امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد میگیریم
ترجمه کلمه Joy به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه “joy” به معنای شادی و لذت است. وقتی کسی این احساس را تجربه میکند، حال خوبی پیدا میکند:
در ایام تعطیلات، دلهای مردم از شادی لبریز میشود.
وقتی بچهها هدیههایشان را باز کردند، نشانی از شادی در چهرههاشان دیده میشد.
بیمارانی که تحت رژیم غذایی بیمارستانی هستند، لذت خوردن غذای معمولی را از دست میدهند.
لذت آشپزی، در تهیه غذای خوشمزه و سالم برای خانواده و دوستان است.
چه حس خوبی داشت دیدن این که همه در مهمانی با یکدیگر سازگار بودند.
آن مرد جوان نمیتوانست شادی خود را پس از شنیدن خبر استخدام در شغل مورد علاقهاش پنهان کند.
کلمه “joy” معمولاً در واژههایی به کار میرود که بیانگر شادی هستند:
گروهی شاد از کودکان، هنگام سوار شدن به اتوبوس آواز میخواندند. (کلمه “joyful” یک صفت است.)
آنان با شادی آواز میخواندند. (“Joyfully” یک قید است.)
کریستن از حمایت همکاران، دوستان و همسایگانی که برای درمان سرطانش پول اهدا کرده بودند، چنان شاد شد که گریه کرد.
کریسمس یک عید پر از شادی است.
ما از سفر به کبک در تعطیلات لذت میبریم.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا مراجعه کنید.
