بیایید امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم
ترجمه کلمه Throw به فارسی با مثالهای کاربردی
| ساده | گذشته | فعل ماضی |
| throw
پرتاب کردن |
threw
انداخت |
thrown
پرتاب شده است |
وقتی از دستهایت استفاده میکنی تا چیزی را به سمت یک جای خاص بفرستی، در واقع آن چیز را پرتاب میکنی.
او یک توپ پرتاب میکند.
او توپ را به سمت پایین زمین پرتاب کرد. (کار گذشته)
چه قدر میتوانی یک توپ را پرتاب کنی؟
آیا عبدی تا به حال یک توپ فوتبال آمریکایی پرتاب کرده است؟ (زمان حال کامل)
بعد از اجرا، گلهایی به سمت صحنه پرتاب شد.
واژهٔ “throw” گاهی برای قرار دادن چیزی در سطل زباله هم به کار میرود.
دوریس لباس قدیمیاش را توی سطل زباله انداخت.
آن سیبهای قدیمی را دور بریز. آنها خراب شدهاند.
دن هیچکدام از نقاشیهای قدیمیاش را دور نریخته است. او آنها را در یک جعبهٔ بزرگ نگه میدارد.
لطفاً آن جعبهها را بیرون بنداز. ما به آنها نیاز نداریم.
وقتی یک مهمانی برگزار میکنی هم میتوانی از “throw” استفاده کنی:
همسایههای ما هفتهٔ گذشته یک مهمانی بزرگ برگزار کردند.
مدرسه برای یکی از معلمها که به روسیه میرفت، یک جشن خداحافظی گرفت.
تد برای پدر و مادرش که پنجاه سال است ازدواج کردهاند، یک جشن سالگرد برگزار کرد.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال بر پایهٔ حروف الفبا مراجعه کنید.
