امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم
ترجمه کلمه Visit به فارسی با مثالهای کاربردی
برای رفتن به جایی و دیدن چیزی یا گذراندن وقت با یک نفر، از کلمه visit استفاده میشود.
ما این آخر هفته به ملاقات چندتا از دوستانمان میرویم.
مأموران پلیس از خانهی آن طرف خیابان بازدید کردند.
در طول تعطیلات، خانواده و دوستان به دیدن اوله و لنا آمدند.
لطیفه تقریباً هر روز از این وبسایت دیدن میکند.
چه مکانهایی هست که دوست دارید از آنها بازدید کنید؟
کلمه visit به عنوان اسم هم استفاده میشود.
ورا برای یک دیدار کوتاه ماند.
ادوارد برای یک ملاقات غیرمنتظره سر زد.
بیایید سال بعد به ایرلند سفر کنیم.
بازدید ما از باغ وحش تمام روز طول کشید.
متأسفم. ما مجبوریم دیدارمان را کوتاه کنیم.
کارل مدت اقامت خود را یک هفته دیگر افزایش داد.
ما یک ملاقات بسیار خوب داشتیم.
او به عیادت یک دوست در بیمارستان رفت.
به فردی که بازدید میکند visitor یا “بازدیدکننده” میگویند:
وقتی در بیمارستان بود، بازدیدکنندگان زیادی به دیدنش آمدند.
از کسانی که از موزه بازدید میکنند، درخواست میشود قبل از ورود کمک مالی بدهند؛ در غیر این صورت، بازدید رایگان است.
این وبسایت هر روز بین هفت تا هشت هزار بازدیدکننده دارد.
ما دیروز مهمانان زیادی داشتیم.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهٔ مربوط به **کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A** سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ **کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا** مراجعه کنید.
