امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم
ترجمه کلمه Mood به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه “mood” به حالت روحی و احساسی که یک فرد در یک زمان خاص دارد اشاره میکند.
امروز چه حسی داری؟ حال و هوایت خوب است یا بد؟
من معمولاً در ساعات اولیه صبح روحیه خوبی دارم.
ناظر ما امروز خلق و خوی خوبی ندارد.
احوال جنی تحت تأثیر شرایط جوی قرار میگیرد.
بعضی از خانمها در دوران بارداری، تغییرات ناگهانی و شدیدی در حالتهای روحیشان تجربه میکنند.
این آهنگ دارد حال همه را خوب میکند.
باخت تیم فوتبال، باعث شد طرفدارانش روحیه خود را از دست بدهند و عصبانی باشند.
موسیقی این فیلم، یک فضای غمگین و تاریک به وجود آورده است.
این روزها جو محل کار بسیار سنگین و ناراحتکننده است، چون همه کارمندان نگران هستند که ممکن است از کار اخراج شوند. (یعنی افراد شغلشان را از دست بدهند.)
واژه “moody” یک صفت است که معمولاً برای توصیف کسی به کار میرود که زود عصبانی یا ناراحت میشود و به طور کلی خلق و خوی نامناسبی دارد.
همسر تیم، اغلب زودرنج و حساس است. وقتی که حالش خوب نیست، تیم تقریباً هیچ کار درستی نمیتواند انجام دهد.
چرا امروز این قدر تندمزاج و عصبی هستی؟
سام میان بقیه به آدم کمحوصله و بداخلاقی معروف است.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ ترتیب الفبایی مراجعه کنید.
