حتوا و مفهوم اصلی متن را حفظ کرده و با بیانی ساده و روان بازنویسی میکنم:
**آشنایی با ضربالمثل «عجله کار شیطان است»**
حتماً شما هم این ضربالمثل معروف را شنیدهاید که میگویند «عجله کار شیطان است». این جمله یک درس مهم و حکیمانه را به ما یادآوری میکند.
معنای اصلی این سخن این است که وقتی ما در کارهایمان بیحوصله و شتابزده عمل میکنیم، معمولاً نتیجه خوبی نمیگیریم. عجله کردن باعث میشود اشتباهات کوچک و بزرگی مرتکب شویم، جزئیات را نبینیم و نتوانیم تصمیم درستی بگیریم. در واقع، این شتاب بیجا مانند این است که راهنمایی نادرست داشته باشیم که ما را به سوی شکست و پشیمانی میبرد.
این ضربالمثل به ما توصیه میکند که در زندگی عجول نباشیم. برای کارهای مهم، با صبر و حوصله و دقت برنامهریزی کنیم و با آرامش پیش برویم. این کار باعث میشود هم از بروز مشکلات جلوگیری کنیم و هم به نتایج بهتری دست پیدا کنیم.
پس بیایید این پیام ساده ولی عمیق را همیشه به خاطر بسپاریم: برای موفقیت، عجله نکنید و با آرامش و تفکر عمل کنید.

در این نوشته، داستان و مفهوم ضربالمثل معروف ایرانی «عجله کار شیطان است» را که در کتاب نگارش پایه یازدهم آمده است، مرور میکنیم. با ما در ندابلاگ همراه باشید.
معنی ضرب المثل عجله کار شیطان است
۱. هیچ کاری که با شتاب و ناآرامی انجام شود، به نتیجه خوب و دلخواه نمیرسد.
۲. هرگاه انسان عجله کند، توانایی برنامهریزی و درست اندیشیدن را از دست میدهد.
۳. شتابزدگی، فکر و تأمل را از آدمی میگیرد و در پایان باعث پشیمانی میشود.
۴. عجله کردن یعنی نادیده گرفتن واقعیتها.
داستان ضرب المثل عجله کار شیطان است
در گذشتههای دور، یک پیرمرد و همسر مهربانش سالهای زیادی در آرزوی بچهدار شدن زندگی کردند. اما با گذشت سن و سال و ضعف پیری، دیگر امید خود را از داشتن فرزند از دست داده بودند. همانطور که گفتهاند بعد از هر ناامیدی، روزنهای از امید هست، خداوند به آن دو فرزندی عطا کرد و بر خانوادهشان رحمت فرستاد. از آن به بعد، پیرمرد آنقدر خوشحال بود که شب و روز حرف از آمدن این تازهوارد میزد.
یک روز به همسرش گفت: به زودی پسرمان به دنیا میآید. میخواهم برایش نام زیبایی انتخاب کنم، احکام دین و آداب درست زندگی را به او یاد بدهم و در تربیتش آنقدر بکوشم که در زمان کوتاهی بتواند وظایف دینیاش را انجام دهد و شایستگی دریافت لطفهای خدا را پیدا کند. طوری که نامش در دنیا بماند و فرزندانش مایه خوشحالی و روشنی چشمان ما شوند.
همسرش پرسید: تو از کجا میدانی فرزند ما پسر است؟ شاید عمر من به قدری نباشد که فرزنددار شوم؛ شاید هم فرزند ما دختر باشد. چرا اینگونه بیگدار حرف میزنی؟
پیرمرد با شنیدن این حرفها شرمنده شد و از آن روز تا زمان به دنیا آمدن بچه، فقط به ذکر خدا مشغول بود.
در پایان، دعاهای آن دو مستجاب شد و خداوند پسری زیبا و سالم به آنان هدیه داد. روزی زن برای خرید از خانه بیرون رفت و پسرش را به شوهرش سپرد. کمی نگذشته بود که فرستاده پادشاه برای بردن پیرمرد به خانه آنها آمد و در زد. تأخیر ممکن نبود! ناچار فرزند عزیزش را به راسویی که در خانهشان زندگی میکرد سپرد و رفت. راسو دوست قدیمی و همراه وفادار پیرمرد بود و او به این حیوان دلبستگی زیادی داشت.
چند ساعتی از رفتن پیرمرد نگذشته بود که ماری برای نیش زدن بچه به سمت گهواره خزید. اما راسو مار را کشت و کودک را نجات داد. وقتی پیرمرد از قصر به خانه برگشت، راسو که از سر تا پا خونآلود بود به استقبال او دوید. پیرمرد در نگاه اول فکر کرد این خون از جراحتهای پسرش است و راسو به امانتش خیانت کرده. پس بدون اینکه وضعیت را بررسی کند، با عجله چوبدستش را محکم بر سر راسو کوبید و آن را در جا کشت.
وقتی به اتاق رفت، پسرش را سالم و در حالی که دست و پا میزد دید و مار تکهتکه شده را در کنارش. تازه فهمید چه اتفاقی افتاده. با ناراحتی بر سر و سینهاش زد، پاهایش سست شد و به دیوار تکیه داد و گفت: ای کاش این بچه هرگز به دنیا نمیآمد و من به او علاقهای پیدا نمیکردم، آن وقت باعث کشتن بیگناه نمیشدم. خدایا! چه مصیبتی از این بزرگتر که کسی خودش خانهاش را بیجهت خراب کند!
در همین حال، همسرش به خانه رسید و وقتی ماجرا را فهمید، در اندوه شوهرش شریک شد. پس از مدتی رو به او کرد و گفت: این مثال را به خاطر بسپار: هرکس در کارها عجله کند، از سودهای آرامش و دوراندیشی بیبهره میماند، چرا که عجله کار شیطان است!
پیشنهادی: ضربالمثلهای ایرانی بیشتری بخوانید
بازآفرینی عجله کار شیطان است / ندابلاگ
