امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!
ترجمه کلمه Pocket به فارسی با مثالهای کاربردی
جیب قسمتی از لباس است که میتوانیم وسایل مختلفی را داخل آن بگذاریم.
من معمولاً گوشی موبایلم را در جیبم میگذارم.
کلیدهایم را هم همیشه در جیبم حمل میکنم.
آیا شما هم از جیبتان برای گذاشتن پول استفاده میکنید؟
خیلی از آقایان کیف پول خود را در جیب پشت شلوارشان قرار میدهند.
جیب پیراهن هم برای گذاشتن خودکار و مداد مناسب است.
او دستهایش را داخل جیبهایش کرده است.
در بازی بیلیارد هم از کلمه «جیب» استفاده میشود. جیبها سوراخهایی روی میز بیلیارد هستند که توپها داخل آن میافتند.
او در حال هدفگیری است تا توپ را در جیب گوشه بیندازد.
در بازی بیلیارد، قبل از ضربه زدن باید مشخص کنی که توپ را به کدام جیب میزنی.
روی هر میز بیلیارد، چهار جیب در چهار گوشه و دو جیب در کنارهای طولی قرار دارد.
علاوه بر این، گاهی به فضاهای کوچک و محدودی که درون چیزی قرار دارند هم «جیب» میگوییم:
اگر قایقی در آب واژگون شود، ممکن است یک حباب هوا زیر آن به دام بیفتد و افراد داخل آن بتوانند نفس بکشند.
وقتی قسمتی از بدنمان ضربه میبیند، ممکن است خون در زیر پوست جمع شده و کبودی ایجاد کند.
کاوشگران معدن طلا، به دنبال رگهها یا تودههای کوچک طلا در دل سنگها میگردند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ «واژههای کاربردی انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
