بیایید همین امروز یک واژه تازه انگلیسی به دایره لغاتمان اضافه کنیم
ترجمه کلمه Notify به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه notify به معنای «اعلام کردن» است و خیلی شبیه به tell به کار میرود. اما معمولاً در موقعیتهای رسمیتر از آن استفاده میشود؛ مثل زمانی که نامهای نوشته میشود یا اطلاعاتی به صورت الکترونیکی ارسال و دریافت میگردد.
| ساده | گذشته | فعل ماضی |
| notify
اطلاع دادن |
notified
اطلاع داده شد |
notified
اطلاع داده شده |
خوزه از طریق یک نامهٔ رسمی از دولت مطلع شد که باید ماه آینده در دادگاه حاضر شود.
شهرداری با ارسال پست به مالکان خانهها اطلاع داد که تعداد مأموران اجرای قانون در شهر افزایش خواهد یافت.
به ناتان اعلام کردند که شغلش در شرکت حذف خواهد شد.
گابریلا با دریافت نامهای از دانشگاه هاروارد فهمید که درخواستش برای تحصیل در آن کالج پذیرفته شده است.
طبق قرارداد اجاره، صاحبخانهٔ تونی باید حداقل دو ماه قبل از هرگونه تغییر در مالکیت ساختمان، او را در جریان بگذارد.
بر اساس شرایط دورهٔ probation، راجر موظف است هرگونه تغییر در آدرس محل سکونت خود را به افسر نظارتش گزارش دهد.
شرکت طبق قانون باید تغییرات در سیاستهای حریم خصوصی را به مشتریان اطلاع میداد، اما این اعلانها هرگز ارسال نشد.
یک احضاریه به طور رسمی به فرد اطلاع میدهد که باید در رابطه با یک پروندهٔ قضایی در دادگاه حاضر شود. نادیده گرفتن احضاریه مجاز نیست.
کلمهٔ «اعلان» یک اسم است:
اعلانها برای کسانی که تحت تأثیر تغییرات سیاستهای حریم خصوصی قرار گرفتهاند، ارسال شد.
مدرسه برای دانشآموزان پذیرفته شده در برنامهٔ جدید فناوری، اعلان فرستاد.
ما از شهرداری اعلانی دربارهٔ تغییر قوانین منطقهبندی در محلمان دریافت کردیم.
دیو گفت که هیچ اعلانی از مدیر دفتر دریافت نکرده که قرار است اتاق کارش به محل جدیدی منتقل شود.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را که با حرف A آغاز میشوند ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.
