معنی کلمه Have به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of have word

امروز می‌خواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!

ترجمه کلمه Have به فارسی با مثالهای کاربردی

فعل “have” از پایه‌ای‌ترین و پرکاربردترین کلمات در زبان انگلیسی به شمار می‌رود. این فعل هم به عنوان یک کلمه اصلی در جمله به کار می‌رود و هم نقش کمکی دارد. می‌توانید آن را در موقعیت‌های گوناگون و با ساختارهای مختلف استفاده کنید و گاهی نیز در گفتگوهای روزمره به صورت اصطلاحی به کار می‌رود. در ادامه نمونه‌هایی از کاربردهای گوناگون این فعل را مشاهده می‌کنید.

**به عنوان فعل اصلی**

I have a big appetite.
Do you have anything to eat?
What are you having for dinner?
How much time do you have?
Aimee has a stomach ache.
We had a good time last night.
The Nelsons have three cars in their driveway.
What kind of furniture does Jenny have in her apartment?
Charles has on a red shirt and jeans today.
Yolanda had a great job until she lost it.

من اشتهای زیادی دارم.
چیزی برای خوردن داری؟
شام چی میخوری؟
چقدر وقت دارید؟
ایمی معده درد دارد.
دیشب بهمون خوش گذشت
نلسون ها سه ماشین در مسیر خود دارند.
جنی چه نوع مبلمانی در آپارتمان خود دارد؟
چارلز امروز پیراهن قرمز و شلوار جین به تن دارد.
یولاندا کار بزرگی داشت تا اینکه آن را از دست داد.

به عنوان یک فعل کمکی

فعل “have” در زبان انگلیسی به عنوان یک فعل کمکی برای ساخت زمان‌های کامل به کار می‌رود:

– چه مدت است که در آمریکا زندگی می‌کنی؟ (زمان حال کامل)
– تا قبل از اینکه تو به من بگویی، هرگز درباره‌اش نشنیده بودم. (زمان گذشته کامل)
– تا این موقع از سال آینده، بیست سال می‌شود که در شغل فعلی‌ام کار می‌کنم. (زمان آینده کامل)
– گرفتمش. / متوجه شدم.

به عنوان مصدر: داشتن

برای شام چه غذایی دوست داری؟
تام می‌خواهد چند نفر از دوستانش را به یک دورهمی دعوت کند.
برای تمام کردن این کار، به وقت بیشتری نیاز داریم.

به عنوان یک جروند: داشتن

بچه‌دار شدن یکی از زیباترین و عمیق‌ترین شادی‌های زندگی به شمار می‌رود.
آنها همیشه از این که کسی به دیدنشان بیاید، خوشحال می‌شوند و این اتفاق برایشان تکراری نمی‌شود.
گربه نیز عاشق این است که کنار یک پنجره بزرگ و آفتاب‌گیر بنشیند و از نور خورشید لذت ببرد.

به عنوان یک فعل اصطلاحی: باید

یعقوب امروز باید سر کار برود.
دانشجویان باید تکالیفشان را تمام کنند.
امروز شما چه کاری باید انجام دهید؟
شهرداری باید مخارجش را کم کند یا مالیات‌ها را بیشتر کند.

به عنوان فعل علّی

تابستان پیش، رنگ‌آمیزی خانه‌مان را به یک نفر دیگر سپردیم تا برایمان انجام دهد.
آیا شما هم کارهای مالیاتی‌تان را به یک حسابدار می‌سپارید؟
همسایه‌های ما هم نظافت خانه‌شان را به یک خدمتکار خانگی محول کرده‌اند.

به عنوان شکلی از زبان عامیانه

دیگه از این وضع خسته شدم. (از این شرایط راضی نیستم.)
بیا شروعش کنیم. (حالا دست به کار شویم.)
بهت کلک زدن. (کسی گولت زده.)
همین دیگه؟ (این همه‌ی توانایی‌ته؟)

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌های انگلیسی که با حرف A آغاز می‌شوند را ببینید، به صفحهٔ مربوط به «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.

 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *