
جان و هلن با خرید اجناس به صورت عمده، در هزینههایشان صرفهجویی میکنند.
همسایهی من با کاشت و ذخیره سبزیجات از باغچهاش، در هزینه خوراک صرفهجویی میکند.
شهرداری ما باید صرفهجویی کند و مالیاتها را کاهش دهد.
—
در ادامه چند نمونه دیگر از کاربرد این واژهها را میبینید:
اقتصاددان کسی است که درباره اقتصاد مطالعه میکند و پیشنهادهایی ارائه میدهد.
برایان در دانشگاه رشته اقتصاد میخواند.
این بخش از پارکینگ، مخصوص خودروهای کوچک و کممصرف است.
آنها با کلاس اقتصادی پرواز میکنند. (یعنی بلیت ارزانقیمت گرفتهاند.)
وضعیت این منطقه از نظر اقتصادی بسیار خوب است. (کلمه «اقتصاداً» یک قید است.)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی به همراه معنی و مثال، که بر پایهٔ حروف الفبا مرتب شدهاند، مراجعه کنید.
