بیایید امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم
ترجمه کلمه Rot به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه rot به معنای “پوسیدن” است و معمولاً برای چیزهای زنده و طبیعی به کار میرود؛ یعنی وقتی یک مادهی آلی شروع به تجزیه و فاسد شدن میکند. این کلمه از نظر معنا شبیه به spoil است که آن هم به معنای “خراب شدن” یا “تباه شدن” است. وقتی از rot به عنوان یک فعل استفاده میکنیم، به همین شکل به کار میرود.
| ساده | گذشته | فعل ماضی |
| rot
فاسد شدن |
rotted
فاسد شد |
rotted
فاسد شده |
سیبها وقتی از درخت میافتند، خیلی زود شروع به فاسد شدن میکنند.
وقتی غذا فاسد میشود، چارهای جز دور ریختن آن نیست.
اگر گوشت را در یخچال یا فریزر نگهداری نکنید، خراب و غیرقابل مصرف میشود.
ما به گیاه بیش از حد آب دادیم و ریشههایش پوسید.
دندانهای مت به خاطر مسواک نزدن مرتب، در حال خراب شدن هستند.
وقتی چوب شروع به پوسیدن میکند، به محلی مناسب برای زندگی حشرات تبدیل میشود.
همچنین میتوانید از “rot” به عنوان اسم استفاده کنید:
مقداری پوسیدگی روی این سیب دیده میشود.
علائم پوسیدگی روی دیوارهای خارجی یک خانه چوبی باید فوراً رسیدگی شوند.
آن لکههای سبز رنگی که روی نان مانده به وجود میآید، کپک نام دارد.
به عنوان صفت نیز میتوانید از “rotten”، “rotted” یا “rotting” استفاده کنید:
وقتی گوشت فاسد میشود، بوی بسیار بدی میگیرد.
هیچ چیزی بدتر از بوی گوشت گندیده نیست.
دیدن پوست موزهای پوسیده بیرون خانه نشان میدهد که صاحبان آنجا نظافت را رعایت نمیکنند.
کاری که آن پسر با دوست دخترش کرد، واقعاً رفتار زشتی بود. (برای توصیف رفتارهای بسیار بد معمولاً از “rotten” استفاده میشود.)
این یک وضعیت بسیار بد و ناخوشایند است. (یعنی شرایط، نامساعد است.)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال بر پایهٔ حروف الفبا مراجعه کنید.
