بیایید همین امروز یک واژه تازه انگلیسی به دایره لغاتمان اضافه کنیم
ترجمه کلمه Grow به فارسی با مثالهای کاربردی
وقتی چیزی رشد میکند، یعنی اندازهاش بیشتر میشود. بزرگتر میشود و پیشرفت میکند.
| ساده | گذشته | فعل ماضی |
| grow
رشد کردن |
grew
رشد کرد |
grown
رشد کرده است |
گیاهان از دانهها به وجود میآیند.
کودکان بزرگ میشوند و به بزرگسال تبدیل میگردند.
نوجوانان با سرعت زیادی رشد میکنند.
فرزندان من خیلی زود بزرگ شدند.
تعداد جمعیت در ایالات متحده روزبهروز بیشتر میشود.
جمعیت این کشور از ۳۱۵ میلیون نفر گذشته است.
سایتی که الان در آن هستید، به بیش از ۳۰۰۰ صفحه گسترش یافته است.
ند در یک شرکت استخدام شده که با سرعت در حال پیشرفت است. آن شرکت، یک کسبوکار رو به رشد است.
آیا تابستان گذشته در باغچهاتان چیزی کاشتید؟
ما سال قبل گوجهفرنگی کاشتیم، اما سنجابها زودتر از ما به آنها دسترسی پیدا کردند.
همسایهی من سیبزمینی میکارَد. او سالهاست که مشغول کاشت سیبزمینی است.
کلمهی “رشد” یک اسم است:
پیشرفت یک کشور به مهاجرت وابسته است.
بلندی قد یک نفر با واحدهای پا و اینچ سنجیده میشود. وزن هم میتواند نشاندهندهی رشد باشد.
امسال شرکت ما تمرکز خود را به جای سود، بر گسترش فعالیتها گذاشته است.
در پنج سال گذشته، در شهرهای دوقلو افزایش جمعیت چشمگیری رخ داده است.
بر روی تنهی این درخت یک برآمدگی غیرعادی دیده میشود. (گاهی این نوع رویشها ناخواسته هستند.)
کلمهی “grown” به صورت صفت نیز به کار میرود:
سام دیگر یک مرد بزرگسال است. او زود بزرگ شد.
سارا یک زن بالغ است و میتواند خودش تصمیم بگیرد با چه کسی ازدواج کند.
“بزرگسال” به کسی گفته میشود که به سن بزرگسالی رسیده است.
پس از صرف شام، بزرگترها دور هم نشستند و قهوه نوشیدند، در حالی که بچهها مشغول بازی بودند.
چند نفر بزرگسال در پارک حاضر بودند تا از بچهها مراقبت کنند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا مراجعه کنید.
