معنی کلمه Flake به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of flake word

امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد می‌گیریم

ترجمه کلمه Flake به فارسی با مثالهای کاربردی

پوسته (Flake): به یک چیز سبک و نازک گفته می‌شود که ممکن است به طور طبیعی به وجود بیاید یا توسط انسان ساخته شود. پوسته‌ها شکل‌های گوناگونی دارند.

کورن‌فلکس از ذرت درست می‌شود و بیشتر مردم آن را به عنوان صبحانه می‌خورند.
من امروز صبح یک کاسه کورن‌فلکس خوردم.
وقتی در زمستان برف می‌بارد، هر تکه برف به شکل یک دانه برف یا برف‌دانه است.
وقتی رنگ دیوار یک ساختمان قدیمی می‌ریزد، به صورت پوسته‌هایی از دیوار جدا می‌شود. رنگ این ساختمان در حال پوسته شدن است.
وقتی از کلمه “flaky” به عنوان یک ویژگی استفاده می‌کنیم، می‌تواند هم معنای خوب و هم معنای بد داشته باشد.

یک کیک ممکن است پوسته‌پوسته باشد. کیکی که پوسته‌پوسته است، سنگین یا سفت نیست، بلکه نرم و سبک است و این یک ویژگی مثبت محسوب می‌شود.

یک فرد هم ممکن است “flaky” باشد، اما این یک تعریف خوب نیست. فرد flaky کسی است که رفتارش غیرعادی به نظر می‌رسد و ممکن است به قول‌ها و تعهدات خود پایبند نباشد یا آن‌ها را فراموش کند.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌های انگلیسی که با حرف A آغاز می‌شوند را ببینید، به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *