معنی کلمه Invite به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of invite word

امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد می‌گیریم

ترجمه کلمه Invite به فارسی با مثالهای کاربردی

وقتی می‌خواهید از کسی یا گروهی بخواهید که در یک فعالیت شرکت کنند، از کلمه “دعوت کردن” استفاده می‌شود.

دوستانم مرا به یک مهمانی دعوت کردند.
من به یک مهمانی دعوت شدم. (این جمله به شکل مفعولی ساخته شده است.)
ما برای ماندن در یک هتل دعوت شدیم.
دوستانمان ما را دعوت کردند.
آیا تو دعوت شدی؟
آیا تو هم دعوت شدی؟
جیمی بعضی از دوستانش را در فیسبوک به یک سمینار دعوت کرد.
باب به سمینار دعوت نشده بود، ولی به هر حال رفت.
نوازنده روی صحنه از همه تماشاچیان خواست که با او هم‌خوانی کنند.
خانمی که در سوپرمارکت کار می‌کرد از مشتریان خواست تا کمی پنیر بچشند.
گوینده مسابقه از تماشاگران خواست به احترام سرود ملی بایستند.

 
کلمات “دعوت شده” و “دعوت‌کننده” گاهی به صورت صفت به کار می‌روند:

به مهمانانی که دعوت شده بودند، گفته شد کجا برای ناهار بنشینند.
آن کیک واقعاً دلچسب به نظر می‌رسد. (دعوت‌کننده = جذاب)
بعضی از افرادی که در جشن عروسی حاضر بودند، دعوت‌نشده بودند. (دعوت‌نشده = کسی که از او دعوت نشده است)

 
کلمه “دعوتنامه” یک اسم است:

دعوت‌نامه‌ها برای مهمانان فرستاده شد.
ما یک دعوتنامه برای مراسم اهدای جوایز دریافت کردیم.
اسکار یک دعوتنامه عروسی از یک دوست قدیمی گرفت.
آن وکیل جوان، پیشنهاد پیوستن به شرکت حقوقی را نپذیرفت.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را ببینید که با حرف A آغاز می‌شوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *