معنی کلمه Kiss به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of kiss word

بیایید امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم

ترجمه کلمه Kiss به فارسی با مثالهای کاربردی

وقتی کسی برای نشان دادن محبت یا احترام، لب‌هایش را روی بدن فرد دیگری قرار می‌دهد، عمل “بوسیدن” رخ می‌دهد. این کلمه هم به عنوان یک کار (فعل) و هم به عنوان یک نام (اسم) به کار می‌رود.

او در حال بوسیدن گونه‌ی اوست. (فعل)
او به او یک بوسه می‌دهد. (اسم)
آن‌ها همدیگر را روی لب‌ها می‌بوسند.
او دست او را می‌بوسد.

در جمله‌های زیر، کلمه‌ی “kiss” یک اسم است:
مادربزرگت را برای خداحافظی ببوس.
مراسم عروسی با یک بوسه تمام شد.
بازیگر به طرفدارانش بوسه فرستاد.

در گروه جمله‌های بعدی، کلمه‌ی “kiss” نقش فعل را دارد. وقتی “ed” به انتهای آن اضافه می‌شود تا زمان گذشته ساخته شود، مانند یک “t” تلفظ می‌شود:

ساده گذشته فعل ماضی
kiss

بوسیدن

kissed

بوسید

kissed

بوسیده

جان هنگام خداحافظی، همسرش را بوسید.
دایان فرزندانش را برای شب بوسید.
جورج ۲۳ سال دارد و تا به حال هیچ دختری را نبوسیده است.

چند عبارت وجود دارند که از کلمه “بوسه” استفاده می‌کنند.
هیچ‌کس در اداره آلیس را دوست ندارد، چون همیشه برای جلب توجه رئیس، چاپلوسی می‌کند. (چاپلوسی کردن = تعریف و تملق زیاد از کسی برای به دست آوردن منفعت)
اگر کاری را که رئیس شرکت از تو می‌خواهد انجام ندهی، می‌توانی فرصت ارتقای شغلی‌ات را فراموش کنی. (فرصت را از دست دادن = کنار گذاشتن یا از دست دادن یک شانس)
سرما زودرس، باعث نابودی کامل بوته‌های گوجه‌فرنگی ما شد. (نشانه مرگ = یک رویداد یا علامت که نشان می‌دهد چیزی در حال پایان یافتن یا نابودی است.)

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را ببینید که با حرف A آغاز می‌شوند، به صفحهٔ کلمات انگلیسی پرکاربرد با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ واژه‌های پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ ترتیب الفبایی مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *