امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!
ترجمه کلمه Finance به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه “finance” که در فارسی به “مالی” ترجمه میشود، در دنیای کسبوکار و تجارت بسیار پرکاربرد است. چه پول دریافت کنید و چه برای کاری پول فراهم کنید، آشنایی با این واژه مفید خواهد بود.
در جملههای زیر، از “finance” به عنوان یک فعل استفاده شده است:
* ما باید پول خرید یک ماشین جدید را فراهم کنیم. (یعنی باید از یک مؤسسه وامدهنده، مثل بانک، پول بگیریم.)
* بانک قصد دارد به ما در فراهم کردن پول برای این خرید کمک کند.
* پول وام مسکن با نرخ سود پنج درصد فراهم شد.
* شهرداری در حال پرداخت هزینههای احداث یک پارکینگ عمومی جدید است. (این جمله به زمان حال استمراری اشاره دارد.)
گاهی اوقات میشنویم که کلمه “finance” به صورت جمع و به عنوان یک اسم به کار میرود:
* وضعیت مالیتان چطور است؟ (یعنی شرایط پولی شما چگونه است.)
* وضعیت مالی این شرکت بسیار آشفته است. (یعنی درک اینکه پول چطور وارد یا خارج میشود، دشوار است.)
* جیمی پس از دانشگاه امیدوار است وارد دنیای امور مالی بزرگ شود. (“high finance” به معنای بانکها و مؤسسات مالی بزرگ است.)
* یک حسابدار میتواند راهنماییهای بسیار خوبی برای مدیریت پول و داراییتان به شما ارائه دهد.
کلمه “financial” نیز یک صفت است:
* شرایط مالی آنها چندان خوب نیست.
* یک مشاور مالی میتواند در برنامهریزی برای پسانداز آینده به آنها کمک کند.
* فعالان دنیای مالی نظر چندان مثبتی به نتایج عملکرد سهماهه دوم این شرکت نداشتند. (“financial world” شامل سرمایهگذاران، بانکها و تصمیمگیرندگان میشود.)
* ادنا به دلیل تردید در مورد ثبات مالی فرناندو، تصمیم گرفت با او ازدواج نکند.
* وضعیت مالی آنها مرتب و منظم نیست. (“financial house” به معنای شرایط مالی است.)
و در نهایت، کلمه “financially” یک قید است:
* این کشور از نظر مالی با ثبات است. (یعنی وضعیت اقتصادی خوبی دارد.)
* آنها از نظر مالی در موقعیت بسیار خوبی قرار دارند. (یعنی پول و دارایی زیادی دارند.)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا مراجعه کنید.
