معنی کلمه Voice به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of voice word

امروز می‌خواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم

ترجمه کلمه Voice به فارسی با مثالهای کاربردی

صدایی که موقع حرف زدن از گلویتان خارج می‌شود، “صدا”ی شما نام دارد. عضوی از بدن شما که این صدا را تولید می‌کند، جعبه صدا یا همان حنجره است.

ادل صدای بسیار دلنشینی در خوانندگی دارد.
جیمز صدایی کلفت و بم دارد.
بیشتر بچه‌ها با صدای نازک و زیر صحبت می‌کنند و با بالا رفتن سن، صدایشان تغییر می‌کند.
صدایتان چه شده؟ مریض هستید؟
او صدایش را از دست داده. به التهاب حنجره مبتلا شده.
لطفاً صدایتان را پایین بیاورید! خیلی بلند صحبت می‌کنید.
او برای کار در رادیو، صدای ایده‌آلی دارد.

همچنین می‌توانید از کلمه “voice” به عنوان یک فعل استفاده کنید، وقتی کسی دیدگاه‌هایش را درباره یک موضوع مطرح می‌کند:

یک زن در میان شنوندگان بلند شد و نگرانی‌هایش را درباره قانون جدید بهداشت و درمان بیان کرد.
رونالد نظر خود را در قالب یک مقاله در روزنامه منتشر کرد.

در عرصه سیاست، مردم “صدا” دارند. این فرصتی است برای گفتن آنچه باور دارند و انتخاب رهبرانی که به آنها اعتماد دارند تا از منافعشان دفاع کنند.

مقامات انتخاب شده در آمریکا به صدای مردم حوزه انتخابیه خود (کسانی که از آنها نمایندگی می‌کنند) گوش می‌دهند.
رهبران سیاسی در کشورهای عربی و خاورمیانه در حال درک این موضوع هستند که چقدر گوش دادن به صدای مردم اهمیت دارد.
مردم در کشورهایی که دموکراسی را تجربه می‌کنند، در فرآیندهای مردمسالارانه صاحب نظر هستند. صدای آنها در هر انتخاباتی به گوش می‌رسد.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌های انگلیسی که با حرف A آغاز می‌شوند را ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی به‌همراه معنی و مثال، که بر اساس حروف الفبا مرتب شده، مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *