بیوگرافی عرفان طهماسبی
عرفان طهماسبی از خوانندگان بااستعداد و جوان ایران است که این روزها توانسته است هنرش را به همگان نشان دهد.
او که هم خواننده و هم شاهنامهخوان است، کار خود را از کافهها و رستورانهای شهر اهواز آغاز کرد.
در فصل دوم برنامه «عصر جدید» که از شبکه سه سیما پخش میشد، او آواز زیبای بختیاری «گلم گلم» را خواند.
این اجرا، بسیار پرمایه و دلنشین بود و به همین دلیل مورد توجه بسیاری از مردم قرار گرفت و با استقبال چشمگیری روبرو شد.
منوی دسترسی سریع
**خلاصهای از سرگذشت**
در این بخش، نگاهی کوتاه و کلی به رویدادهای مهم زندگی فرد خواهیم داشت.
**درباره زندگی**
اینجا به شرح کاملتر و جزئیتری از تولد، خانواده، تحصیلات و رویدادهای سرنوشتساز زندگی میپردازیم.
**صفحات مجازی**
شما میتوانید برای دنبال کردن فعالیتهای جدید و برقراری ارتباط، به حسابهای شخصی در پلتفرمهای مختلف آنلاین مراجعه کنید.
**عالم هنر**
این بخش به کارها، آثار و دستاوردهای شخص در زمینه هنری اختصاص دارد و مراحل مختلف رشد و موفقیتهای او را در این عرصه شرح میدهد.
**ویژگیهای رفتاری**
در اینجا به صفات نیکو، اخلاق و منش فرد در برخورد با دیگران و سبک زندگی شخصی او پرداخته میشود.

خلاصه زندگینامه
متولد: ۵ شهریور ۱۳۷۷ (۲۶ سال)
زادگاه: شهرستان شوشتر، استان خوزستان
محل سکونت: اهواز
مدرک تحصیلی: کارشناسی در رشته ابزار دقیق
شغل: خواننده و آهنگساز
زندگینامه
زندگی شخصی:
عرفان طهماسبی در بیست و پنجم شهریور ماه سال ۱۳۷۷ در شهر زیبا و تاریخی شوشتر، واقع در استان خوزستان، به دنیا آمد.
او و خانوادهاش اصالتی بختیاری دارند. عرفان یکی از جوانان بختیاری استان خوزستان است که در حال حاضر در شهر اهواز زندگی میکند.
آرزوی کودکی:
با نگاهی به زندگی هنرمندان، به ویژه موسیقیدانان، درمییابیم که بسیاری از آنان از سنین پایین پا به این عرصه گذاشتهاند. عرفان طهماسبی نیز از این قاعده جدا نیست و شور و شوق هنر از همان سالهای نخست زندگی در وجودش دیده میشد.
او از همان کودکی به سرودن شعر میپرداخت و سپس اشعاری را که خود سروده بود، میخواند. خودش تعریف کرده که هنوز دفترچههای شعر دوران کودکیش را دارد و مانند اشیای گرانبها از آنها نگهداری میکند.
فیلمهایی از دوران کودکی عرفان در دست است که در آنها و در سن هفت سالگی بیان میکند که دوست دارد برای مردم آواز بخواند.
این عشق به هنر و خواندن، از همان آغاز در جانش جوانه زد و همگام با او رشد کرد. او از نوجوانی، یعنی از پانزده، شانزده سالگی، بهصورت جدی در این مسیر قرار گرفت و بعدها به دنیای تئاتر راه یافت. کارش را در ابتدا با خوانش شاهنامه آغاز کرد.
تحصیلات:
عرفان طهماسبی در دوره لیسانس در رشته ابزار دقیق تحصیل کرده است. او در یک گفتوگوی تازه درباره رشته دانشگاهی خود توضیح داده و گفته که علاقه زیادی به موسیقی داشته، اما چون در استان خوزستان، هنرستانی برای موسیقی وجود نداشته، ناچار شده به سراغ رشتههای فنی برود و در هنرستان درس بخواند.
او دلیل انتخاب هنرستان را اینگونه بیان میکند: تنها دلیلی که باعث شد به هنرستان بروم، این بود که حداقل در نام آن، واژه “هنر” وجود داشت.
طهماسبی همچنین از شرایط نامناسب استان خوزستان و کمبود امکانات آموزشی در آنجا گفته و اشاره کرده که حتی یک هنرستان موسیقی هم در این استان وجود ندارد. به همین دلیل، او به خاطر شباهت نام “هنرستان” به رشتهای دیگر رفته و در رشته برق ثبت نام کرده است.
او تأکید کرده که از نظر امکانات تحصیلی و آموزشی موسیقی، خوزستان با کمبودهای زیادی روبرو است. در حالی که اگر یک هنرستان موسیقی در این منطقه دایر شود، قطعاً اساتید برای تدریس به آنجا خواهند آمد و به طور طبیعی، سطح دانش آکادمیک موسیقی در منطقه بالا خواهد رفت. همچنین با راهاندازی چنین مراکزی، اساتید جدیدی در این زمینه پرورش مییابند که بدون شک به پیشرفت موسیقی در کشور کمک خواهند کرد.
عرفان طهماسبی در شبکه های اجتماعی:
اینستاگرام:
erfuntah@
یوتیوب:
@erfantahmasbi
زندگی هنری

یادگیری موسیقی:
او در مورد روش یادگیریش توضیح میدهد و میگوید: نمیتوانم ادعا کنم که اصلاً آموزش ندیدهام، و در عین حال نمیتوانم بگویم که آموزش رسمی داشتهام. حقیقت این است که خیلی کم، در جلسات کوتاهی، گاهی فقط یک یا دو بار، با استادانی کار کردم و تنها برای پرسیدن سوالاتم با آنها در ارتباط بودم. اما اینکه به شکل آکادمیک درس خوانده باشم یا شاگرد کسی بوده باشم، اینطور نبوده است. بیشتر تلاش کردم از طریق فضای مجازی و رسانههای مختلف اطلاعات جمع کنم و دانش خودم را افزایش دهم.
تشکیل گروه موسیقی الف:
بعد از نقل مکان عرفان طهماسبی به شهر اهواز برای شروع یک شغل جدید، او تصمیم گرفت در کنار کار و کسب درآمد، وقت بیشتری را به موسیقی اختصاص دهد. به همین خاطر با چند نفر از دوستانی که در اهواز پیدا کرده بود، یک گروه موسیقی تشکیل داد و نام آن را “الف” گذاشتند.
دلیل انتخاب نام “الف” برای گروه این بود که عرفان اولین تجربه کاری خود را پشت سر میگذاشت. بنابراین اعضای گروه تصمیم گرفتند از اولین حرف الفبا، یعنی “الف”، برای نام گروهشان استفاده کنند تا نشاندهنده شروع تازه و نخستین گام آنها در دنیای موسیقی باشد.
از تئاتر تا شاهنامه خوانی:
عرفان طهماسبی نخستین گامهایش در دنیای هنر را با بازی در تئاتر برداشت. او در آن دوران در شهرستان شوشتر مشغول یادگیری هنر بازیگری بود. پس از آن، به دلیل علاقه زیادی که به موسیقی داشت و بر اساس رویدادهایی که در زندگیاش پیش آمد، به سمت موسیقی جذب شد.
او با راهنمایی و آموزش استادش، بهدار، فعالیت خود را ادامه داد. گفته میشود که او تا به حال در دو نمایش تئاتر روی صحنه رفته و در یکی از آنها به شاهنامهخوانی پرداخته است.
استاد بهدار، که مربی عرفان در زمینه شاهنامهخوانی بود، از کیفیت و حالت صدای او خوشش آمد و به همین دلیل، عرفان را تشویق کرد تا شاهنامه را بخواند و این هنر را یاد بگیرد.
پیشنهاد استاد بهدار به عرفان این بود که شاهنامه را با همان سبک سنتی و محبوبش اجرا کند. عرفان اگرچه آن سبک را دوست داشت، اما میخواست خوانش خودش را داشته باشد. بنابراین به استادش گفت که میخواهد شاهنامه را به سبک پاپ اجرا کند. در نهایت، این دو با هم همکاری کردند و اثری تلفیقی خلق نمودند. عرفان در این باره میگوید که به نظر میرسد او اولین کسی است که شاهنامه را به سبک پاپ خوانده، چون تاکنون چنین کاری در جایی ثبت نشده است.
شاهنامهخوانی باعث شد صدای گیرا و زیبای او مورد توجه هنرمندان و علاقهمندان به هنر قرار بگیرد. عرفان که به استعدادش در این زمینه پی برده بود، پس از دو اجرای تئاتر، تصمیم گرفت به طور جدی وارد عرصه خوانندگی شود.
او در آغاز، کارش را با اجرا در کافهها و رستورانهای اهواز شروع کرد تا هم اولین تجربههای خوانندگی را کسب کند و هم تواناییهای خود را گسترش دهد.
برنامه عصر جدید:
عرفان طهماسبی پس از موفقیت در آزمون اولیه، توانست به مرحله بعدی رفته و وارد فصل دوم این مسابقه شود.
او جوانی بااستعداد، خوشاخلاق و مهربان است و به دلیل رفتار خوبش توانست دل همه تماشاگران و داوران را به دست آورد و با کسب چهار رأی موافق، به مرحله بعد راه یابد. عرفان در اولین اجرایش توجه تمام داوران را جلب کرد و با رأی مثبت آنها به مرحله دوم رسید. اولین قطعهای که او در برنامه عصر جدید خواند، آهنگ زیبا و محلی «گلم گلم» بود.
داوران معتقد بودند که اجرای عرفان در مرحله دوم، نسبت به اجرای اولش قوی نبود، اما با این حال او توانست با جلب آرای مثبت و استفاده از رأی نجات امین حیایی، به مرحله نیمهنهایی صعود کند.
در پایان، او در فینال مسابقه با کسب رأی مردمی، به مقام دوم دست یافت و این موفقیت بزرگ را از آن خود کرد.
حضور عرفان در فصل دوم برنامه عصر جدید، فرصتی بود تا استعدادش را به همگان نشان دهد و شناخته شود. این برنامه بستری برای او فراهم کرد تا تواناییهای هنری و موسیقایی خود را عرضه کند و جایگاهی در این عرصه پیدا نماید.
انگیزه شرکت در عصر جدید:
عرفان طهماسبی خاطرهای از حضور در برنامه عصر جدید رو اینطور تعریف میکنه: وقتی برای مرحله اول برنامه انتخاب شدیم، باهامون مصاحبه کردن. از هر شرکتکننده میپرسیدن انگیزهتون از شرکت در این مسابقه چیه؟ برای چی اینجا اومدین؟ آیا جایزه براتون مهمه؟ به دنبال شهرت هستین یا هدف دیگهای دارین؟ من هم در پاسخ گفتم: اومدم تا آهنگسازان و تنظیمکنندههای بزرگ، ملودیهای من رو بشنون.
اون زمان منظورم از ملودی، در واقع آهنگهای راک بود که میساختم. برام خیلی جالب بود که بعد از پخش اجراهام، تقریباً همه کسایی که دوست داشتم کارهام رو بشنون و همیشه دیدار با اونها رو توی ذهنم تصور میکردم، به سراغم اومدن و این اتفاق واقعاً فوقالعاده بود.

ریسک کردم و موفق شدم:
عرفان طهماسبی میگوید که در این سالهای اخیر چهار قطعه متفاوت ارائه کرده است. اولین قطعه «گلم گلم» نام داشت و دومین کار او «بی بلال» بود. او در مورد انتخابش توضیح میدهد و میگوید: تصمیم گرفتم خودم سازنده آثارم باشم. از آنجا که سبک موسیقیام تازه و نو بود، چندان شناخته شده نبود و همین موضوع به من احساس مسئولیت سنگینی میداد. میدانستم که این مسیر یا میتواند بسیار موفق باشد یا نتیجهی نامطلوبی داشته باشد.
در نهایت، تصمیمم را عملی کردم و دو قطعه بعدی را خودم ساختم. وقتی موزیک ویدئوی «ماه مو» منتشر شد، در زمان کوتاهی به یک و نیم میلیون بازدید رسید. همچنین پس از انتشار قطعه «تردید»، بیش از دو میلیون و پانصد هزار نفر آن را تماشا کردند. در آن موقع، من احساس رضایت و خوشحالی زیادی کردم، چون فهمیدم تصمیم درستی گرفتهام و دریافتم که در دنیای هنر میتوان ریسک کرد؛ به شرطی که این ریسک حسابشده باشد، آنگاه میتواند نتایج بسیار خوبی به همراه داشته باشد.
بعد از عصر جدید مسئولیتم چندین برابر شد:
عرفان طهماسبی تعریف میکند که بعد از حضور در برنامه عصر جدید، خیلی از افراد با او تماس گرفتند و میپرسیدند: “عرفان کجا رفتی؟ برنامه تمام شد و تو هم ناپدید شدی؟” در حالی که او تأکید میکند دقیقاً در همان روزهای پس از پایان برنامه، بیش از هر زمان دیگری مشغول کار موسیقی بود.
در طول حضور در عصر جدید، چهار قطعه آماده کرد که قصد داشت آنها را در آلبوم خود منتشر کند. علاوه بر این، چند قطعه دیگر نیز آماده کرده که فقط نیاز به کمی تنظیم نهایی دارند تا بتواند همه آنها را در یک آلبوم کامل ارائه دهد.
انتشار آهنگ:
پس از حضور در برنامه عصر جدید، عرفان در تابستان ۱۳۹۹ و در ۲۲ سالگی، اولین ترانه خود به نام «بی وفا» را منتشر کرد. پس از مدتی وقفه، در سال ۱۴۰۰ آهنگ «کجایی» را نیز عرضه کرد.
تقریباً یک سال بعد، او قطعه «آغاز کن بی من» را ارائه داد که با استقبال بسیار خوبی از سوی مردم مواجه شد. این آهنگ را میتوان یکی از محبوبترین کارهای عرفان طهماسبی دانست که نقش زیادی در افزایش محبوبیت و معروفیت او داشت.
عرفان در سال ۱۴۰۰ توانست با همکاری مهدی یغمایی، تیتراژ پایانی فصل دوم سریال «نجلا» را اجرا کند. این سریال در نوروز ۱۴۰۱ از شبکه سه سیما پخش شد. این همکاری با استقبال چشمگیر مخاطبان روبرو شد و به عنوان یک فرصت طلایی و مهم، باعث رشد و دیده شدن بیشتر این هنرمند جوان و بااستعداد گردید.
تدریس موسیقی:
عرفان طهماسبی علاوه بر خوانندگی، در یک آموزشگاه موسیقی نیز تدریس میکند. با این حال، این موضوع به آن معنا نیست که او دیگر به یادگیری ادامه نمیدهد یا مثل سابق مشغول تمرین نیست. برعکس، او در این برهه از زندگی حتی بیشتر از قبل به آموختن موسیقی مشغول است و خود را هنرجویی میداند که هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری دارد.
ویژگی آهنگهای عرفان طهماسبی:
صدای متمایز و چهرهی او، وقتی با آهنگهای بختیاری درمیآمیزد که همراه با سوز و حالی گیرا هستند، باعث میشود ترانهها و آثار عرفان طهماسبی تاثیر عمیقی بگذارند و به دل شنوندگان بنشینند. این ویژگی سبب شده تا هوادارانش با تمام وجود از شنیدن آثارش لذت ببرند و تاثیر آوازش را در جان و دل خود حس کنند. افزون بر این، مهارت بالای او در اجرای موسیقی محلی، از برجستهترین ویژگیهای هنری او به شمار میرود.
