امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد میگیریم
ترجمه کلمه Let به فارسی با مثالهای کاربردی
فعل let به معنای “اجازه دادن” است و برای پیشنهاد، درخواست یا دادن مجوز به کار میرود.
مثال:
A: بیا امشب بریم بیرون.
B: باشه. کجا میخواهی برویم؟
در این جمله، let به شکل یک پیشنهاد دوستانه به کار رفته است.
عبارت let + go در موقعیتهای مختلف، معانی متفاوتی دارد:
– شرکت بسیاری از کارکنان خود را رها کرد.
(let go در اینجا به معنای “اخراج کردن” است.)
– “خب، باید الآن تماس را تمام کنم. دوستدخترم رسیده، بعداً باهات صحبت میکنم.”
(let go در اینجا یعنی “خداحافظی کردن و قطع کردن تماس تلفنی”)
– پلیس نمیخواهد این مرد را آزاد کند چون فرد بسیار خطرناکی است.
(let go در این مثال به معنای “آزاد کردن از زندان” است.)
– پدر و مادرش به او اجازه دادند یک سگ داشته باشد.
(let + have = اجازه دادن)
– او به عمد به دوستدخترش اجازه میدهد در بازی بیلیارد برنده شود.
– یک دروازهبان نباید اجازه دهد توپ وارد دروازه شود.
– با این که پدر و مادرش از تصمیمش راضی نیستند، به او اجازه میدهند در سن پایین ازدواج کند.
– او هیچ وقت ماهیهایی که میگیرد را نگه نمیدارد و همیشه آنها را رها میکند.
– او در این سالها واقعاً از خودش غافل شده. حالا مجبور است رژیم بگیرد.
(let oneself go به این معناست که فردی دیگر مراقب وزن و ظاهر خود نیست.)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهٔ مربوط به **کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A** سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به بخش **کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا** مراجعه کنید.
