معنی کلمه Numb به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of numb word

امروز می‌خواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!

ترجمه کلمه Numb به فارسی با مثالهای کاربردی

اگر قسمتی از بدنتان مثل دست یا پا را حس نکنید، می‌گوییم آن قسمت “بی‌حس” شده است. بی‌حسی یعنی شما در آن ناحیه چیزی را احساس نمی‌کنید، حتی درد.

دست‌ها و پاهای سوفیا بعد از مدت طولانی ماندن در هوای سرد، بی‌حس شد.
پس از سانحه رانندگی، آن مرد گفت پاهایش بی‌حس شده. بعداً پزشکان به او گفتند که از کمر به پایین فلج است.
دست من به خاطر خوابیدن در یک حالت نامناسب، بی‌حس شد.
دندانپزشک به تام مقداری نووکائین داد تا اعصاب اطراف دندانی که رویش کار می‌کرد، بی‌حس شود.

گاهی بعد از یک اتفاق ناگوار یا از دست دادن عزیزی، از کلمه “بی‌حسی” برای بیان احساس درونی استفاده می‌شود:

بعضی از بازماندگان انفجار گفتند پس از دیدن کشته شدن بسیاری از اعضای خانواده‌شان، احساس بی‌حسی داشتند.
مارتا گفت پس از فوت مادرش، احساس می‌کند هیچ چیزی را حس نمی‌کند.
تاد اعلام کرد وقتی فهمید شغلش را از دست داده، دیگر هیچ حسی نداشته.
وقری ماتیلدا فهمید گربه‌اش فرار کرده، احساس بی‌حسی تمام وجودش را فرا گرفت.

توجه: در تلفظ کلمه “numb”، حرف “b” در آخر خوانده نمی‌شود.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را ببینید که با حرف A آغاز می‌شوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، که بر اساس حروف الفبا مرتب شده‌اند، مراجعه کنید.
 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *