معنی کلمه Patch به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of patch word

بیایید امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم

ترجمه کلمه Patch به فارسی با مثالهای کاربردی

یک پَچ یا وصله، یک قسمت کوچک یا یک قطعه اضافه شده است.

توت‌فرنگی‌ها در قطعه‌زمین‌های مخصوصی کاشته می‌شوند. به این زمین‌ها “تکه‌زار توت‌فرنگی” می‌گویند.
کدوهای حلوایی نیز در “تکه‌زار کدو” رشد می‌کنند.
کلم‌ها هم در “تکه‌زار کلم” پرورش داده می‌شوند.
عروسک‌های معروف به “پچ کلم” در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی (۱۹۸۰ میلادی) بسیار پرطرفدار بودند.
گاهی یک نشان یا وصله روی شانه لباس فرم می‌دوزند که نشان می‌دهد فرد عضو کدام سازمان است.
شلوارهای جین آبی ممکن است برای تزیین یا رفو کردن، وصله داشته باشند.
“چشم‌بند” برای پوشاندن چشمی که آسیب دیده یا نیاز به مراقبت دارد استفاده می‌شود.
اگر سگ یا گربه‌ای یک لکه تیره رنگ روی یک چشمش داشته باشد، می‌گویند آن حیوان “پچ” دارد.
او یک لکه سیاه روی یک چشمش دارد.
وقتی بخشی از جاده خراب می‌شود، آن قسمت را تعمیر و وصله می‌کنند. این کار یک “بتن‌ریزی موضعی” است.
واژه “patch” را می‌توان به عنوان یک فعل نیز به کار برد.

ساده گذشته فعل ماضی
patch

وصله کردن

patched

وصله شد

patched

وصله شده

جاده را تعمیر کردند.
روی جاده را با سیمان پوشاندند.
شلوارش را که پاره شده بود، درست کرد.
من هم سوراخ‌های دیوار خانه‌ام را که پرنده‌ها به آن نوک زده بودند، ترمیم کردم.

ادگار و روندا قبلاً با هم مشکل داشتند و به سختی رابطه‌شان را حفظ می‌کردند، اما در نهایت مشکلاتشان را حل کردند و حالا رابطه آنها کاملاً خوب است. (To patch things up اصطلاحی است که به معنای درست کردن یک رابطه آسیب‌دیده است.)
آنها توانستند اختلافاتشان را کنار بگذارند.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را که با حرف A آغاز می‌شوند ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *