امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد میگیریم
ترجمه کلمه Job به فارسی با مثالهای کاربردی
شغل به فعالیتی گفته میشود که فرد در ازای انجام آن، معمولاً دستمزد دریافت میکند. بسیاری از افراد هر روز برای انجام شغل خود به محل کار میروند. کلمههای “شغل” و “کار” معنایی نزدیک به هم دارند، اما کاربرد آنها در جمله یکسان نیست.
کلمه “شغل” تقریباً همیشه به عنوان اسم به کار میرود و معمولاً به موقعیت کاری فرد اشاره دارد. برای نمونه:
– داریل شغل خوبی دارد. او در جایگاه یک مهندس فعالیت میکند.
– ترزا هر روز ۴۵ دقیقه در راه است تا به محل کار خود برسد.
– بیل در جستجوی شغل است. او سه ماه است که کاری ندارد.
– او چه نوع شغلی میخواهد؟
گاهی نیز آمریکاییها از کلمه “شغل” برای تعریف و تحسین یک کار خوب یا تلاش موفق استفاده میکنند:
– او تکلیفش را عالی انجام داد.
– معلم روی مقاله متی نوشت: “آفرین، کارت عالی بود!”
– مادری که پسرش همه سبزیجاتش را خورده بود، گفت: “کارت درست بود!” (عبارت “good job” میان پدر و مادرها رایج است و وقتی استفاده میشود که فرزندشان کاری را به خوبی انجام داده؛ مثل خوردن غذا، مرتب کردن اتاق یا پوشیدن لباس.)
گاهی هم سربازانی که در جنگ یا مأموریتهای نظامی شرکت میکنند، فعالیت خود را “شغل” مینامند:
– سربازان حاضر در افغانستان امیدوارند مأموریت خود را با موفقیت به پایان برسانند و هرچه زودتر به خانه بازگردند.
– جلب اعتماد و دلهای مردم در بغداد، کاری سخت و چالشبرانگیز بود.
– افراد پیادهنظام، شغلی بسیار پرمخاطره و خطرناک دارند.
علاوه بر این، کلمه “شغل” میتواند در ترکیب با دیگر کلمات به صورت صفت نیز به کار رود:
– او جستجوی آنلاین برای یافتن شغل انجام داد.
– در بخش فروش، یک موقعیت شغلی خالی وجود دارد.
– تعداد زیادی متقاضی کار، با ارسال درخواست، شرکت را زیر بار فرمهای خود بردند.
– کیفیت در اولویت است. (این یک عبارت پرکاربرد است. وقتی میگوییم چیزی “job one” است، یعنی آن بخش از کار در اولویت بالایی قرار دارد و بسیار مهم است.)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا مراجعه کنید.
