معنی ضرب المثل ” دست تو پوست گردو گذاشتن “

دست تو پوست گردو گذاشتن

همانطور که می‌دانید، ضرب‌المثل‌ها بخش مهمی از زبان و فرهنگ ما هستند و هر کدام داستان و مفهومی پشت خود دارند. یکی از این ضرب‌المثل‌های معروف، “دست تو پوست گردو گذاشتن” است.

**معنی و مفهوم:**
این ضرب‌المثل زمانی به کار می‌رود که کسی بخواهد فرد دیگری را فریب دهد یا سر او کلاه بگذارد. وقتی می‌گویند “دست کسی پوست گردو گذاشتن”، یعنی به او چیزی نشان داده‌اند که ارزش واقعی ندارد یا وعده‌ای دروغین به او داده‌اند تا او را گمراه کنند. در واقع، این ضرب‌المثل اشاره به فریبکاری و حقه‌بازی دارد.

**ریشه و داستان:**
در گذشته، وقتی فروشنده‌ای می‌خواست کالای بی‌ارزش یا تقلبی خود را به خریدار بفروشد، از ترفندهای مختلفی استفاده می‌کرد. یکی از این ترفندها این بود که نمونه‌ای باکیفیت و خوب از کالا را به خریدار نشان می‌داد، اما وقتی قرار بود کالا تحویل داده شود، جنس بی‌ارزش یا نامرغوبی را به او می‌داد. مثلاً ممکن بود فروشنده، ظاهری زیبا و فریبنده برای جنس خود درست کند، درست مثل پوست گردو که سخت و محکم به نظر می‌رسد، اما داخل آن ممکن است پوچ یا خراب باشد.

بنابراین، وقتی کسی فریب می‌خورد و جنس بی‌کیفیتی می‌خرید، دیگران می‌گفتند: “دستش پوست گردو گذاشتند” یعنی او را فریب دادند و چیزی به او فروختند که ارزش آن را نداشت.

امروزه هم از این ضرب‌المثل در موقعیت‌های مختلف استفاده می‌شود. هرگاه کسی با وعده‌های دروغین یا نمایش چیزهای غیرواقعی، دیگری را گمراه کند، می‌گویند “دستش پوست گردو گذاشته‌اند”.

دست تو پوست گردو گذاشتن

در این نوشته، به بررسی مفهوم یکی از ضرب‌المثل‌های کهن و پرمعنای ایرانی می‌پردازیم. امیدواریم این مطلب برای شما مفید و جذاب باشد.

معنی ضرب المثل دست تو پوست گردو گذاشتن چیست؟

۱- یعنی بدون آنکه به نتیجه کار فکر کند، دست به انجام کاری می‌زند که بعداً باید پیامدهای ناخوشایندش را تحمل کند.

۲- گاهی این عبارت به کسی گفته می‌شود که در میان مشکلات و سختی‌های زیادی گیر افتاده و راه فراری نمی‌یابد.

۳- معمولاً این اصطلاح را برای کسانی به کار می‌برند که بدون فکر و بررسی، کاری انجام می‌دهند و بعد پشیمان می‌شوند؛ یعنی “بی‌گدار به آب می‌زنند”.

ریشه ضرب المثل

در مورد اینکه این ضرب‌المثل از کجا آمده، چند داستان مختلف وجود دارد:

🔸 یکی این است که در قدیم، گربه‌ها به آشپزخانه می‌رفتند و مرغ و گوشت‌ها را می‌خوردند. صاحب خانه، برای اینکه گربه را برای همیشه از آنجا فراری دهد، قیر را ذوب می‌کرد و داخل پوست گردو می‌ریخت. سپس دست و پای گربه را داخل آن قرار می‌داد تا دیگر نتواند به سراغ غذاهای آشپزخانه برود!

🔸 بعضی‌ها هم می‌گویند چون پوست گردو تیز و زبر است، از آن برای بستن دست و پای گربه یا حیوانات دیگر استفاده می‌کردند تا دیگر به کسی آسیب نرسانند.

🔸 داستان دیگر این است که اگر می‌خواستند کسی را بی‌جهت سرگرم کنند و به او وعده‌ی دروغین بدهند، از او می‌خواستند گردو را پوست بکند. این کار باعث می‌شد دست‌هایش از رنگ پوست گردو سیاه شود و زحمت زیادی بکشد، اما در پایان چیزی از مغز گردو به او نمی‌رسید.

به همین خاطر، این ضرب‌المثل برای کسی به کار می‌رود که زحمت و رنج زیادی می‌کشد، اما در نهایت نتیجه‌ای از کارش نمی‌گیرد.

بیشتر بخوان: ضرب المثل با گردو
اختصاصی-ندابلاگ

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *