داستان و مفهوم ضربالمثل «شتر دیدی ندیدی»
میگویند روزی مردی شترش را گم کرد. شروع به گشتن کرد و از همه درباره شترش پرس و جو نمود. کمی بعد، شخصی که او را نمیشناخت، نزدش آمد و با اطمینان کامل شروع به توصیف شتر کرد: «شترت آیا کور بود؟ آیا یکی از دندانهایش شکسته بود؟ آیا بارش گندم از یک طرف و جو از طرف دیگر بود؟»
مرد که شترش را پیدا کرده بود، با شنیدن این توصیفهای دقیق بسیار تعجب کرد. با خود فکر کرد: «این شخص چگونه همه این جزئیات را میداند؟ حتماً او شتر مرا دیده و آن را پنهان کرده است!» بنابراین آن مرد را نزد قاضی برد و ادعا کرد که او شترش را دزدیده است.
وقتی در دادگاه از آن شخص پرسیدند: «تو چگونه همه این ویژگیها را دقیقاً میدانی، در حالی که میگویی شتر را ندیدهای؟»
مرد توضیح داد: «من شتر را ندیدهام، اما از ردپاهایش روی زمین فهمیدم که حیوانی است که میلنگیده، پس گمان کردم چشمی ندارد تا راهش را به درستی ببیند. دیدم علفهای یک سمت مسیر جویده شده، اما سمت دیگر دست نخورده است، پس فهمیدم یکی از دندانهایش افتاده یا شکسته است. همچنین noticing کردم که در یک سمت ردپا، مورچهها دانههای گندم میکشیدند و در سمت دیگر، زنبورها دانههای جو میبردند. پس فهمیدم بارش مخلوط بوده است.»
قاضی با شنیدن این توضیحات منطقی، فهمید که این مرد با هوش و دقت خود و بدون دیدن شتر، همه چیز را حدس زده است. بنابراین، مرد اول را قانع کرد که این شخص بیگناه است.
**معنی ضربالمثل:**
این داستان به ما میگوید که گاهی ممکن است کسی با استفاده از هوش و توجه به نشانههای کوچک، چیزی را که هرگز به چشم ندیده، به خوبی و دقیق توصیف کند. اما در زندگی روزمره، ما از این ضربالمثل استفاده میکنیم تا به کسی بگوییم که نسبت به یک موضوع یا اتفاق، بیتفاوت باشد و خودش را به ندیدن بزند. یعنی اگر چیزی را دیدی که مربوط به تو نیست یا دخالت در آن کار درستی نیست، بهتر است طوری رفتار کنی که انگار آن را ندیدهای.
به عبارت سادهتر: «بعضی چیزها را باید نادیده گرفت.»
**شعر:**
برخی از شاعران این ضربالمثل را در شعرهای خود آوردهاند، از جمله این بیت معروف:
هر آن چیزی که بینی در گذر شتر
مکن بر کس آشکارا و پیدا شتر

در این نوشته با یکی از ضربالمثلهای کهن و پرکاربرد ایرانی آشنا خواهید شد. با ندابلاگ همراه باشید.
ضرب المثل شتر دیدی ندیدی یعنی چه؟
اگر فردی از یک راز مطلع شود و احساس کند که فاش کردن آن به ضرر خودش تمام خواهد شد، معمولاً با اشاره به این ضربالمثل میگوید: شتر دیدی، ندیدی.
آنچه را که با چشمان خود دیدهای یا با گوشهای خود شنیدهای، برای دیگران تعریف نکن.
منظور اصلی این ضربالمثل این است که اگر رازدار باشی و بتوانی سکوت کنی، از بسیاری از مشکلات در امان میمانی. اما اگر نتوانی زبانت را کنترل کنی، ممکن است به دردسر بیفتی.
به دیگران سفارش کن که رازدار باشند و چشمشان را بر روی چیزهای بیمورد ببندند.
ساکت باش و چیزی نگو!
داستان شتر دیدی ندیدی
مردی در بیابان دنبال شتر گمشدهاش میگشت. در راه به پسری باهوش برخورد و از او پرسید: «شتر مرا ندیدی؟»
پسرک پرسید: «شترت آیا یک چشمش نابینا بود؟»
مرد با تعجب گفت: «بله.»
پسرک دوباره پرسید: «آیا بارش از یک طرف شیرین و از طرف دیگر ترش بود؟»
مرد شگفتزده گفت: «درست است. حالا بگو شتر کجاست؟»
پسرک پاسخ داد: «من شتری ندیدهام.»
مرد ناراحت شد و شک کرد که شاید پسر شترش را برداشته است. برای همین، پسرک را نزد قاضی برد و ماجرا را تعریف کرد.
قاضی از پسر پرسید: «اگر تو شتر را ندیدی، چطور همهی مشخصاتش را درست گفتی؟»
پسرک توضیح داد: «روی زمین، رد پای شتری را دیدم که فقط گیاهان یک طرف مسیر را خورده بود. حدس زدم که احتمالاً یک چشمش نابیناست.
همچنین دیدم که در یک طرف راه مگس زیاد است و در طرف دیگر پشه. از آنجا که مگس جذب شیرینی و پشه جذب ترشی میشود، فهمیدم که بار شتر از یک طرف شیرین و از طرف دیگر ترش بوده است.»
قاضی از هوش و دقت پسرک خوشش آمد و گفت: «درست است که تو بیگناهی، اما یادت باشد: زبان سرخ، سر سبز میدهد بر باد. از این به بعد، شتر دیدی، ندیدی!»
شعر این ضرب المثل
از همان روزی که ما انسانها را خلق کردی،
چیزی جز گناه و نافرمانی از ما ندیدی.
پروردگارا، به بزرگی و عظمت هشت بهشت و هفت آسمانت،
از خطاهای ما درگذر؛ همانطور که گاهی میگویند: “شتر دیدی، ندیدی!”
(باباطاهر)
