سعید جلیلی
سعید جلیلی از چهرههای پرکار و فعال در عرصه سیاسی کشور است که در طول سالهای فعالیت خود، مسئولیتهای گوناگون و مهمی را بر عهده داشته است. او در دسته سیاستمداران اصولگرا جای میگیرد. اصولگرایان در ایران به افرادی گفته میشوند که از رهبر ایران، آیتالله خامنهای، پشتیبانی میکنند و از آرمانها و اهداف اولیه انقلاب اسلامی دفاع مینمایند. سعید جلیلی نیز از جمله کسانی است که چنین دیدگاهی دارد. وی اخیراً توسط شورای نگهبان به عنوان یکی از شش داوطلب نهایی در انتخابات ریاست جمهوری دوره چهاردهم تأیید صلاحیت شده است.
منو دسترسی سریع
خلاصهای از سرگذشت
داستان زندگی
پیمان زناشویی
حضور در فضای مجازی
کارهای سیاسی
سمتهای اجرایی
سابقه حضور در انتخابات
گفتوگوها

خلاصه زندگینامه
متولد ۱۵ شهریور ۱۳۴۴ در شهر مشهد است و در حال حاضر ۵۹ سال دارد. او عضو هیچ حزبی نیست. تحصیلات خود را در دانشگاه امام صادق (ع) به پایان رسانده است. همسر ایشان فاطمه سجادی نام دارد و صاحب پسری به نام سجاد هستند. وحید جلیلی برادر او محسوب میشود. این خانواده در محله لویزان در تهران زندگی میکنند.
زندگینامه
پدر و مادر:
سعید جلیلی در پانزدهم شهریور ماه سال ۱۳۴۴ در مشهد متولد شد. پدر او، محمد حسن جلیلی، اهل بیرجند بود و در رشته زبان فرانسه تحصیل کرده بود. او به عنوان معلم و مدیر دبستان نواب صفوی در منطقه یک مشهد فعالیت میکرد. مادر سعید جلیلی نیز اصالتی ترکی دارد و اهل شهر اردبیل است.
تحصیلات:
آقای سعید جلیلی دوران مدرسه خود را از اول دبستان تا پیش از دانشگاه در شهر مشهد گذراندند. پس از آن، برای ادامهٔ تحصیلات دانشگاهی به تهران رفتند و در دانشگاه امام صادق، که یک دانشگاه غیردولتی در تهران است، مشغول به تحصیل شدند. ایشان مدارک کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری خود را در رشتهٔ معارف اسلامی و علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق علیه السلام دریافت کردند و پس از فراغت از تحصیل، در همین دانشگاه به آموزش درس «دیپلماسی پیامبر» پرداختند. همچنین لازم به ذکر است که ایشان در دانشکدهٔ مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف نیز تدریس کردهاند و در این زمینه نیز بسیار پرکار و موفق عمل نمودهاند. علاوه بر سطح علمی بالا و ادامهٔ تحصیل تا مقطع دکتری، ایشان به زبانهای انگلیسی و عربی کاملاً مسلط هستند و به راحتی میتوانند از این زبانها استفاده کنند.
حضور در جبهه:
خدمات ارزشمند این فرد به کشور، تنها به عهدهگیری چند سمت محدود نمیشود. اگر نگاهی به کارهای ایشان بیندازیم، میبینیم که کارهای مهمتر و تاثیرگذارتری نیز انجام دادهاند. به عنوان نمونه، در طول هشت سال دفاع مقدس و در دوران جنگ ایران و عراق، از زمانی که دانشآموز دبیرستانی بودند تا دوران دانشجویی، بارها به عنوان رزمنده در جبهههای جنگ حاضر شدند. در یکی از این نبردها، پای ایشان آسیب جدی دید و به دلیل کمبود امکانات درمانی، منجر به قطع شدن پا شد. ایشان در آن زمان، دیدهبان تیپ ۲۱ امام رضا خراسان و عضو لشکر نصر خراسان بودند. در دیماه سال ۱۳۶۵ هجری شمسی، طی حادثهای در عملیات کربلای ۵ مجروح شدند و پایشان صدمه دید. از آنجا که در بیمارستان صحرایی منطقه شلمچه، امکانات کافی و شرایط مناسب برای درمان وجود نداشت و وضعیت ایشان نیز بسیار اورژانسی بود، باعث شد که پای راست خود را از دست بدهند. حتی پس از این اتفاق و جانباز شدن، دست از تلاش برنداشتند و کوشیدند تا آنجا که میتوانند به کشور خدمت کنند. به همین خاطر، پس از این حادثه در بخش تدارکات لشکر فعالیت خود را ادامه دادند.

ازدواج سعید جلیلی
سعید جلیلی در سال ۱۳۷۱، پس از اتمام دوره کارشناسی ارشد در دانشگاه امام صادق (ع)، با فاطمه ساجدی یوسفی که در آن زمان به عنوان پزشک عمومی فعالیت میکرد، ازدواج کرد. ثمره این ازدواج، یک پسر به نام سجاد است.
خانواده جلیلی تا سال ۱۳۸۴ در شهر کرج سکونت داشتند، اما در حال حاضر در شهرک شهید دقایقی، واقع در محله لویزان تهران، زندگی میکنند.
همسر سعید جلیلی:
تا به حال هیچ عکس یا اطلاعات شخصی از خانم فاطمه ساجدی در دسترس نبوده است. اما آنچه با اطمینان میتوان گفت این است که ایشان در رشته پزشکی تحصیل کردهاند و پس از پایان تحصیلات و دریافت مدرک دکتری، به عنوان پزشک عمومی مشغول کار شدهاند.
خانم ساجدی شغل و موقعیتی کاملاً جدا از همسر خود دارند و ترجیح دادهاند وارد عرصه سیاست نشوند. به ویژه در شرایط کنونی که بسیاری از نامزدهای انتخاباتی به همراه همسران خود در برنامههای تلویزیونی حاضر میشوند، ایشان هیچ تمایلی برای حضور در این فضاها نشان ندادهاند و تاکنون در رویدادهای مرتبط با انتخابات، فعالیت چشمگیری نداشتهاند. به نظر میرسد ترجیح میدهند از مسائل سیاسی دور بمانند و به کارهای شخصی و تخصصی خود برسند.
با توجه به این توضیحات، میتوان دریافت که ایشان علاقهای به سیاست ندارند و تا به امروز هیچ اقدام جدی در این زمینه انجام ندادهاند. در نتیجه، چهرهای متفاوت از چهره سیاسی همسرشان دارند.
همانطور که اشاره شد، هیچ عکسی از خانم فاطمه ساجدی در فضای مجازی منتشر نشده است. با این حال، از دوران کودکی و نوجوانی پسرشان، سجاد، در کنار پدر، آقای سعید جلیلی، عکسهایی در مراسمهای مذهبی، نماز جمعه و سایر اماکن مقدس دیده شده است. سجاد جلیلی در رشته مهندسی برق تحصیل کرده، دانشگاه صنعتی شریف تهران را گذرانده و اکنون در مقطع کارشناسی ارشد به ادامه تحصیل مشغول است.
سعید جلیلی در شبکه های اجتماعی
سعید جلیلی در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق):
DrSaeedJalili@
فعالیت های سیاسی
در سالهای اخیر، این فرد مسئولیتهای بسیار مهمی را بر عهده داشته است. از جمله این سمتها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
عضو شورای راهبردی روابط خارجی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران.
پیش از این مسئولیتها، ایشان از سال ۱۳۸۶ تا ۱۹ شهریور ۱۳۹۲، دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس تیم مذاکرهکننده هستهای ایران با کشورهای غربی بودند. حتی قبل از آن نیز، ایشان سمتهایی مانند ریاست اداره بازرسی وزارت خارجه، مدیریت بررسیهای جاری دفتر رهبری و معاونت امور اروپا و آمریکای وزارت خارجه را بر عهده داشتند.
همانطور که مشاهده میشود، سوابق اجرایی و سیاسی ایشان بسیار غنی و پربار است و در طول این سالها، خدمات ارزشمندی ارائه کرده و اقدامات گستردهای انجام دادهاند.
وزارت امور خارجه:
آقای سعید جلیلی به مدت دو دوره، ریاست اداره بازرسی وزارت امور خارجه را بر عهده داشت. پس از این دوره و با شروع دهه ۸۰، او به دفتر رهبر معظم انقلاب رفت و مسئولیت مدیریت کل بررسیهای جاری دفتر ایشان را پذیرفت. در این سمت، وظیفه اصلی او پایش و ارائه گزارشها و همچنین پیشنهاد راهبردهای کلان در زمینههای گوناگون به رهبر انقلاب بود.
با روی کار آمدن دولت نهم پس از انتخابات سوم تیر ۱۳۸۴ و آغاز رسمی آن در دوازدهم مرداد همان سال، سعید جلیلی به عنوان معاون امور اروپا و آمریکای وزارت خارجه انتخاب شد. پس از این معاونت، در سال ۱۳۸۶ به سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی منصوب گردید.
با نگاهی به سوابق کاری او، میتوان عضویت در کمیته مبارزه با مفاسد اقتصادی، فعالیت در ستاد تدابیر ویژه اقتصادی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و نیز ریاست کمیته مبارزه با تحریم را مشاهده کرد که نشاندهنده تجربه و فعالیت گسترده او در این عرصههاست.
انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲:
آقای سعید جلیلی در سال ۱۳۹۲ نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد. در آن دوره از رقابتها، ایشان با به دست آوردن بیش از چهار میلیون رأی، در جایگاه سوم قرار گرفت. همچنین از همان سال، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام شدهاند و این مسئولیت را تا امروز حفظ کردهاند.

انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶:
ایشان در سال ۱۳۹۶ همراه با آیتالله رئیسی وارد رقابتهای انتخاباتی شدند، اما در نهایت تصمیم گرفتند نامزدیشان را پس بگیرند. به جای ادامه رقابت، ترجیح دادند از آقای رئیسی پشتیبانی کنند و در کنار ایشان باشند. ایشان به طور کامل از آیتالله رئیسی حمایت کردند و تمام برنامههای خود در دولت سایه —که در واقع مجموعهای از برنامههای پیشنهادی برای اداره کشور در شرایط خاص است— را در اختیار ایشان قرار دادند.
در سالهای گذشته، ایشان مسئولیتهایی مانند نمایندگی مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی را بر عهده داشتهاند. همچنین با حکم رهبر انقلاب، به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو شورای راهبردی روابط خارجی منصوب شدهاند.
انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰:
آقای سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ نامنویسی کردند، اما دو روز قبل از روز رایگیری، از رقابت انصراف دادند. این کار را به منظور حمایت از آقای سید ابراهیم رئیسی انجام دادند و به نفع ایشان از رقابت کنار کشیدند.
پس از شهادت آیتالله رئیسی، آقای جلیلی مجدداً در انتخابات ریاست جمهوری حاضر شدند و به عنوان یکی از نامزدهای تأییدشده توسط شورای نگهبان معرفی گردیدند. دلیل این اقدام آن بود که ایشان برگزاری هرچه سریعتر انتخابات را ضروری میدانستند تا فردی که همچون شهید رئیسی، حاضر به فداکاری برای کشور و مردم باشد، جایگزین شود. هدف ایشان این بود که خللی در اداره کشور پیش نیاید، جامعه دچار مشکلات و کمبودهای جدی نشود و آسیبهای ناشی از این حادثه تا حد امکان جبران گردد.
انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳:
سعید جلیلی در روز پنجشنبه، دهم خرداد سال ۱۴۰۳، به وزارت کشور رفت تا نام خود را برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری دوره چهاردهم ثبت کند. پس از بررسیهای لازم، شورای نگهبان در تاریخ بیستم خرداد همان سال، صلاحیت او را تأیید کرد. سپس محسن منصوری به عنوان مدیر ستاد انتخاباتی سعید جلیلی انتخاب شد.
مذاکرات هستهای:
به جهت شروع دوباره و از سرگیری برنامههای هستهای در دولت محمود احمدی نژاد، شورای امنیت سازمان ملل متحد، قطعنامه ای علیه ایران تصویب کردند که سه تا از قطعنامهها در بازه زمانی بین اسفند سال ۱۳۸۶ تا خرداد سال ۱۳۸۹ و در زمانی که آقای سعید جلیلی بر گروه مذاکرات هستهای نظارت داشتند و ریاست مذاکرات هستهای را عهدهدار بودند، به تصویب رسید.
عدهای از تحلیلگران معتقدند که بررسی اخبار و اطلاعات موجود درباره عملکرد آقای سعید جلیلی و تیم هستهای او در طی ۶ سال ریاستش بر امور هستهای، نشان میدهد که سیاست اصلی تیم مذاکره کننده در آن دوران، مقاومت در برابر خواستههای شورای امنیت برای لغو کردن و بلاتکلیفی غنیسازی اورانیوم تحت عنوان شعار سیاسی (تهاجمی و طلبکارانه) بود.
پس از اینکه کشورمان ایران توانایی غنیسازی ۲۰ درصد از اورانیوم را به دست آورد، شورای امنیت، نام ایران را در بخش پایین قطعنامه که برای توضیح بعضی مطالب نوشته میشود، ثبت کرد. طی این اقدام نام ایران در فصل ۷ ماده ۴۱ منشور ملل متحد قطعنامه ۱۹۲۹ نگاشته شد.
بعد از اینکه این اتفاقات افتاد، ایران به عنوان تهدید کننده صلح و امنیت جهانی از سوی شورای امنیت شناخته شد. نحوه نگارش فصل هفتم منشور سازمان ملل بدین شکل است که مطالب بر اساس مراتب و درجات خاصی نگاشته شدهاند برای مثال در ابتدا ماده ۴۰ نوشته شده که باید زودتر اعمال شود و در صورتی که این اتفاق به نحو درست و شایسته انجام نشود یا به هر دلیلی کافی نباشد، ماده ۴۱ که در رابطه با تحریمهای سیاسی و اقتصادی است، به جریان افتاده و به کار گرفته میشود. اگر در اعمال این ماده نیز کوتاهی شود، ماده ۴۲ که شامل اجازه حمله نظامی است، با رای اعضا به جریان افتاده و انجام میشود.
بعد از اینکه تحریمهای بیسابقه از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران اعمال شد و کشور تحت فشار قرار گرفت، نزدیک به نیمی از صادرات نفت و بیش از نیمی از درآمدهای ارز کشور کاهش یافت و مشکلات زیادی در انتقال پول نفت صادراتی به وجود آمد که دلیل آن تحریمهای بانکی به وجود آمده در آن زمان بود که موجب شده بود در انتقال پول مشکل ایجاد شود.
کشور ایران که در سال ۱۳۹۱ به طور میانگین روزانه یک و نیم میلیون بشکه نفت صادر میکرد، به خاطر این تحریمها و فشاری که بر مشتریان ایران وارد میشد، شدیداً تحت خطر بود و همه چیز در آستانه فروپاشی قرار داشت به گونهای که با کوچکترین تلنگری همه چیز از هم میپاشید و تمام برنامهها تخریب میشد.
باراک اوباما رئیس جمهور آن زمان آمریکا همین امر را برای توجیه چرایی پذیرش کاهش تحریمها در برجام که واژهای سیاسی است و از دل جریانات مذاکرات هستهای ایران و ۵ بعلاوه ۱ ساخته شده است، گفتند:
«من سعی کردم برای مردم و همچنین نتانیاهو توضیح دهم که در صورت عدم توافق، قادر به حفظ تحریمها نبستیم. ایشان فرمودند به خاطر داشته باشید که فقط ایران نیست که در جریان این اتفاقات هزینه تحریمها را پرداخت کرده است بلکه چین، ژاپن، کره جنوبی و هند و تقریباً هر وارد کننده نفت در سراسر جهان که قبلاً از ایران واردات داشته است، میلیارد ها دلار برای حفظ این تحریمها هزینه پرداخت کردهاند.»
مسئولیت های سعید جلیلی
سوابق کاری این فرد به شرح زیر است:
در سال ۱۳۷۰، ریاست اداره بازرسی وزارت امور خارجه را بر عهده داشت.
پس از آن در سال ۱۳۷۶، به عنوان معاون اداره اول مربوط به آمریکا در همین وزارتخانه منصوب شد.
در سال ۱۳۷۹، مدیریت بخش بررسیهای جاری در دفتر راهبردی را عهدهدار گردید.
در سال ۱۳۸۴، سمت معاونت امور اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به او محول شد.
او در سال ۱۳۸۶ به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران انتخاب شد.
در سال ۱۳۸۷، نماینده مقام رهبری در شورای عالی امنیت ملی بود.
از سال ۱۳۹۲، به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام فعالیت خود را آغاز کرد.
و در نهایت در سال ۱۳۹۳، به عضویت شورای راهبردی روابط خارجی درآمد.
تاریخچه انتخاباتی
| سال | انتخابات | رأی | ٪ | رتبه | نتیجه |
|---|---|---|---|---|---|
| ۱۳۷۸ | مجلس شورای اسلامی | – | – | – | شکست |
| ۱۳۸۲ | مجلس شورای اسلامی | – | – | – | شکست |
| ۱۳۹۲ | ریاستجمهوری | ۴٬۱۶۸٬۹۴۶ | ۱۱٫۳۶ | سوم | شکست |
| ۱۴۰۰ | ریاستجمهوری | — | کناره گیری | ||
| ۱۴۰۳ | ریاستجمهوری ایران | ۱۳,۵۳۸,۳۷۹ | ۴۴٫۳۴ | دوم | شکست |

مصاحبه با سعید جلیلی
مصاحبه سعید جلیلی در انتخابات سال ۱۴۰۰:
آقای سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ شرکت کرد و جزو هفت نامزد نهایی بود. او پس از حضور در مناظرهها و برنامههای تبلیغاتی، تصمیم گرفت از ادامه رقابت انصراف دهد و از آقای ابراهیم رئیسی حمایت کند.
زندگی شخصی:
در خرداد سال ۱۴۰۰ و در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، پیش از انصراف از کاندیداتوری، این فرد درباره زندگی شخصی خود توضیحاتی ارائه داد.
او گفت: من در حال حاضر ۵۶ سال دارم و حدود ۲۷ سال است که ازدواج کردهام. یک پسر دارم که دانشجوی رشته برق است. ساکن تهران هستم و خانه شخصیام ۱۲۵ متر مربع مساحت دارد، اما در حال حاضر در آن زندگی نمیکنم و در یک خانه سازمانی سکونت دارم، چون این خانه برایمان بزرگتر و مناسبتر است.
سعید جلیلی همچنین گفت که در مشهد معمولاً از وسایل نقلیه عمومی استفاده میکند، اما در تهران به دلیل شرایط خاص، بیشتر از خودروی شخصی بهره میبرد. خودروی او یک پراید ساده است و زندگیاش همراه با تجملات نیست و به حاشیهها توجهی ندارد.
وی در ادامه گفت که کارمند وزارت امور خارجه است و تحت پوشش بیمه کارمندی قرار دارد.
او همچنین اشاره کرد که هیچکس بهتر از همسرش او را نمیشناسد و بهتر است نظر همسرش درباره ویژگیهای مثبت و منفی او بیان شود تا این توصیف دقیق و درست باشد.
فیلترینگ:
ایشان در مورد مسدود بودن شبکه اجتماعی توییتر گفتند که این موضوع برایشان جای سوال است؛ چون اینستاگرام به آسانی قابل استفاده است، اما توییتر блок شده است. البته شکی نیست که هیچکس نمیخواهد فضای مجازی به شکلی باشد که به جامعه آسیب بزند.
برجام:
آقای سعید جلیلی به موضوع برجام اشاره کردند و گفتند که اگر توافق برجام واقعاً تصمیم درستی میبود، رهبر انقلاب، مجلس و شورای امنیت ملی برای اجرای آن ۲۸ شرط اضافی تعیین نمیکردند. ایشان تأکید کردند که «برجام بدون این شروط واویلاست.»
اقتصاد:
آقای سعید جلیلی در گفتوگوهای انتخاباتی خود در مورد مسائل اقتصادی بیان کردهاند: با توجه به سابقهای که در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی دارم و بررسیهایی که در طول سالها درباره بهبود وضعیت اقتصادی کشور انجام دادهام، میتوان با اطمینان گفت که با یازده میلیارد دلار میشد فرصتهای شغلی زیادی در کشور ایجاد کرد.
به عنوان نمونه، در سال ۱۳۹۰ نزدیک به ۳۹ میلیون دلار چوب بستنی از آلمان به ایران وارد شده، در حالی که امکان داشت همین کالا در یکی از روستاهای خودمان تولید شود. این کار هم به بهرهگیری از استعدادهای مردم و تواناییهای ارزشمند آنان منجر میشد و هم از خروج ارز از کشور جلوگیری میکرد.
بورس:
سعید جلیلی در مورد بورس اظهار کردهاند که خودشان هرگز در این بازار سرمایهگذاری نکردهاند. اما در سال ۱۳۸۲، وقتی پسرشان خردسال بود، تصمیم گرفتند برای فرزندشان در بورس سرمایهگذاری کنند. بر این اساس، در همان سال، سهامی به ارزش یک و نیم میلیون تومان خریداری کردند. او همچنین گفتهاند که از سرنوشت آن سرمایه و وضعیت کنونی آن اطلاعی ندارند. علاوه بر این، جلیلی به اظهارات قبلی خود اشاره کرده و افزودهاند که در سال ۱۳۸۰ وامی به مبلغ یک میلیون تومان دریافت کردهاند.
ورزش:
آقای سعید جلیلی گفتهاند که مراقبت از سلامتی و حفظ تندرستی بسیار مهم است. او شخصاً به ورزشهایی مانند کوهنوردی و شنا علاقه دارد و آخرین بار برای کوهنوردی به منطقه دارآباد رفته است.
طرح دولت سایه:
برای روشن شدن این موضوع میتوان گفت که در واقع، قدرت اصلی سیاسی در اختیار دولتهای منتخب مردم نیست، بلکه در دست افرادی است که پشت پرده، خواستههای خود را تحمیل میکنند و هیچ نهاد مردمی توانایی نظارت بر کار این افراد را ندارد. سعید جلیلی پس از ناکامی در انتخابات سال ۱۳۹۲، در بیانیهای رسمی، باورها و هدفهای خود را برای مردم بیان کرد و پیشنهاد تشکیل یک دولت در سایه را مطرح نمود تا بتواند به دولت وقت کمک کند و کمبودهای آن را جبران نماید. اما از آنجا که این اعلام همزمان با پخش نتایج انتخابات ریاست جمهوری از سوی رسانهها بود، توجه عمومی به سوی دیگری رفت و این پیشنهاد آنطور که باید مورد توجه دولت قرار نگرفت. پس از آن، جلیلی در گفتوگوهای مختلف در ماههای بعد، به توضیح بیشتر درباره دولت در سایه پرداخت، اما در نهایت این ایده در آن مقطع به نتیجه نرسید. تا اینکه پس از انتخابات سال ۱۳۹۶، او با انتشار اطلاعیهای، تشکیل دولت در سایه را به نامزد مورد حمایت خود، سید ابراهیم رئیسی، پیشنهاد داد.
سعید جلیلی در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، دولت در سایه را تشکیل داد و ادعا کرد که در طول سالهای دولت روحانی، مسائل کشور را در چارچوب همین دولت سایه زیر نظر داشته و پیگیری کرده است. بر اساس گزارشی که در وبسایت دولت سایه او منتشر شده، وی در طول هشت سال ریاست جمهوری روحانی، بیست کارگروه تخصصی تشکیل داده و در نشستها و سفرهای زیادی شرکت کرده است. همچنین او برای حل مشکلات گوناگون کشور، پیشنهادهای متعددی به دولت و مجلس جمهوری اسلامی ایران ارائه داده است. جلیلی فردی مسئولیتپذیر معرفی شده که در تمام سالهای فعالیت در دولت سایه، تعدادی از برنامههای ملی را زیر نظر داشته است. از جمله این برنامهها میتوان به طرح جمعیت و تعالی خانواده، طرح جامع حسابداری و حسابرسی، طرح احیای ۵۵۰ هزار هکتاری دشتهای خوزستان، توسعه نیروگاهها و پالایشگاهها و نیز طرح باشگاه کشاورزان جوان اشاره کرد.
بر اساس گزارشهای خبرگزاری اعتدالگرای خبر آنلاین، نمایندگان مجلس که با اعضای دولت سایه جلیلی در ارتباط بودند، تصمیم گرفتند این دولت در سایه را به عنوان گروهی فشاردهنده به دولت روحانی معرفی کنند.
ازدواج جوانان:
ایشان در پاسخ به این پرسش که به نظرشان بهترین سن برای ازدواج چه زمانی است، توضیح دادند که وقتی دختر و پسر از نظر جسمی و اجتماعی به بلوغ میرسند و پیش از ازدواج، ضرورت تشکیل خانواده را درک میکنند و در خود میل به ازدواج احساس میکنند، باید تا جای ممکن زمینه برایشان فراهم شود و اطرافیان بستری ایجاد کنند تا آنها بتوانند به شکلی درست و منطقی برای زندگی و آیندهشان تصمیم بگیرند و اقدامات مناسبی انجام دهند. همچنین افزودند که خودشان در ۲۸ سالگی ازدواج کردهاند و در مورد پسرشان گفتند که او تنها ۲۵ سال دارد و هر زمان که بخواهد ازدواج کند، ما در خانواده این آمادگی را داریم که شرایط ازدواج و تشکیل زندگی را برایش مهیا کنیم و زمینهای فراهم آوریم تا بتواند برای آینده خود به شکلی صحیح و مناسب تصمیم بگیرد.
سعید جلیلی در گفتگوی ویژه خبری در ۲۴ خرداد ۱۴۰۳ تحت عنوان مسکن و ارز و دریا از برنامه تا اجرا:
سعید جلیلی، یکی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۳، در برنامه گفتوگوی ویژه خبری به بیان برنامهها و اهداف خود پرداخت.
در بخشی از این گفتوگو، درباره برنامه هفتم توسعه سوال شد. این برنامه یک طرح پنجساله است که از اول سال ۱۴۰۳ شروع میشود و تا پایان سال ۱۴۰۷ ادامه دارد. این برنامه به صورت یک لایحه نوشته شده و شامل ۲۲ فصل و ۷ بخش مختلف است. این بخشها حوزههای گوناگونی مانند اقتصاد، زیرساختها، فرهنگ، مسائل اجتماعی، علم، فناوری، آموزش، روابط خارجی، دفاع، امنیت، مسائل اداری، حقوقی و قضایی را در بر میگیرد.
آقای جلیلی در پاسخ به این سوال گفت: در حال حاضر من عضو هیئت عالی نظارت در مجمع تشخیص مصلحت نظام هستم و به همین دلیل باید این برنامه را به طور کامل مطالعه کرده و درباره آن گفتوگو کنیم، چون اهمیت بسیار زیادی دارد و آینده کشور را تحت تأثیر قرار میدهد.
او همچنین اشاره کرد که روی هماهنگسازی این برنامه با سیاستهای رهبری کار شده است. دولت جدید کار خود را دقیقاً با برنامه هفتم شروع خواهد کرد و این همزمانی و هماهنگی، فرصت بسیار خوبی است تا دولت کارش را بر اساس این برنامه که اکنون به قانون تبدیل شده و مبنای رسمی کار است، آغاز کند.
اگر کشور می خواهد پیشرفت کند لازمه اش برنامه است:
در ادامه صحبتهایشان اشاره کردند که برای پیشرفت و جهش بزرگ کشور، نیاز به یک برنامهریزی دقیق و اصولی است که همراه با ایمان و اعتقاد به آن برنامه باشد. به عنوان مثال، برنامه ششم توسعه را مطرح میکنند که یک طرح پنجساله برای رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ (با تمدید تا پایان ۱۴۰۲) بود و هدف آن دستیابی به رشد اقتصادی سالانه ۸ درصد و کاهش نابرابری به میزان ۳۴ درصد تا پایان برنامه تعریف شده بود. اما دولت وقت باور چندانی به این برنامه نداشت و آن را به شکل کامل اجرا نکرد. در نتیجه تنها حدود ۳۰ درصد از برنامه به درستی عملی شد و این مسئله باعث عقبافتادگی و رشد منفی شد.
ایشان در مورد برنامه هفتم نیز بیان کردند که این برنامه، پویا و مبتنی بر مشارکت است و اگر دولت منفعل باشد، نمیتواند از آن بهره کافی ببرد. در این برنامه از دولت خواسته شده تا خود نیز در تهیه و بازنگری چشماندازها نقش فعالی داشته باشد. هدف این است که دولت کاملاً بر برنامه مسلط باشد و به جای بیتحرکی، با اراده و پویایی عمل کند.
یکی از نکات مهمی که بسیار روی آن تأکید دارم این است که این برنامه باید هرچه سریعتر به مرحله اجرا درآید و روند پیشرفت آن با سرعت و دقت دنبال شود.
نحوه اجرایی کردن برنامه ها:
آقای جلیلی در مورد دلایل عملی نشدن برنامهها توضیح دادهاند. ایشان گفتند که دلیل این موضوع را بررسی کردهاند و به اتفاقی در سال ۱۳۳۷ اشاره کردند. در آن سال، گروهی از دانشگاه هاروارد برای نوشتن یک برنامه به ایران دعوت شدند و در سال ۱۳۴۱ کتابی با عنوان «برنامه نویسی در ایران» نوشتند. این کتاب، موضوعات مختلفی را درباره برنامهریزی در ایران مطرح میکند. متأسفانه با وجود گذشت این همه سال، تقریباً همان مباحث و مشکلات همچنان پابرجاست.