نظر عرفان طهماسبی راجب شغل مورد علاقه اش:
عرفان طهماسبی معتقد است که شغل شما میتواند هم درآمد خوبی برایتان داشته باشد و هم باعث خوشحالی شما شود. به این معنا که در هر زمینهای که علاقه داشته باشید، مطمئناً میتوانید از آن پول به دست آورید. همین عشق و علاقه به کارتان کافی است تا احساس رضایت و خوشبختی را در زندگی خود تجربه کنید.
لیست آهنگهای عرفان طهماسبی:
پرسههای بیپایان، تو که رفتی، با این خداحافظی چه کنم؟
بیمن بودن تو را چگونه تاب بیاورم؟
ای گلم، گلم، در این تردید و سردرگمی تنها ماندهام.
موهای ماهوارت در خیالم پیچیده است،
نجلا، کجایی؟
در نبودت، جهان بر من تاریک میشود،
مثل گلهای مهتاب که پژمرده میشوند،
بیوفا، تو مرا به مترسکی تنها تبدیل کردهای.
خصوصیات اخلاقی
مسئولیت پذیری و استقلال طلبی:
عرفان طهماسبی از سنین جوانی تلاش میکرد تا مسئولیت کارهای مختلف را بپذیرد و حس مسئولیتپذیری را در خودش پرورش دهد. او از همان سالهای ابتدایی زندگی به انجام کارهای گوناگون پرداخت و همیشه کوشید تا مستقل باشد و بدون کمک دیگران از پس زندگی برآید. او به خوبی آگاه است که برای رسیدن به موفقیت، باید مسئولیت کارهایش را به عهده بگیرد و آنها را به بهترین شکل ممکن انجام دهد. همچنین، همیشه نتیجه این حس مسئولیت و تلاشهایش را در زندگی خود دیده و پاداش زحماتش را دریافت کرده است.
عرفان از نوجوانی یاد گرفت که روی پای خودش بایستد و برای رسیدن به استقلال مالی تلاش کند تا خودش بتواند هزینههای زندگی را تأمین نماید.
از آزار حیوانات در کودکی تا حامی حیوانات در بزرگسالی:
عرفان طهماسبی از روزهای بچگی خود میگوید و به این موضوع اشاره میکند که در آن زمان رفتار نادرستی داشته است. او تعریف میکند که گاهی به حیوانات آزار میرسانده و حالا با یادآوری آن لحظات، احساس شرمندگی میکند.
اما امروز وضعیت کاملاً فرق کرده؛ او به حیوانات علاقه زیادی پیدا کرده و از طرفداران حقوق آنهاست. علاوه بر این، آرزو دارد روزی بتواند در استان خوزستان نهالهایی بکارد و سهمی هرچند کوچک در بهتر شدن شرایط محیطی آن منطقه داشته باشد.
مهاجرت به اهواز:
او در مورد دوران جوانیاش میگوید: وقتی فقط هجده سال داشتم، به خاطر مشکلات مالی تصمیم گرفتم از شوشتر به اهواز بروم. دلیل این جابجایی، وضعیت بد بیکاری و نبود شغل در شوشتر بود. عرفان احساس میکرد در آن شرایط نمیتواند به کار و درآمدی پایدار دست پیدا کند. بنابراین به اهواز رفت و در یک کبابی کوچک شروع به کار کرد. خودش درباره آن روزها تعریف میکند که روزی شش ساعت بدون وقفه در آنجا ساز میزد و آواز میخواند. او تأکید میکند که در هیچ مرحلهای از زندگی، موسیقی را رها نکرده و همیشه در کنار کارهای دیگر به تمرین موسیقی ادامه داده است.
