معنی کلمه Lick به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of lick word

امروز می‌خواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم!

ترجمه کلمه Lick به فارسی با مثالهای کاربردی

فعل «لیسیدن» برای مواقعی به کار می‌رود که کسی یا چیزی با زبانش چیزی را بخورد، مزه کند یا آن را مرطوب کند:
گربه در حال لیسیدن پنجه‌اش است.
او دارد یک بستنی قیفی را می‌لیسد.
خوزه یک پاکت نامه را می‌لیسد.

فعل «lick» از افعال باقاعده است.

ساده گذشته فعل ماضی
lick

لیسیدن

licked

لیسید

licked

لیسیده

بیلی آب‌نباتش را آنقدر میلیسید تا کاملاً تمام شد.
مریم زخم کوچکی روی دستش را لیسید.
اجازه نده بچه آن را بلیسد، چون مریض می‌شود.
تیم آن‌ها شکست سنگینی خورد و بازی را با ۲۰ امتیاز اختلاف باخت.

* نکته: to get licked یا «to be licked» اصطلاحی است برای شکست خوردن در مسابقه یا درگیری. همچنین از کلمه “lick” برای اشاره به تنبیه بدنی نیز استفاده می‌شود:
The little boy got licked for stealing money from his mother.
پسر کوچک به دلیل دزدیدن پول از مادرش کتک خورد.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را ببینید که با حرف A آغاز می‌شوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ ترتیب الفبایی مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *