معنی کلمه Shame به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of shame word

بیایید همین امروز یک واژه تازه انگلیسی به دایره لغاتمان اضافه کنیم

ترجمه کلمه Shame به فارسی با مثالهای کاربردی

احساس شرم، یعنی وقتی از کار یا رفتاری خجالت می‌کشی، یا در یک موقعیت شخصی، احساس ناراحتی و پشیمانی می‌کنی.

سرخ شدن صورت روی، نشان داد که او از رفتار خود شرمسار است.
وقتی تاد به دلیل فروش مواد مخدر به زندان افتاد، باعث سرافکندگی خانواده‌اش شد.
وکیل طوری متهم را شرمنده کرد که او در برابر سالن پر از تماشاچی، به گناه خود اعتراف کرد.
اگر کسی نتواند شرم را حس کند، در واقع وجدان قوی و سالمی ندارد.
دور ریختن غذا کار نادرست و ناراحت‌کننده‌ای است.
ناراحت‌کننده است وقتی دنیا به افرادی که به کمک نیاز دارند، توجهی نمی‌کند.

کلمه “shame” را می‌توان به عنوان یک فعل نیز استفاده کرد. شرمسار کردن کسی به این معناست که رفتار نادرست او را به طور علنی نشان دهی تا احساس شرم کند.

ساده گذشته فعل ماضی
shame

شرمنده کردن

shamed

شرمنده کرد

shamed

شرمنده

خانم جانسون، یک دانش‌آموز پسر را به خاطر رفتار نادرستی که با یک دانش‌آموز دختر داشت، در جمع شرمنده کرد.
آن دانش‌آموز توسط معلمش شرمسار شد. (این جمله به شکل مجهول بیان شده است.)
فیلیس با شنیدن نظری که در مورد مقدار غذایش به او داده شد، احساس کرد به خاطر وزنش تحقیر شده است.
بعضی افراد در توییتر، دیگران را به صورت عمومی خجالت‌زده می‌کنند.

کلمهٔ “ashamed” یک صفت است و احساس فرد را نشان می‌دهد.
معلم به جو گفت که باید از رفتارش شرمنده باشد.
جو الآن از خودش احساس شرمندگی می‌کند.
او از کاری که انجام داده خجالت می‌کشد.

کلمهٔ “shameful” (شرم‌آور) هم یک صفت است و برای توصیف یک موقعیت یا وضعیت به کار می‌رود:
شرم‌آور است که به نیازهای افراد فقیر این‌قدر کم توجهی می‌شود.
تظاهرات گروه‌های برتری‌طلب سفیدپوست، نمایشی شرم‌آور از نفرت و نژادپرستی بود.
رهبران شهر به طرز شرم‌آوری از مشکلاتی که یک کارخانهٔ محلی ایجاد کرده، بی‌خبر هستند. (کلمهٔ “shamefully” یک قید است.)

عبارت‌های رایجی هم وجود دارند که از کلمهٔ “shame” استفاده می‌کنند:
That’s a shame. (یعنی: چه بد، من برای آن فرد یا آن موقعیت متأسفم.)
What a shame! (یعنی: این یک وضعیت افتضاح و یک损失 بزرگ است.)
Shame on you! (یعنی: رفتارت بسیار بد بود.)
Fool me once, shame on you. Fool me twice, shame on me. (یعنی: یک بار مرا فریب بده، تقصیر خودت است. دو بار مرا فریب بده، تقصیر خودم است. چون باید بعد از بار اول یاد می‌گرفتم که به تو اعتماد نکنم.)

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را که با حرف A آغاز می‌شوند ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال بر پایهٔ حروف الفبا مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *