امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم
ترجمه کلمه Ground به فارسی با مثالهای کاربردی
زمین به سطحی گفته میشود که روی آن راه میرویم یا چیزهایی میسازیم.
پاهایت روی زمین است.
بچهها در زمین بازی میکنند.
مسافران در چادرگاهی چادر میزنند.
یک هواپیما از آسمان افتاد و با زمین برخورد کرد.
ما در فصل بهار دانهها را در خاک میکاریم تا سبزیجات رشد کنند.
یک پسر کوچک بستنیاش را روی زمین ریخت.
کارگران ساختمانی وقتی روی یک پروژه ساختمانی کار میکنند، زمین را میکنند.
الان زمین هنوز یخزده است. این یخها در اواخر اسفند یا اوایل فروردین آب میشوند.
واژه “ground” برای اشاره به محوطه اطراف یک ساختمان هم به کار میرود.
یک نگهبان از محوطه بیرونی یک کارخانه تولیدی محافظت میکند.
محوطه یک عمارت بزرگ به احتمال زیاد با درختان و گیاهان به زیبایی آراسته شده است.
همچنین از این واژه برای صحبت درباره دلایل و مبانی حقوقی یا موقعیتها استفاده میشود.
شاکی بر چه اساسی از متهم شکایت کرده است؟
پرونده حقوقی به این دلیل که مدرک کافی وجود نداشت، بسته شد.
رفتار بد رالف که در نتیجه مصرف زیاد الکل بود، باعث شد همسرش درخواست طلاق دهد.
کلمه “ground” میتواند به عنوان یک فعل نیز استفاده شود.
سیمهای برق برای جلوگیری از برقگرفتگی به زمین متصل میشوند. در این حالت سیمها “grounded” هستند.
وقتی یک کودک رفتار بدی انجام میدهد، ممکن است والدین او را از بیرون رفتن محروم کنند. این کار نوعی تنبیه است.
اگر به دلایل مربوط به ایمنی، به یک هواپیما اجازه پرواز داده نشود، آن هواپیما “grounded” میشود.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