ایشان در ادامه در مورد اجرایی کردن برنامهها افزودند که فقط خواندن و داشتن برنامه کافی نیست. باید بر تمام جزئیات برنامه و مشکلات پیش رو تسلط کامل داشت و با در نظر گرفتن شرایط موجود، بهترین انتخاب را انجام داد و دست به کار شد تا موانع برطرف شده و برنامه به نتیجه برسد.
ایشان دوباره به برنامه ششم توسعه اشاره کردند و گفتند که متأسفانه بر اساس گزارشهای خود نهادهای دولتی، در طول هشت سال از دهه ۹۰، این برنامه آنگونه که باید، اجرا نشده است. همچنین ایشان بیان کردند که عملی کردن برنامه هفتم، کار دشواری خواهد بود.
برنامه هفتم منافع عده ای را به خطر می اندازد:
آقای جلیلی در مورد پیشرفتهای اقتصادی توضیح دادند و گفتند وقتی سیاستهای برنامه در حال نوشتن بود و پس از تکمیل، توسط رهبر انقلاب ابلاغ شد، اهداف مشخص و سازندهای تعیین شد. در آن زمان، برخی از دوستان این پرسش را مطرح کردند که آیا رسیدن به این اهداف امکانپذیر است یا نه. پس از بررسیهای دقیق و ساعتها مطالعه، به این نتیجه رسیدیم که همه این اهداف قابل دستیابی هستند، اما برای رسیدن به آنها باید بسیار تلاش کرد و کار جدی و پیگیرانه انجام داد.
ایشان همچنین به محتوای برنامه هفتم اشاره کردند و گفتند که در این برنامه تأکید شده پانزده بخش باید در مدت یک سال نوشته شود و نباید این کار به تأخیر بیفتد؛ بلکه باید هرچه زودتر انجام شود. آقای جلیلی واضح گفتند که ممکن است این برنامه به نفع برخی افراد نباشد و شاید آنها نخواهند برنامه به درستی پیش برود، اما ما باید راه درست را ادامه دهیم و از هر عاملی که مانع اجرای برنامه میشود، دوری کنیم.
ایشان در ادامه به موضوع ضایعات نفتی اشاره کردند که حدود دو تا چهار درصد است و گفتند در گفتوگویی با آقای رئیسی، راه حل این مشکل را فقط «سامانه بر خط» عنوان کردند. به همین دلیل، تصمیم گرفته شد این موضوع در برنامه هفتم گنجانده و پیگیری شود. ایشان مسئولیتپذیری نشان دادند و حتی پیش از نوشتن برنامه، این مسئله را دنبال کردند. با این حال، هنوز هم نیاز به پیگیری بیشتر دارد. این موضوع بسیار مهم است چون از هدر رفت چند میلیارد دلار از منابع کشور جلوگیری میکند و اگر به درستی اجرا شود، تأثیرات بسیار مثبتی خواهد داشت.
اجرای هر برنامهای نیازمند زمینههایی است که باید از قبل آماده شود. برای مثال، در زمینه کاهش تورم و دستیابی به رشد هشت درصدی، لازم است مواردی مانند مدیریت بازار ارز، قابل پیشبینی بودن سیاستهای اقتصادی و حاکمیت دلار فراهم شود. این وظایف بر عهده رئیسجمهور است و او باید به طور کامل بر این برنامهها مسلط باشد. آقای جلیلی تأکید کردند که موضوع حاکمیت ریال باید کاملاً جدی گرفته شود.
حاکمیت ریال باید جدی گرفته شود:
آقای جلیلی در ادامه میگویند وقتی بحث ارز مطرح شد، من و تعدادی از همکارانم در دولت سایه، بررسی چرخش ارز در کشور را در دستور کار قرار دادیم. ما ساعتهای زیادی را صرف مطالعه این فرآیند کردیم و تلاش کردیم بفهمیم چه عواملی باعث بیثباتی در بازار ارز میشود.
به باور ایشان، علاوه بر توجه به نقاط قوت، باید به طور کامل بر weaknesses و مشکلات نیز مسلط بود. به عنوان مثال، اگر انتظار داریم بازار ارز ثبات کافی داشته باشد، لازمه آن این است که بدانیم منابع ارزی کشور چیست، چگونه خرج میشوند و دقیقاً شامل چه مواردی میشوند.
ایشان اشاره میکنند که یکی از مشکلات اساسی در این بازار این است که یک واردکننده، درخواست رسمی خود را ثبت میکند و سپس وزارتخانه مربوطه آن را بررسی میکند. اما باید دید که این درخواستها بر چه اساسی انجام میشود و فرآیند آن فراتر از این مراحل ظاهری است.
آقای جلیلی تأکید کردهاند که واحد پول رسمی ما ریال است و هر کشوری باید برای حاکمیت ملی پول خود برنامه داشته باشد. ایشان حاکمیت ریال را یکی از اولویتهای بسیار مهم خود میدانند و معتقدند این امر به دولت اقتدار لازم را میدهد و باعث خوداتکایی کشور میشود.
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود به عملکرد بانکها اشاره کرده و گفتند بانکها از پول مردم، پول جدید خلق میکنند و سپس به شرکتها وام میدهند. به عقیده ایشان، در یک نظام بانکی منسجم باید بررسی کرد که اولویت اعطای تسهیلات به چه کسانی است، بانکها به چه سمتی حرکت میکنند و چه قوانینی برای خود تعیین کردهاند.
برخی با درآمد های نجومی مالیات نمیدهند:
آقای سعید جلیلی در سخنان خود به این موضوع اشاره کردند که برخی افراد با وجود درآمدهای بسیار بالا، مالیات پرداخت نمیکنند و این مسئله نیازمند بررسی است. به گفته ایشان، برخی فکر میکنند هدف از گرفتن مالیات فقط افزایش درآمد دولت است، اما این نگاه عمق بیشتری دارد. مالیات در واقع ابزاری برای تحقق عدالت و بهبود سیاستگذاریهاست.
گاهی وقتی صحبت از مالیات میشود، برخی میگویند که مالیات بار سنگینی بر دوش مردم است. اما باید توجه داشت که در واقع، مالیات میتواند این فشار را کم کند. آنچه باعث میشود مردم از پرداخت مالیات ناراضی باشند، این است که افراد با درآمد کم مجبور به پرداخت هستند، درحالی که برخی با درآمدهای بسیار بالا هیچ مالیاتی نمیپردازند. این ناعدالتی باید برطرف شود.
ایشان تأکید کردند که یک دولت خوب و کارآمد باید به صورت عادلانه از کسانی که درآمد مناسبی دارند و در زندگی روزمره خود خرید و فروش انجام میدهند، مالیات دریافت کند. همچنین اشاره کردند که در حال حاضر حدود ۱۰ درصد درآمدها از طریق مالیات تأمین میشود، حال آنکه در بعضی کشورها این مقدار به ۱۴ درصد میرسد.
در پایان، ایشان بر لزوم مقابله با واردات کالاهای غیرضروری تأکید کردند و گفتند که کاهش این نوع واردات به نظمبخشی بازار و تحقق اهداف اقتصادی کمک خواهد کرد.
در کشور مشکل کمبود زمین نداریم:
ایشان اشاره کردهاند که در کشور ما مشکل کمبود زمین وجود ندارد و در گفتوگو درباره مسکن بیان کردهاند: مسکن یکی از دغدغههای اساسی کشور است که باید به آن پرداخته شود. ایشان گفتهاند: امروز در بیرجند بودم و از مردم خراسان قدردانی میکنم. مشکل اصلی ما کمبود زمین نیست، بلکه مسئله اصلی، انحصار و تبعیض در دسترسی به زمین است.
در برنامه هفتم پیشبینی شده که دو دهم درصد به محدوده سکونتپذیر افزوده شود. به گفته ایشان، این برنامه باعث میشود حدود ۳۳۰ هزار هکتار زمین به ساخت مسکن اختصاص یابد و با این مقدار زمین، میتوان با اطمینان گفت که هیچ کمبودی در تأمین زمین برای مسکن وجود نخواهد داشت.
به باور ایشان، نکته مهم در مورد مسکن این است که نباید آن را تنها از یک جنبه بررسی کرد. به عنوان مثال، وقتی برای فردی خانه فراهم میکنیم، باید به شغل و موقعیت کاری او توجه کنیم، میزان نیاز را در مناطق مختلف بسنجیم و ببینیم در کدام مناطق تقاضا بیشتر است. تنها با این روش میتوان اولویتهای مربوط به مسکن را به درستی تعیین کرد.
باید خانه برای مردم ساخته شود نه خوابگاه:
ایشان نگرانی عمیقی نسبت به مسئله مسکن دارند و تأکید میکنند که نگاه به مسکن تنها زمانی اثربخش خواهد بود که برای مردم، آرامش و آسایش به همراه بیاورد. به عنوان مثال، ایشان به وضوح اشاره کردهاند که خانه با خوابگاه تفاوت زیادی دارد و باید به جای فراهم کردن خوابگاه برای مردم، برای آنان خانه تهیه کنیم. نباید این دو با هم اشتباه گرفته شوند.
آقای سعید جلیلی علاوه بر موضوع کشاورزی، به مسئله مسکن نیز توجه ویژهای دارند و بیان کردهاند که مسکن، مجموعهای از مباحث فرهنگی و اجتماعی را در بر میگیرد که باید به دقت بررسی شوند. همانطور که پیش از این نیز اشاره شده، ایشان با قاطعیت گفتهاند که ما با کمبود زمین مواجه نیستیم، بلکه مشکل اصلی، انحصار زمین است. اگر این مشکل برطرف شود، دستمان باز خواهد شد و میتوانیم اقدامات مفید و مؤثری برای تهیه مسکن مردم انجام دهیم.
استفاده از فناوری:
آقای سعید جلیلی در بخشی از صحبتهای خود به موضوع فناوری نیز پرداختند. ایشان اشاره کردند که یکی از نکات بسیار مهم و اساسی، نحوه استفاده از فناوریهای ارتباطی است. این فناوریها تفاوت میان دولت هوشمند و دولت فوقهوشمند را مشخص میکنند. به عنوان نمونه، در دولت فوقهوشمند، این دولت است که به سراغ مردم میآید و به آنها اطلاع میدهد که مثلاً واجد شرایط دریافت وام هستند. در چنین شرایطی، دیگر نیازی نیست افراد زمان زیادی در ادارهها منتظر بمانند و کارهایشان با سرعت و آسانی بیشتری انجام میشود. ایشان همچنین گفتند که پیشنهادهایی در این زمینه به دولت ارائه شده و امیدوارند که دولت در مسیر درستی حرکت کند و اقدامات مؤثری در این حوزه انجام دهد.
سیاست های دریا محور:
ایشان در مورد سیاستهای مربوط به دریا نیز سخن گفتهاند و اشاره کردهاند که یکی از موضوعات مهم، سیاستهای اعلام شده از سوی رهبر انقلاب در این زمینه است. سیاستهای دریا محور در واقع به معنای نگاهی اقتصادی برای بهرهگیری از ظرفیتهای بیپایان دریا است. به گفته ایشان، سهم ما در مقایسه با دیگر کشورها در این حوزه کمتر است و لازم است منابع و مزایایی که در اختیار داریم را به خوبی بررسی کنیم و از آنها به بهترین شکل ممکن استفاده نماییم.
آقای سعید جلیلی معتقدند که بهرهوری چند عامل اصلی دارد؛ از جمله نیروی انسانی، مدیریت، فناوری و سرمایه. همه این عوامل در کشور ما وجود دارند و تنها کاری که باید انجام دهیم، استفاده درست و بهینه از آنهاست تا بتوانیم به اهداف مورد نظر خود نزدیک شویم. به عنوان نمونه، در سواحل مکران ظرفیتهای بسیار مناسبی وجود دارد که اگر به شکل صحیح از آنها بهرهبرداری کنیم، میتوانیم فرصتهای طلایی بسیاری ایجاد کنیم. سواحل مکران امکانهای ویژهای در زمینههای دریایی در اختیار ما میگذارد. همچنین در بندرعباس یک مرکز بزرگ برای تعمیر و ساخت کشتی وجود دارد که از زیرساختهای مناسبی نیز برخوردار است.
۴۰ هزار شناور داریم که از آنکه هرمز عبور می کنند:
ایشان معتقدند که دولت باید یکپارچه و قدرتمند باشد تا بتواند از تواناییهای داخلی به بهترین شکل استفاده کند. آقای جلیلی اشاره میکنند که سالانه ۴۰ هزار کشتی از تنگه هرمز عبور میکنند، اما سهم ما از این تعداد تنها ۲ درصد است. در حالی که این سهم میتواند تا ۱۰ میلیارد دلار افزایش یابد. به گفته ایشان، در حوزههایی مانند شیلات، نفت و گاز دریایی، ظرفیتهای زیادی وجود دارد که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. ما باید این فرصتهای پنهان را فعال کنیم و حتی در صورت لزوم، از کشورهای مشابه الگو بگیریم؛ چرا که برخی از این کشورها تا ۴۶ درصد اقتصاد خود را از طریق دریا تأمین میکنند و در این زمینه بسیار موفق عمل کردهاند.
آقای سعید جلیلی همچنین به سواحل مکران اشاره میکنند و بر این باورند که این منطقه میتواند مزایای بیشتری برای کشور داشته باشد. برای نمونه، سواحل مکران دارای قابلیتهای بالایی در زمینه گردشگری است. کوههای مریخی، به عنوان مثال، هنوز طبیعی و دستنخورده باقی ماندهاند و مردم این منطقه نیز آماده همکاری هستند. ما نباید از مردم غافل شویم، بلکه باید در برنامهریزیها برای آنان نیز نقشی در نظر بگیریم، زیرا خود مردم نیز علاقهمندند در پیشرفت کشورشان مشارکت داشته باشند.
بر اساس تجربه ده سالهای که داریم، دریافتیم که دولت نباید مستقیم در کارهای اقتصادی وارد شود، بلکه باید برخی امور را به مردم واگذار کند و تنها نقش نظارتی داشته باشد. دولت نباید همیشه مجری باشد، بلکه گاهی باید اجازه دهد مردم خود تصمیمگیرنده باشند. ایشان تأکید میکنند که در ده سال گذشته، مواردی وجود داشته که برنامهریزیها در این زمینه انجام شده، اما به نتیجه نرسیده است. از جمله این موارد میتوان به هپکو، ماشینسازی تبریز و بسیاری دیگر اشاره کرد. دلیل ناکامی این برنامهها نیز این بوده که نقش مردم به درستی تعریف نشده و به تواناییهای داخلی آنان کمتوجهی شده است.

مردمی سازی دولت:
ایشان در مورد شرکت هپکو، که نخستین و بزرگترین تولیدکننده ماشینآلات سنگین در ایران و خاورمیانه است، میگویند: به خاطر دارم که کارگران هپکو تعریف میکردند در سال ۱۳۸۶ حدود ۱۸۰۰ دستگاه ماشین سنگین در این شرکت وجود داشت، اما امروز این تعداد به تنها ۸ دستگاه کاهش پیدا کرده است.
آقای جلیلی در مورد مردمیسازی بیان میکنند که برای مردمی شدن و بهرهوری اصولی، یک شرط اساسی وجود دارد و آن، اجرای درست و دقیق است. یعنی فردی که این کار را بر عهده میگیرد، باید توانایی و شرایط لازم را داشته باشد تا بتواند مسئولیتش را به شکل صحیح انجام دهد.
یکی از نکات بسیار مهم در مردمیسازی دولت، برنامهریزی دقیق و بدون اشتباه است. اما باید توجه داشت که تنها یک برنامهریزی درست کافی نیست؛ بلکه باید تلاش بیشتری برای چگونگی اجرا و عملی کردن آن برنامه صورت گیرد.
دشمن معتقد بود خرید نفت ایران باید تحریم شود:
آقای سعید جلیلی در پاسخ به پرسشی دربارهٔ بهبود روشهای اقتصادی گفتند که در سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۶ پیشنهادهایی در این زمینه ارائه کردهاند.
ایشان اشاره کردند که دشمنان میخواستند فروش نفت ایران را تحریم کنند، اما خوشبختانه در این کار موفق نشدند.
در دورهٔ دولت شهید رئیسی، این موضوع با قوت مطرح شد و پیش رفت تا جایی که در مجلس سنا (یکی از دو مجلس قانونگذاری در نظام مشروطه) گفته شد ایران حتی نباید یک بشکه نفت بفروشد؛ اما امروز میزان فروش نفت ما به دو میلیون بشکه در روز رسیده است.
نکتهای که من مطرح میکنم این است: چرا باید نفت خام بفروشیم؟
بهتر نیست به جای فروش نفت خام، آن را در داخل کشور فرآوری کنیم و به صورت محصولات باارزشتر به فروش برسانیم؟
بسیاری از خریداران، نفت خام ما را میخرند، سپس روی آن فرآیندهای صنعتی انجام میدهند و همان محصولات را با قیمت بالاتر دوباره به خود ما میفروشند.
فرآوری بهتر از فروش:
آقای سعید جلیلی گفتند که در منطقهی ما بازاری به ارزش ۱۳۵ میلیارد دلار وجود دارد. بنابراین بهتر است از این فرصت نهایت استفاده را ببریم و به جای فروش نفت خام، آن را به محصولات دیگر تبدیل کرده و سپس به فروش برسانیم. مردم نیز باید آگاه باشند که اگر سرمایههای خود را در مسیر درست به کار گیرند و تواناییهایشان را به شکل مناسبی هدایت کنند، بدون شک درآمدشان بیشتر خواهد شد. ما لازم است در زمینههای مفید و پرسود سرمایهگذاری کنیم و تا جایی که ممکن است، مردم را در مدیریت مصرف مشارکت دهیم تا از نتایج مثبت آن بهره ببریم. البته باید در نظر داشته باشیم که این کار، زمان و انرژی زیادی برای توضیح و آگاهیبخشی میطلبد و من حتماً در آینده زمان بیشتری را به تشریح جزئیات این موضوع اختصاص خواهم داد.
سعید جلیلی در برنامه صف اول شبکه خبر در ۲۵ خرداد ۱۴۰۳ به توضیح و تفسیر کارنامه خود پرداختند:
آقای سعید جلیلی در مورد مسیر شغلی و مسئولیتهای گذشته خود توضیح میدهند. ایشان میگویند که کار در دولت را از پایینترین سطح آغاز کردهاند و معتقدند کسی که میخواهد رئیسجمهور شود، باید پلههای ترقی را یکییکی طی کرده باشد و با فرآیند اجرای دستورات به خوبی آشنا باشد. به باور ایشان، همین مسیر صعود تدریجی، نقطه قوت و تجربه مهمی در کارنامه کاریشان محسوب میشود.
ایشان اشاره کردهاند که از سال ۱۳۶۸ در وزارت امور خارجه شروع به کار کردند و در طول این سالها، وظایف و فعالیتهای متعددی را بر عهده داشتند تا اینکه در نهایت، در سال ۱۳۸۶ به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی انتخاب شدند و این مسئولیت مهم را پذیرفتند.
در کار دولت یکی از مهمترین موضوعات بالا بودن بهره وری است:
آقای سعید جلیلی بر این باورند که افزایش بهرهوری یکی از اصلیترین اهداف در فعالیتهای دولت است. ایشان تعریف میکنند که در دوران مسئولیتشان در بازرسی وزارت امور خارجه، برای صرفهجویی در هزینهها تنها یک بار به سفر کاری رفتند. اما وقتی شرایط و امکانات لازم فراهم شد، تمام سعی خود را به کار گرفتند تا بر جزئیات مسائل تسلط کامل پیدا کنند و همه جنبههای مختلف را بررسی کنند. به عقیده ایشان، در فرآیند تصمیمگیری باید همه جنبهها سنجیده شود و نباید تنها بر یک موضوع تمرکز کرد و بقیه موارد را نادیده گرفت.
ایشان همچنین اشاره کردند که در زمان مسئولیت در معاونت اروپا و آمریکای وزارت خارجه، با مدیریت درست منابع، توانستند حضور خود در کشورهای مختلف را گسترش دهند و تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند، بدون آنکه هزینهها افزایش یابد یا خسارتی متوجه شود.
شعار ستاد انتخاباتی ما تابلوی ۴ سال آینده دولت ماست:
ایشان در مورد شعاری که برای ستاد انتخاباتیشان در نظر گرفتهاند صحبت کرده و بیان کردند که این شعار، در واقع نماد و نشانهای از برنامههای چهار سال آینده دولت آنها خواهد بود. آقای سعید جلیلی اشاره کردهاند که در طول ده تا یازده سال گذشته، به دقت فرصتهای مختلف را دنبال و تحلیل کردهاند و با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف موجود، برنامههای مفید و کاربردی برای آنها طراحی کردهاند. از سخنان ایشان مشخص است که با توجه به مشکلات و کمبودهای گذشته، برنامههای دقیق و کمخطایی برای کشور در نظر دارند و برای اجرایی کردن آنها تلاش فراوانی میکنند. همچنین ایشان در مورد شعار انتخاباتی خود توضیح دادهاند که اگرچه یک شعار میتواند کوتاه و جذاب باشد، اما برای آنها این موارد اهمیت اصلی را ندارد. ایشان به همکارانشان تأکید کردهاند که شعار باید به گونهای انتخاب شود که مانند یک نقشه راه برای چهار سال آینده باشد و مردم به راحتی بتوانند ارزیابی کنند که آیا این شعار عملی شده است یا خیر.
مهمترین فرصت کشور، توانمندی های آحاد جامعه است:
ایشان در مورد فرصتهای فراوانی که در کشور وجود دارد، اشاره میکنند که مهمترین مزیت ما، استعدادها و تواناییهای اکثر مردم جامعه است. اگر این تواناییها به شکل درست و اصولی هدایت شود، میتواند نتایج بسیار مطلوب و مثبتی به همراه داشته باشد. سعید جلیلی بیان میکنند که ما نسلی بسیار خلاق و باهوش داریم که میتوانند نقشهای مهم و مؤثری ایفا کنند. وظیفه دولت این است که بستر لازم را آماده کند و فرصتهایی را برای شهروندان ایجاد نماید تا بتوانند نقش خود را به خوبی بازی کنند و تأثیرگذار باشند.
به بهترین شکل با سایر قوا تعامل خواهیم داشت:
ایشان در مورد شیوه همکاری خود با دیگر نهادها صحبت کرده و بیان کردند که به بهترین شکل ممکن با سایر قوا همکاری خواهیم داشت. ایشان اشاره کردهاند که مسئله مبارزه با فساد را در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی پیگیری نمودهاند. در ادامه توضیح دادند که یکی از خاطرات خوب و به یاد ماندنیشان از دوران فعالیت در این شورا، داشتن روابط بسیار سازنده و مؤثر با سه قوه بوده است. در آن دوره، موضوعات مهم ملی مانند مبارزه با فساد که نیازمند همکاری و همراهی هر سه قوه بود، در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی دنبال میشد.
اصلاح ساختار اداری دولت:
وقتی در سال ۱۳۹۲ در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردم، یکی از اصلیترین هدفهایم، بهبود ساختار اداری کشور بود. به همین خاطر، بعد از انتخابات آن سال به برنده رقابت گفتم: «ما با یکدیگر اختلاف نظرهایی داریم، این ماشین دولت نه من را به مقصد میرساند، نه تو را». به باور من، ادارات و نهادهای دولتی باید پناهگاه و محل امنی برای مردم باشند و برای رسیدن به این هدف، باید سازوکارهای حکومتی به طور اساسی و ریشهای متحول شوند.
دولت سایه تشکیلات نیست؛ یک گفتمان است:
ایشان در مورد دولت سایه توضیح میدهند که این دولت به معنای یک تشکیلات و ساختار اداری جدید نیست، بلکه بیشتر یک گفتوگوی جمعی و فضای فکری مشترک است. ایشان بیان کردهاند که حتی اگر خودشان هم رئیسجمهور شوند، قطعاً از وجود دولتهای سایه استقبال خواهند کرد. سعید جلیلی شرط اصلی موفقیت یک دولت را نظارت دقیق و کافی بر کارهای مختلف میداند و عقیده دارد بخشی از این نظارت باید توسط رسانهها و بخشی دیگر توسط اساتید و دانشگاهها انجام شود. به باور او، هر دانشگاهی باید نقش یک دولت سایه را ایفا کند.
وقتی فتنه داعش شکل گرفت عده ای تردید داشتند:
ایشان در مورد گروه داعش سخن گفتند و بیان کردند وقتی این آشوب به وجود آمد، حتی بعضی از افراد داخل کشور هم دچار شک و تردید شدند. اما کسانی که اوضاع را به خوبی میشناختند و دید کامل داشتند، میدانستند که این اتفاق، آغاز یک فتنهی بزرگ است که در نهایت به امنیت ملی ما مربوط میشود.
در زمان من تعداد سانتریفیوژ به ۱۹ هزار رسید:
آقای سعید جلیلی بیان میکنند که مسئولان پیشین اعتقاد داشتند حتی یک دستگاه سانتریفیوژ هم نباید در اختیار کشور قرار گیرد. اما در دوره مسئولیت ایشان، تعداد این دستگاهها به ۱۹ هزار عدد رسید که این اتفاق، قدمی بسیار مهم و سازنده ارزیابی میشود.
ایشان مهمترین وظیفه خود در آن برهه را پاسداری از حق ایران و دانشمندان ایرانی میدانند. به باور وی، رئیسجمهور علاوه بر دفاع از حقوق هستهای کشور، باید از حقوق معیشتی و زندگی مردم ایران نیز محافظت کند.
دیپلماسی اقتصادی:
آقای سعید جلیلی در بخشی از صحبتهای خود به موضوع دیپلماسی اقتصادی نیز پرداختند. دیپلماسی اقتصادی به کسبوکارهای داخلی کمک میکند تا بتوانند به بازارهای جهانی دسترسی پیدا کنند. همچنین این نوع دیپلماسی برای جذب سرمایهگذاران خارجی تلاش میکند و میتواند با تأثیرگذاری بر قوانین بینالمللی، به نفع منافع ملی و جذب سرمایهگذاریهای سودمند عمل کند. ایشان اشاره کردند که در چند کشور آمریکای لاتین، بدون اینکه هزینه اضافی به کشور تحمیل شود، دفتر نمایندگی ایجاد شده است. این کار با انتقال کارمندان از کشورهای پیشرفته و دارای امکانات مناسب انجام شد، در حالی که تعداد ایرانیان مقیم در آن مناطق کم بود. همچنین ایشان گفتند که به دلیل صادرات تراکتور به ونزوئلا، ایران در آن کشور با نام تراکتور شناخته میشود و پروژههای ساختمانی زیادی نیز در ونزوئلا توسط ایران اجرا شده است.
نحوه تعامل با نخبگان:
ایشان بر اهمیت همکاری با افراد نخبه و متخصص تأکید کرده و در این زمینه میگویند: چند ماه قبل از انتخابات، از یک استاد مطرح در حوزه سلامت دعوت کردم که پس از ده سال پیگیری تحقیقات و مقالاتش، بتوانم از دانش و تواناییهای او بهره ببرم. هدف این بود که شرایطی ایجاد شود تا دانش و تجربیات این فرد در خدمت پیشرفت و آبادانی کشور قرار گیرد.
سعید جلیلی همچنین درباره لزوم تصمیمگیری درست و بهموقع و تأثیر آن بر توسعه کشور سخن گفته و بیان میکنند که تردید، تأخیر و دودلی در تصمیمگیری، به کشور آسیب میزند. بنابراین باید هر کاری به شکل صحیح و در زمان مناسب انجام شود.
تعریف جلیلی از یک فرماندار خانم:
ایشان میگویند وقتی از من پرسیده شد که آیا اعضای کابینهات از میان همکاران قدیمی تو در ستاد انتخاب میشوند، در پاسخ گفتم: بهتر است بپرسی آیا اصلاً قصد داری از همکاران ستاد در دولت جدید استفاده کنی یا نه.
به باور آنها، ما باید در سراسر کشور به دنبال افراد لایق و شایسته بگردیم، نه این که فقط به این دلیل که کسی در ستاد ما فعالیت داشته، حتماً او را برای پستهای مهم در نظر بگیریم.
اینان تعریف میکنند که وقتی در یکی از شهرهای استان سیستان و بلوچستان بودند، با یک فرماندار خانم آشنا شدند و پس از بررسی کارنامه و عملکرد او، متوجه شدند که او فرد بسیار توانمندی است. با وجود آن که آن فرماندار در دولتی مخالف کار میکرد، آن فرد چندین بار در جمع از او تقدیر و تمجید کرد.
به عقیده ایشان، باید تمام تعصبات و دیدگاههای گروهی را کنار بگذاریم و دیگر به این فکر نکنیم که چه کسی در گروه ماست و چه کسی نیست. باید نگاه خود را تغییر دهیم و با دیدی بازتر به مسائل نگاه کنیم.
یک دستاورد مهم دوران شورای عالی امنیت ملی:
آقای سعید جلیلی در پایان سخنان خود به یک موفقیت بزرگ در زمان فعالیت شورای عالی امنیت ملی اشاره کردند. ایشان گفتند در دورهای که ایشان دبیر این شورا بودند، کشور آمریکا از شرق و غرب ایران حضور نظامی داشت و این مسئله امنیت ملی ما را به خطر انداخته بود. اما با تلاشهای انجامشده طی پنج تا شش سال، ما موفق شدیم همکاریهایی را سازماندهی کنیم که مانع از پیشرفت و موفقیت آمریکا در این زمینه شد.
نخستوزیر ژاپن نیز در این باره گفته بود: ما پس از چند دهه تلاش نتوانستیم آمریکاییها را از منطقه خارج کنیم، اما حالا ایران را تحسین میکنیم که توانست این تهدید بزرگ را از کشورش دور کند.
