معنی ضرب المثل ” گاو نه من شیرده “

ضرب المثل گاو نه من شیرده

حتماً این ضرب المثل معروف را شنیده‌اید که می‌گویند: “گاو نه، من شیرده!” این جمله در نگاه اول ممکن است کمی عجیب به نظر برسد، اما در واقع مفهومی عمیق و کاربردی در زندگی روزمره دارد.

این ضرب المثل معمولاً در شرایطی به کار می‌رود که فردی می‌خواهد مسئولیت کاری را بپذیرد یا ادعا کند که توانایی انجام کاری را دارد، اما در عمل، ابزار، شرایط یا توانایی لازم برای انجام آن کار را در اختیار ندارد. در واقع، این شخص ادعا می‌کند که می‌تواند “شیر بدهد”، در حالی که حتی “گاوی” هم در اختیار ندارد!

**مثالی برای درک بهتر:**

فرض کنید کسی بگوید: “من می‌توانم یک کسب‌وکار بسیار بزرگ راه بیندازم و موفق شوم.” اما همین شخص نه سرمایه کافی دارد، نه تجربه و نه برنامه‌ای مشخص. در این حالت به او می‌گویند: “داری می‌گویی گاو نه، من شیرده!” یعنی داری ادعای یک نتیجه بزرگ (شیر دادن) را می‌کنی، در حالی که اساس و پایه لازم (گاو) را نداری.

**نتیجه کلی:**

این ضرب المثل به ما یادآوری می‌کند که:
– برای رسیدن به هر نتیجه‌ای، اول باید شرایط و ابزار لازم را فراهم کنیم.
– ادعاهای بزرگ، بدون پشتوانه و برنامه‌ریزی، ارزشی ندارند.
– قبل از اینکه بگوییم “چه کارها می‌توانیم بکنیم”، باید ببینیم “امکانات و توانایی‌های واقعی ما چیست”.

پس دفعه بعد که خواستید مسئولیت بزرگی را بپذیرید یا ادعای انجام کاری را داشته باشید، اول از خودتان بپرسید: “آیا من یک گاو دارم، یا فقط ادعای شیر دادن می‌کنم؟”

ضرب المثل گاو نه من شیرده

در این بخش، به بررسی معنی، مفهوم و پیشینه‌ی این ضرب‌المثل ایرانی می‌پردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.

گاو نه من شیرده کنایه از چیست؟

۱- یعنی تمام زحمات و خوبی‌ها را با منت گذاشتن و آزار دادن دیگران از بین بردن.

۲- این ضرب‌المثل وقتی به کار می‌رود که کسی به دیگران کمک زیادی کرده و خدمات ارزشمندی ارائه داده، اما در پایان با یک رفتار ناشایست، همه‌ی آن محبت‌ها را خراب کرده و باعث ناراحتی دیگران شده است. در واقع، گویی همه‌ی لطف‌هایش را با همان کار ناپسندش پاک کرده و از بین برده است.

ریشه این ضرب المثل

روایتی است از یک زن و مرد روستایی که در زندگی خود تنها یک گاو بزرگ و پُر شیر داشتند. این گاو هر روز نه من شیر به آن‌ها می‌داد. (هر من تقریباً معادل ۴۰ سیر و در مجموع حدود ۲۷ کیلوگرم می‌شود. البته ممکن است این مقدار کمی متفاوت باشد.)

این حجم شیر، بدون شک کم نبود و برای زندگی آن دو کافی به نظر می‌رسید. آن‌ها می‌توانستند بخشی از شیر را بفروشند یا از آن ماست تهیه کنند و به این ترتیب، درآمدی داشته باشند. اما گاهی اوقات، همین گاو پُرشیر که مایه خوشحالی و رضایت آن‌ها بود، درست در پایان شیردوشی عصبانی می‌شد و با پایش به ظرف شیر لگد می‌زد و همه آن را روی زمین می‌ریخت!

در چنین لحظه‌ای، صاحب گاو به شدت ناراحت می‌شد؛ حتی اگر روزهای قبل هم شیر فراوانی به او داده بود. از این داستان، ضرب‌المثلی ساخته شده که می‌گوید: وقتی به کسی خوبی می‌کنی، مراقب باش در پایان کار، همه لطف‌هایت را یک‌باره از بین نبری!

اختصاصی-ندابلاگ
کلیک کنید: ضرب‌المثل‌های شیرین فارسی

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *