امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!
ترجمه کلمه Open به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه “open” در انگلیسی به معنای “باز” است و میتوان آن را به دو شکل صفت و فعل به کار برد:
The door is open. (صفت)
Someone opened the door. (فعل)
در فارسی هم به همین ترتیب استفاده میشود:
در باز است. (صفت)
یک نفر در را باز کرد. (فعل)
این واژه یکی از کلمات پایه و پرکاربرد انگلیسی است، اما کاربردهای جالب و متنوعی دارد. به مثالهای زیر توجه کنید:
She wants to open her own business and make a lot of money.
او میخواهد کسبوکار خودش را راه بیندازد و پول زیادی دربیاورد.
I need to open these letters. Do you have a letter opener?
من باید این نامهها را باز کنم. بازکن نامه داری؟
My boss is a very open person. He tells his employees what’s on his mind. Everyone knows what he thinks.
رئیسم آدم رک و روراستی است. هرچه در فکرش باشد به کارمندانش میگوید. همه میدانند او چه نظری دارد.
Joe needs to open a savings account at the bank.
جو باید یک حساب پسانداز در بانک باز کند.
They’re having an open house this weekend. (It’s for sale. When it’s open, you can walk in and look around at the house.)
این آخر هفته نمایش خانه برگزار میکنند. (خانه برای فروش است. وقتی درش باز است، میتوانید داخل بروید و کل خانه را ببینید.)
She’s an open-minded person. She’s willing to consider different possibilities.
او آدم روشنفکر و بااذهان بازی است. حاضر است نظرات و احتمالات مختلف را بررسی کند.
Every morning Maria opens the newspaper and has a cup of coffee as she reads about the day’s events.
ماریا هر صبح روزنامه را باز میکند و همزمان که اخبار روز را میخواند، یک فنجان قهوه مینوشد.
Open your book and turn to page 325. (This is a good example of a command.)
کتابتان را باز کنید و به صفحه ۳۲۵ بروید. (این مثال خوبی برای یک دستور است.)
Hunting season opens in November.
فصل شکار در ماه نوامبر شروع میشود.
اگر بخواهیم از “open” به عنوان اسم استفاده کنیم، به آن “opening” میگوییم:
There’s an opening in the fence where the rabbits are getting through and coming into the yard. (opening = a hole)
یک سوراخ در حصار وجود دارد که خرگوشها از آن رد میشوند و به حیاط میآیند. (opening = سوراخ)
This company has many job openings right now. (opening = an available job)
این شرکت در حال حاضر موقعیتهای شغلی خالی زیادی دارد. (opening = شغل موجود)
Bob saw an opening and took advantage of it. (opening = an opportunity)
باب یک فرصت مناسب دید و از آن استفاده کرد. (opening = فرصت)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهٔ «واژههای کاربردی انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
