معنی ضرب المثل ” آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد “

آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد

همانطور که می‌دانید، ضرب‌المثل‌ها بخش مهمی از فرهنگ و زبان ما هستند و هر کدام داستان و مفهوم خاصی را بیان می‌کنند. یکی از این ضرب‌المثل‌های معروف، “آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد” است. در ادامه، به مفهوم و ریشه تاریخی این ضرب‌المثل می‌پردازیم.

### مفهوم ضرب‌المثل
این ضرب‌المثل زمانی به کار می‌رود که فردی می‌خواهد محبت و علاقه شدید خود را به دیگری نشان دهد. در گذشته، غذایی مانند آش که در حجم زیاد پخته می‌شد، نماد مهمان‌نوازی و سخاوت بود. اگر روی آش یک لایه ضخیم از روغن وجود داشت، نشان می‌داد که آش چرب و خوشمزه است و صاحبخانه برای رضایت مهمان، هیچ کم‌وکاستی نگذاشته است. بنابراین، وقتی کسی این جمله را به کار می‌برد، در واقع می‌گوید: “آنقدر به تو علاقه دارم که حاضر هستم بهترین چیزها را برایت فراهم کنم و حاضرم برای خوشحالی تو همه تلاشم را بکنم.” این عبارت نشان‌دهنده محبت بی‌شرط و میل به فداکاری برای عزیزان است.

### ریشه تاریخی ضرب‌المثل
این ضرب‌المثل ریشه در زندگی سنتی و فرهنگ مهمان‌نوازی ایرانیان دارد. در گذشته، وقتی مهمان به خانه‌ای دعوت می‌شد، صاحبخانه سعی می‌کرد با پختن غذایی مقوی و چرب مانند آش، از مهمان خود به بهترین شکل پذیرایی کند. وجود روغن زیاد روی آش، نشانه کیفیت بالای غذا و احترام به مهمان بود. به مرور زمان، این عبارت در میان مردم رواج یافت و به یک ضرب‌المثل تبدیل شد که در موقعیت‌های مختلف برای بیان محبت و ایثار به کار می‌رود.

آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد

در این نوشته، با مفهوم، معنا و پیشینه‌ی این ضرب‌المثل کهن ایرانی آشنا خواهید شد. همراه ندابلاگ بمانید.

آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد یعنی چه؟

۱- یعنی می‌خواهم از تو تلافی کنم. این عبارت همچنین برای ترساندن و هشدار دادن به دیگران هم به کار می‌رود.

۲- به معنای برنامه‌ریزی و طراحی نقشه برای به دردسر انداختن دیگری است.

۳- مثلاً: در مدرسه، یکی از بچه‌ها همیشه من را اذیت می‌کرد و باعث شرمندگی‌ام می‌شد. می‌خواهم کاری کنم که نتیجه کارهایش را ببیند و بداند با چه کسی روبرو شده است! (یادت باشد: تلافی کردن و انتقام گرفتن کار درستی نیست 🙂)

ریشه ضرب المثل

در کتاب “سه سال در دربار ایران” نوشته شده که ناصرالدین شاه هر سال آش نذری پخش می‌کرد. وقتی خدمتکارانش این آش‌ها را میان مردم تقسیم می‌کردند، منتظر می‌ماندند تا کاسه‌ها را پر از سکه‌های طلا (اشرفی) کنند و پس بیاورند. افرادی که از نزدیکان و آشنایان شاه بودند، برایشان آش را در کاسه‌های بزرگ‌تری می‌ریختند که روغن آن هم بیشتر از بقیه بود.

وقتی می‌گفتند “آشش یک وجب روغن دارد”، یعنی در این کاسه بزرگ، قرار است به جای آش، سکه‌های بیشتری برگردانده شود! در نتیجه، ضرر و زیان این افراد هم بیشتر بود.

اختصاصی-ندابلاگ
بیشتر بخوانید: ضرب المثل با کلمه آش

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *