بیوگرافی سعید راد
احمد سعید حقپرست راد، بازیگر قدیمی سینمای ایران، در چهارم آبان ۱۳۲۳ متولد شد. او کار بازیگری را قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ شروع کرد و با بازی در فیلمهای “صبح روز چهارم” در سال ۱۳۵۱ و “تنگنا” در سال ۱۳۵۲، موفق به دریافت جایزه از جشنواره سپاس شد.
پس از بازی در فیلم “عقابها” در سال ۱۳۶۳، به دلایلی اجازهٔ فعالیت در سینما را از دست داد و این مسئله باعث شد ایران را ترک کند. پس از سالها دوری از میهن، سعید راد در سال ۱۳۷۸ تصمیم گرفت به کشور بازگردد و دوباره بازیگری را ادامه دهد. او در سال ۱۳۹۰ برای بازی در فیلم “گیرنده”، دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
منوی دسترسی سریع
خلاصهای از زندگی
داستان زندگی
ازدواج و همسرگزینی
عالم هنر و فعالیتهای هنری
فهرست فیلمها
جایزهها و موفقیتها
حواشی و رویدادهای زندگی
گفتوگوها

خلاصه زندگینامه
نام اصلی: احمد سعید حقپرست راد
تاریخ تولد: ۴ آبان ۱۳۲۳
محل تولد: تهران، ایران
درگذشت: ۱ مرداد ۱۴۰۳ (در سن ۷۹ سالگی) در تهران، ایران
محل خاکسپاری: قطعه هنرمندان، بهشت زهرا
تحصیلات: دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
حرفه: بازیگری
سالهای فعالیت: از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۳ و از ۱۳۸۲ تا ۱۴۰۳
همسر: نوشآفرین (ازدواج از ۱۳۵۴ تا ۱۳۷۲)
فرزندان: دو فرزند به نامهای سام و نگاه
بستگان: آدام همتی (نوه)
زندگینامه
اوایل زندگی و بولینگ:
سعید راد، بازیگر باسابقه سینمای ایران، در چهارم آبان ۱۳۲۳ در محله سنگلج تهران متولد شد. اصالت او به شهر جونقان در استان چهارمحال و بختیاری میرسد. پدرش در نیروی هوایی خدمت میکرد و مادرش خانهدار بود. پدر سعید راد از اعضای حزب توده بود و فعالیت سیاسی داشت. او قبل از انقلاب، در یک پرواز آزمایشی ترور شد و درگذشت؛ در آن زمان سعید راد هنوز در سن کودکی بود.
وقتی سعید راد پنج ساله بود، همراه خانواده به محله ای در شمیران، کوچه فردوسی نقل مکان کردند. خانه آنها به منازل جلال آل احمد، نیما یوشیج، علی آزاد و داریوش رفیعی نزدیک بود. دوران دبستان را در مدرسه نیکی علاء گذراند و برای تحصیل در مقطع دبیرستان به مدرسه شاپور تجریش (که به نام رشید یاسمی نیز شناخته میشد) رفت. امروزه این ساختمان به موزه سینما تبدیل شده است. نکته جالب اینکه در سال اول دبیرستان، جلال مقدم معلم انشای او بود.
سعید راد در دبیرستان، رشته علوم تجربی خواند. پس از آن تصمیم گرفت وارد دانشگاه شود و در دانشکده کشاورزی کرج (وابسته به دانشگاه تهران) مشغول به تحصیل شد، اما بعداً از این رشته انصراف داد. او در جوانی به ورزش بولینگ علاقه زیادی پیدا کرد و حتی به مقام قهرمانی نیز دست یافت. سعید راد از مربیان خود در این رشته، کامبیز کیانی و محمد شهریاری نام برده است. او معمولاً در بولینگ عبده تمرین میکرد.
سعید راد و جبهه:
جالب است بدانید که سعید راد مدتی را در جبهههای نبرد گذراند. او خود تعریف کرده است که در دورانی که شهر سوسنگرد به دست نیروهای عراقی افتاده بود و سپس رزمندگان شجاع ایران آن را پس گرفتند، سعید راد به همراه دیگر افرادی که در پشت جبهه فعالیت میکردند، در جابهجایی مجروحان و رساندن دارو به آسیبدیدگان مشارکت داشت.
بیماری:
در تیرماه سال ۱۴۰۳، اخباری درباره بیماری سعید راد، هنرمند پیشکسوت، در فضای مجازی پخش شد. دختر ایشان در گفتوگویی با یک خبرنگار توضیح داد که پدرش در شهریور ۱۴۰۲ پای خود را آسیب دیده و پس از دو عمل جراحی و جلسات فیزیوتراپی، هنوز نمیتواند راه برود.
او گفت پدرش حدود ۱۰ ماه است که تحت درمان است و حالش بهبود نیافته. در حال حاضر نیز در یک کلینیک در تهران زیر نظر پزشکان متخصص است، اما روند درمان چندان موفق نبوده است.
دختر سعید راد اضافه کرد که پدرش ۷۹ سال دارد و از اواخر سال ۱۴۰۲، مشکلات سلامت دیگری مانند عفونت ریه و مثانه نیز به بیماریهای قبلی او اضافه شده است. پس از آن، با وجود مخالفت خانواده، پدرشان با اصرار شخصی عمل دیگری انجام داد که این عمل نیز نتیجهبخش نبود.
در پایان، خانم راد با بیان اینکه پدرشان ۱۰ ماه است بستری است، تأکید کرد: با وجود معالجات و نظارت پزشکی در مرکز درمانی تهران، طی دو ماه گذشته درمانها تأثیر چندانی نداشته و حال او به وضعیت مطلوب نرسیده است.
ازدواج
سعید راد وقتی ۲۴ سال داشت، کار بازیگری در سینما را شروع کرد. او در طول زندگی خود دو بار ازدواج کرد.
همسر اول:
سعیده راد در سالهای آغازین جوانی ازدواج کرد و زندگی مشترک خود را شروع نمود. اطلاعات چندانی از این ازدواج در دسترس نیست و تنها میدانیم که حاصل این پیوند، دو فرزند به نامهای سام و نگاه بوده است. سپس در سال ۱۳۵۴، سعید راد از همسرش جدا شد. پس از این اتفاق، همسر سابق و فرزندانش به آمریکا مهاجرت کردند و در آنجا سکونت گزیدند. سالها بعد، نگاه، دختر سعید راد، در رشته دندانپزشکی تخصص گرفت و از کانادا به ایران بازگشت. پسرش سام نیز در رشته حقوق تحصیل کرد و هماکنون در کانادا زندگی میکند. سعید راد دو نوه دختر به نامهای آریا و آدام همتی دارد. آدام در تیم فوتبال نوجوانان پرسپولیس عضو بود و در دوران مربیگری برانکو، در برخی بازیهای بزرگسالان این تیم نیز حضور یافت.
همسر دوم:
سعید راد پس از جدا شدن از همسر اول خود، با خوانندهای به نام نوش آفرین که پیش از انقلاب اسلامی شناخته شده بود، ازدواج کرد. از آنجا که هر دو، چهرههای سرشناسی در دنیای هنر بودند، این پیوند با استقبال و حاشیههای زیادی در جامعه روبرو شد. این ازدواج وقتی سعید راد ۲۸ سال داشت، صورت گرفت. آنها پس از هفده سال زندگی مشترک، از هم جدا شدند و این رابطه نیز به پایان رسید. هرچند در برخی از جشنوارههای خارجی در سالهای اخیر، سعید راد همراه بانگی دیده شد که در فضای مجازی به عنوان شریک زندگی او معرفی شد، اما او تا آخر عمر ازدواج رسمی دیگری انجام نداد.
زندگی هنری

شروع فعالیت هنری بدون هیچ آموزش:
سعید راد با امیر نادری، عکاس فیلم «فاتحین صحرا»، دوست بود. این دوستی باعث شد در سال ۱۳۵۰ او اولین تجربه بازیگری خود را داشته باشد، بدون اینکه قبلاً آموزش دیده باشد یا سابقهای در این زمینه داشته باشد. پس از آن، در فیلمهای «خداحافظ رفیق» و «الکی» نیز ایفای نقش کرد.
در ادامه، در سال ۱۳۵۱ در چند فیلم با عنوانهای «مردی در طوفان»، «کافر»، «طغرل»، «صبح روز چهارم» و «صادق» بازی کرد. از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷، سعید راد در بیش از ۳۵ فیلم سینمایی ظاهر شد. ظاهر جذاب، استایل خاص، پوشش مرتب و چشمان رنگین او، نقش مهمی در جلب توجه کارگردانها و دریافت پیشنهادهای بازی داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، او در سال ۱۳۶۰ و در سن ۳۷ سالگی، در فیلمی به نام «مرد» به کارگردانی جمشید حیدری، همراه با داوود رشیدی و آهو خردمند بازی کرد و به کار خود در عرصه بازیگری ادامه داد.
ورود به سینما:
سعید راد خاطرهای از دیدارش با علی زریندست تعریف کرده است. در این ملاقات، نقشای در فیلم به سعید راد پیشنهاد شد، اما او این پیشنهاد را نپذیرفت. همچنین در این گفتوگو مشخص شد که برادر علیرضا زریندست، محمد زریندست (تونی)، نیز در این فیلم حضور دارد و نقش هاشم خان را بازی میکند.
سعید راد فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۴۷ آغاز کرد. در سال ۱۳۵۰، او به عنوان سیاهیلشکر در فیلم «فاتحین صحرا» ظاهر شد. یکی از مهمترین نقشهای او در فیلم «خداحافظ رفیق» ساخته امیر نادری بود. بازی در نقش علی خوشدست در این فیلم، موجب شهرت فراوان او شد. او در مدت زمان کوتاهی به بازیگر محبوبی تبدیل شد و در طول ده سال، در بیش از سی فیلم با موفقیت تجاری بازی کرد.
در مصاحبهای که فریدون جیرانی در برنامه آپارات شماره ۱۱ با سعید راد انجام داد، او توضیح داد که ساخت فیلم «همای سعادت» (با نام دیگر تاپی چاناکیا، ۱۳۵۰) به دلیل تولید همزمان توسط عباس شباویز متوقف شد. سعید راد به دلیل علاقه و همدلی زیادی که با موضوع فیلم داشت، سهم خود را به یک آژانس تبلیغاتی واگذار کرد و به این پروژه پیوست. با این حال، تولید فیلم بار دیگر با توقف مواجه شد. در این شرایط، باربد طاهری، داماد عباس شباویز، به گروه ساخت فیلم اضافه شد. او با سعید راد تسویهحساب کرد و به عنوان تهیهکننده دوم به همکاری با گروه ادامه داد.
در سال ۱۳۵۶، سعید راد به همراه علی آزاد و مهدی فخیمزاده در فیلم «هزار بار مردن» بازی کرد.
ممنوعالکاری:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، در حالی که بسیاری از بازیگران سینمای قبل از انقلاب اجازهٔ کار نداشتند، سعید راد توانست به بازیگری ادامه دهد و تا سال ۱۳۶۳ در هفت فیلم سینمایی ظاهر شود.
او با بازی در فیلم عقابها، بیشتر شناخته شد. اما پس از مدتی، در همان سال ۱۳۶۳، از فعالیت هنری محروم شد و اجازهٔ بازی پیدا نکرد.
در میانههای دههٔ ۱۳۶۰، وقتی که سعید راد از حضور در سینما و تلویزیون منع شده بود، ایران را ترک کرد و مدتی در شهر لاهور پاکستان، هند، کانادا و آمریکا زندگی کرد.
خودش در جایی گفته است که برای گذران زندگی و کسب درآمد، مجبور بوده کارهایی مانند رانندگی و پیک غذا انجام دهد.
بازگشت به ایران:
سعید راد در سال ۱۳۷۸ به ایران بازگشت. پس از بازگشت، برای گرفتن مجوز بازی در فیلمها اقدام کرد. بعد از مدتی، توانست در فیلم سینمایی «دوئل» که کارگردانی آن بر عهده احمدرضا درویش بود، بازی کند. پس از این تجربه، او کار خود را در شبکه نمایش خانگی ادامه داد. اما بیشتر نقشهایی که در آن زمان بر عهده میگرفت، شخصیتهای فرعی و مکمل بودند و در فیلمها به عنوان بازیگر اصلی و ستاره دیده نمیشد. یکی از فیلمهای مهم او در آن دوره، فیلم «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا در سال ۱۳۹۲ بود. او در این فیلم، نقش افسر نظامی ولی الله فلاحی را ایفا کرد.
فیلم شناسی
| سال تولید | نام اثر | کارگردان | پخش از |
|---|---|---|---|
| ۱۴۰۱ | گیلدخت | مجید اسماعیلی | شبکه یک |
| ۱۳۹۹-۱۴۰۱ | ارثیه پدری | میلاد بنایی و مهدی نقویان | آیو |
| ۱۳۹۸ | ترور خاموش | احمد معظمی | شبکه یک |
| ۱۳۹۴ | زنده به گور(فیلم) | علی جناب | |
| ۱۳۸۸–۹۲ | سرزمین مادری | کمال تبریزی | شبکه سه |
| ۱۳۸۲-۸۸ | در چشم باد | مسعود جعفری جوزانی | شبکه یک |
تلهفیلم (فیلم تلویزیونی):
زمان به نقطهی آغازین خود بازگشته است. این ساعت، لحظهای را نشان میدهد که همه چیز از نو شروع میشود؛ مانند طلوع آفتاب پس از یک شب تاریک. انگار زمان ایستاده تا فرصتی دوباره برای آغاز کردن به ما بدهد. در این لحظه، گذشته به پایان میرسد و آیندهای تازه در پیش رو قرار میگیرد. این زمان، نماد تولدی دوباره و شروعی پر از امید است.
فیلم های سینمایی:
| سال تولید | نام فیلم | کارگردان | نقش |
|---|---|---|---|
| ۱۳۹۲ | عشق و جنون | حسن نجفی | بایرام |
| ۱۳۹۲ | پایان خدمت | حمید زرگرنژاد | سروان بابکان |
| ۱۳۹۲ | چ | ابراهیم حاتمی کیا | تیمسار فلاحی |
| ۱۳۹۰ | گیرنده | مهرداد غفارزاده | حاج صمد |
| ۱۳۹۰ | پروانگی | قاسم جعفری | |
| ۱۳۸۲ | دوئل | احمدرضا درویش | اسکندر |
| ۱۳۶۳ | عقابها | ساموئل خاچیکیان | مهرداد |
| ۱۳۶۲ | دادشاه | حبیب کاووش | دادشاه |
| ۱۳۶۲ | عبور از میدان مین | جواد طاهری | |
| ۱۳۶۱ | برزخیها | ایرج قادری | |
| ۱۳۶۰ | خط قرمز | مسعود کیمیایی | امانی |
| ۱۳۶۰ | فرمان | کوپال مشکوت | |
| ۱۳۶۰ | مرز | جمشید حیدری | |
| ۱۳۵۷ | با عشق مردن | اکبر صادقی | امیر |
| ۱۳۵۷ | ساخت ایران | امیر نادری | علی |
| ۱۳۵۷ | گدای اشرافزاده | عزیزاله بهادری | مسعود |
| ۱۳۵۶ | آقای لر به شهر میرود | امیر شروان | قلی |
| ۱۳۵۶ | خاکستری | مجید صفار | زینل |
| ۱۳۵۶ | سفر سنگ | مسعود کیمیایی | غربتی (کولی) |
| ۱۳۵۶ | سکوت بزرگ | محمود کوشان | احمد شیکه |
| ۱۳۵۶ | هزار بار مردن | جلال مهربان | محسن |
| ۱۳۵۶ | همراهان | امیر شروان | والی |
| ۱۳۵۵ | جدال | عزیزاله بهادری | طاهر |
| ۱۳۵۵ | قاصدک | محمد صفار | قاسم |
| ۱۳۵۴ | دزد سوم | عباس شباویز | ابی |
| ۱۳۵۴ | دو آقای با شخصیت | امیر شروان | |
| ۱۳۵۴ | شرف | عزیزاله بهادری | امیر |
| ۱۳۵۴ | کمین | کامران قدکچیان | امیر |
| ۱۳۵۴ | هدف | ایرج قادری | خسرو |
| ۱۳۵۳ | آب | حبیب کاووش | مسلم |
| ۱۳۵۳ | خشم و خون | ناصر محمدی | مسلم |
| ۱۳۵۳ | کنیز | کامران قدکچیان | امید |
| ۱۳۵۳ | مرد شب | اسماعیل پورسعید | ابرام چاخان |
| ۱۳۵۳ | مسلخ | هادی صابر | سعید |
| ۱۳۵۲ | تنگنا | امیر نادری | علی خوش دست |
| ۱۳۵۲ | تیغ آفتاب | امیر شروان | منصور |
| ۱۳۵۲ | خروس | شاپور قریب | علی |
| ۱۳۵۲ | خورشید در مرداب | محمد صفار | راد |
| ۱۳۵۲ | سالومه | مهدی ژورک | خلیل |
| ۱۳۵۱ | صادق کرده | ناصر تقوایی | صادق |
| ۱۳۵۱ | صبح روز چهارم | کامران شیردل | امیر |
| ۱۳۵۱ | طغرل | سیامک یاسمی | طغرل |
| ۱۳۵۱ | کافر | فریدون گله | مهدی کافر |
| ۱۳۵۱ | مردی در طوفان | خسرو پرویزی | عبدالله |
| ۱۳۵۰ | الکلی | محمدعلی جعفری | فرهاد |
| ۱۳۵۰ | خداحافظ رفیق | امیر نادری | خسرو |
| ۱۳۵۰ | فاتحین صحرا | محمد زرین دست | سیاهی لشکر |
نمایش خانگی:
| سال تولید | نام اثر | کارگردان | پخش از |
|---|---|---|---|
| ۱۳۹۸ | دل | منوچهر هادی | گلرنگ رسانه |
جوایز و افتخارات
دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد در پنجمین دوره جشنواره سپاس، برای بازی در فیلم «صبح روز چهارم» که در سال ۱۳۵۱ ساخته شد.
کسب عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد در ششمین دوره جشنواره سپاس، برای فیلم «تنگنا» در سال ۱۳۵۳.
دریافت دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد در بخش «نگاه نو» در سیامین جشنواره فیلم فجر، برای بازی در فیلم «گیرنده» در سال ۱۳۹۰.
حاشیه های زندگی سعید راد

در مراسم آغاز سی و دومین جشنواره جهانی فیلم فجر که در سال ۱۳۹۹ و در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی برگزار شد، سعید راد روی صحنه آمد و از بازیگران دوران پیش از انقلاب اسلامی مانند محمدعلی فردین و بهروز وثوقی یاد کرد و نام آنان را گرامی داشت. این اظهارات با واکنشهای تند برخی رسانهها و مسئولان مخالف روبرو شد. در نهایت، رئیس وقت سازمان سینمایی وزارت ارشاد، حجت الله ایوبی، در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد که تشکر از هنرمندان دوران قبل از انقلاب، جزو مواضع رسمی وزارت ارشاد نیست.
مصاحبه
مطالعه:
پیش از آنکه ایران را ترک کنم، من و مسعود کیمیایی با هم کتابخانههای بسیار کاملی داشتیم که حتی در میان جامعه هنرمندان نیز شهرت زیادی داشت. باید تأکید کنم که کتابهای این کتابخانه فقط برای تزئین و نمایش نبودند و من بیشتر آنها را خوانده بودم.
ورزش مورد علاقه:
در سالهای جوانی، یک بولینگباز حرفهای بودم و هر روز زمان زیادی را به این بازی اختصاص میدادم. اما این روزها، فرصت کمتری برای بولینگ دارم. برنامهی صبحگاهی من با پیادهروی در ورزشگاه انقلاب آغاز میشود. در حال حاضر، اولویت من با ورزشهایی مثل ایروبیک و دوچرخهسواری است. در دوچرخهسواری آنقدر پیشرفت کردهام که با اطمینان میگویم میتوانم تا سطح قهرمانی برسم و حتی به تیم ملی راه پیدا کنم. (به حالت خنده)
پوشش:
با اینکه سعی میکنم همیشه لباسهای مرتب و هماهنگ بپوشم، اما بعد از برگشتن به ایران، هنوز از وسایل خانهای استفاده میکنم که مربوط به ده سال پیش است. اگر از هر وسیله یا لباسی به درستی مراقبت شود، میتوان سالهای طولانی از آن استفاده کرد. به نظر من، خرید کالاها و وسایلی که برند معتبر دارند، از نظر اقتصادی به صرفه است. همچنین خرید وسایلی که دو کاربرد دارند، مثل مبلهایی که به تخت خواب تبدیل میشوند، تأثیر زیادی در مدیریت هزینههای خانواده خواهد داشت. البته بعضی افراد سعی میکنند با خرید اجناس مارکدار، به نوعی بر شخصیت، گذشته و مدرن بودن خود بیفزایند.
بهترین بازیگران از نظر سعید راد:
به نظر من، بهترین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران، خانم سوسن تسلیمی است.
اما در مورد بازیگران مرد، معتقدم همهی کسانی که در گذشته، حال یا آینده در سینما حضور دارند، بهترینهای خودشان هستند.
نظرتان درباره این افراد:
مرحوم عزت الله انتظامی: «کسی که سرشار از دانایی و عمق فکر بود و در هر شرایطی، حس خوب و انرژی مثبت را به اطرافیانش منتقل میکرد.»
عباس کیارستمی: «او از چهرههای پیشگام و اثرگذار در سینمای ایران بود که با حمایتهای ارزشمندش، نقش مهمی در شناساندن هرچه بیشتر سینمای ایران در سطح جهانی داشت.»
خسرو شکیبایی: «جای تاسف دارد که نه خود او و نه نهادهای فرهنگی مانند وزارت ارشاد، پشتیبانی لازم را از او به عمل نیاوردند.»
بهرام بیضایی: «او را میتوان در تمامی جنبههای هنری، استادی بینظیر و کامل دانست.»
اصغر فرهادی: «نمادی از موفقیت و برابر با دریافت جایزه اسکار.»
هنرمند نباید قبل از فوت، تمام شود:
سعید راد، بازیگر فیلم چ، گفت: خوشبختانه در سینمای ایران هنرمندان بزرگ و فرهیختهای مانند بهرام بیضایی و ناصر تقوایی حضور دارند که آنها نه تنها گنجینههای هنری کشور محسوب میشوند، بلکه بخشی از هویت سینمای ایران هستند. به بیان دیگر، این افراد از نوابغ فرهنگی و هنری ایران به شمار میروند، اما امروزه کمتر نامی از آنها شنیده میشود. این رویه که هنرمندان еще در قید حیات به فراموشی سپرده شوند، روش درستی نیست.
به عنوان یک ایرانی، هرگز عرق ایرانیام تمام نمیشود:
سعید راد با اشاره به اهمیت ویژه برگزاری جشنواره فیلم مقاومت گفت: دوران دفاع مقدس، روزگاری بود که بهترین و فداکارترین انسانها برای حفظ و حراست از میهن، همه دارایی و جان خود را فدا کردند و مانند لالههای به خون خفته، شهید شدند. من به عنوان یک ایرانی که غیرت و تعصب میهنیام پایانناپذیر است، هر حرکت ارزشمندی را برای گرامیداشت یاد این عزیزان ضروری و لازم میدانم.
سعید راد که از بازیگران فعال در عرصه دفاع مقدس است، افزود: یادبود و تجلیل از آن رزمندههای ایثارگری که در طول سالهای دفاع مقدس، جان و سلامتی خود را کف دست گرفته و به جبهههای نبرد رفتند، اما امروز گمنام و تنها در خانههایشان زندگی میکنند، یک وظیفه همگانی است. به همین دلیل، جشنواره فیلم مقاومت مسئولیتی است که همه مردم ایران در قبال آن نقش دارند.
او همچنین تأکید کرد که این جشنواره میتواند به شکل چشمگیری از تولید آثار هنری ارزشمند در زمینه دفاع مقدس حمایت کند.
مرگ:
سعید راد در شهریور ۱۴۰۲ بر اثر زمین خوردن، پای خود را آسیب داد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. به گفته دخترش، پروتزی که در پایش کار گذاشته شده بود، به خوبی جوش نخورد و به همین دلیل یک بار دیگر عمل شد. با وجود اینکه او جلسات فیزیوتراپی را به طور کامل گذراند، اما نتوانست دوباره راه برود و همچنین به عفونت ریه و مثانه دچار شد. این بار نیز با تصمیم شخصی خود، عمل دیگری انجام داد، اما این جراحی هم نتیجهای نداشت.
سرانجام در اولین روز مرداد ماه ۱۴۰۳، سعید راد، بازیگر قدیمی سینمای ایران، در ۷۹ سالگی از دنیا رفت. مراسم تشییع او در روز سوم مرداد، در حیاط خانه سینما برگزار شد. بنا بر خواسته خودش، پیکر او در کنار آرامگاه فردین، در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
در مراسم خاکسپاری سعید راد، پژمان بازغی که در این مراسم حاضر بود، از حضور کمرنگ چهرههای مشهور و بازیگران نامی در این مراسم انتقاد کرد.
