امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم
ترجمه کلمه Map به فارسی با مثالهای کاربردی
یک نقشه، یک تصویر یا راهنمای مفید برای پیدا کردن مسیر و موقعیت مکانهاست. نقشهها میتوانند اطلاعاتی دربارهٔ جغرافیا، فاصلهها، مناطق صنعتی، پارکها و جاهای دیدنی در اختیار ما قرار دهند.
او دارد از نقشه استفاده میکند.
اگر از نقشه استفاده نکنید، ممکن است راهتان را گم کنید.
من یک نقشهٔ جادهای همیشه در ماشینم دارم.
میتوانید یک نقشهٔ محلی از پمپ بنزین یا جای مشابه تهیه کنید.
اگر گوشی هوشمند دارید، میتوانید از اپلیکیشن Google Maps استفاده کنید.
نقشهٔ جهان موقعیت کشورهای مختلف را نشان میدهد، اما چون سطح آن صاف است، اندازه و فاصلهها را به طور دقیق نمایش نمیدهد. در مقابل، کرهٔ جغرافیایی که گرد است، دقیقتر است.
کلمهٔ «map» به عنوان فعل هم به کار میرود و معمولاً با حرف اضافهٔ «out» همراه میشود و ترکیب «map out» را میسازد. این ترکیب به معنای برنامهریزی یا طراحی یک مسیر است.
هوراسیو در تلاش است تا آیندهاش را برنامهریزی کند.
ما برای یک سفر جادهای از شیکاگو تا میامی، مسیر دقیقی را طراحی کردیم.
کاشفان اولیه در آمریکای شمالی، مسیرهای امنی را برای مسافران نقشهبرداری کردند تا بتوانند از این قاره عبور کنند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهٔ مربوط به **کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A** سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ **کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا** مراجعه کنید.
