امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!
ترجمه کلمه Monkey به فارسی با مثالهای کاربردی
میمون حیوانی کوچک است که شباهت زیادی به یک انسان کوچکجثه دارد. بدنش از مو پوشیده شده و معمولاً دُم دارد. گونههای بسیار مختلفی از میمونها در سراسر جهان وجود دارد. این حیوانات بیشتر در مناطق گرم و گرمسیری زندگی میکنند. در کشورهای سردتر، معمولاً فقط در باغوحشها یا سیرکها میتوان میمونها را دید. بعضی از افراد سعی میکنند از میمون به عنوان حیوان خانگی نگهداری کنند، اما آنها اغلب وسایل را خراب میکنند و به سختی میتوان آنها را رام کرد.
علاوه بر کاربرد کلمه «میمون» برای نامیدن این حیوان، این کلمه در جایهای دیگر هم استفاده میشود.
وقتی «میمون» به عنوان فعل به کار میرود، معنای آن «دستکاری کردن»، «آزمایش کردن» یا «بازیگوشی با چیزی» است:
– چارلز عاشق این است که با انواع موتورها کلنجار برود. او یک مکانیک است.
– یولاندا به بچههایش گفت که با مایکروویو ور نروند.
– لطفاً با آن چیزی دستکاری نکن.
این کلمه در چندین اصطلاح دیگر هم دیده میشود:
– آیا داری سعی میکنی من را مسخره کنی؟ (یعنی میخواهی من را احمق یا بیهوده جلوه دهی؟)
– واقعاً شگفتزده شدم! (این جمله برای بیان تعجب شدید به کار میرود.)
– یک سرپرست جدید، تمام شوخیها و بیقانونیهای بخش ما را متوقف کرد. (یعنی افراد کارشان را جدی نمیگرفتند.)
– این روزها همه گوشی هوشمند به دست دارند. هر چه یکی بکند، دیگری هم تکرار میکند. (یعنی مردم از هم تقلید میکنند، حتی وقتی کار بیهوده یا بیفایده است.)
– در مهمانی خیلی خوش گذشت. (البته گاهی این اصطلاح به طعنه هم استفاده میشود و منظور این است که آن فعالیت اصلاً خوشایند نبوده.)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را که با حرف A آغاز میشوند ببینید، به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
