بیوگرافی ریما رامین فر
ریما رامین فر، بازیگر و نویسنده ایرانی، در پنجم فروردینماه ۱۳۴۹ به دنیا آمد. او در رشته کارگردانی تئاتر تحصیل کرد و مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه دریافت نمود.
فعالیت هنری او نخستین بار در سال ۱۳۷۶ با بازی در نمایش “شب بخیر مادر” در تئاتر آغاز شد. سپس در سال ۱۳۷۹ با بازی در فیلم سینمایی “نان، عشق، موتور هزار” برای اولین بار در سینما ظاهر گردید.
این بازیگر به خاطر بازی در فیلم “یک حبه قند” در جشنواره فیلم فجر، نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن در سال ۱۳۸۹ شد.
یکی از کارهای معروف ریما رامین فر، بازی در سریال “پایتخت” بود که از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۹ پخش شد. او برای این نقش، جایزه حافظ را به عنوان بهترین بازیگر زن کمدی دریافت کرد.
او در سال ۱۳۹۴ نیز در فیلم سینمایی “ابد و یک روز” بازی کرد و علاوه بر بازیگری، در چند مجموعه تلویزیونی به عنوان نویسنده همکاری داشته است.
همسر ریما رامین فر، امیر جعفری، نیز از بازیگران سینما و تلویزیون ایران است.
منوی دسترسی سریع
**خلاصهای از زندگی**
در این بخش، نگاهی کوتاه و کلی به مسیر زندگی و مهمترین رویدادهای آن خواهیم داشت.
**درباره زندگی**
در اینجا، داستان زندگی از آغاز تا به امروز، با جزئیات بیشتری بیان میشود.
**پیمان زناشویی**
این قسمت به چگونگی تشکیل خانواده و همسرگزینی میپردازد.
**حضور در فضای مجازی**
صفحات و کانالهای رسمی برای ارتباط و تعامل با مخاطبان در پلتفرمهای مختلف در این بخش معرفی میشوند.
**عرصه فعالیتهای هنری**
این بخش به تشریح کارها، آثار و مسیر حرفهای در دنیای هنر اختصاص دارد.
**فهرست آثار سینمایی**
لیست کامل فیلمها، سریالها و دیگر آثار تصویری که در آنها حضور داشتهایم، در اینجا قابل مشاهده است.
**دستاوردها و تقدیرها**
جایزهها، رتبهها و افتخاراتی که در طول فعالیت حرفهای کسب شدهاند، در این بخش گردآوری شدهاند.
**گفتوگوها**
متن یا ویدئوی مصاحبهها و گفتوگوهای انجامشده با رسانههای مختلف در اینجا قرار گرفته است.

خلاصه زندگینامه
نام: ریما
نام خانوادگی: رامین فر
تاریخ تولد: ۵ فروردین ۱۳۴۹ (۵۵ سال)
محل تولد: تهران، ایران
تحصیلات: کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر
شغل: بازیگر، کارگردان و نمایشنامهنویس
وضعیت تأهل: متأهل
همسر: امیر جعفری
فرزند: یک پسر
سالهای فعالیت: از ۱۳۷۶ تاکنون
زندگینامه

خانواده و زندگی شخصی:
بر اساس مدارک معتبر، ریما رامین فر در پنجم شهریور ماه سال ۱۳۴۹ متولد شد. زادگاه او شهر تهران است و اصالتاً تهرانی محسوب میشود. این بازیگر، مدرک لیسانس خود در رشته نمایش و فوقلیسانس را در زمینه کارگردانی از دانشگاه دریافت کرده است. او از همان نوجوانی علاقه فراوانی داشت تا در عرصههای هنری مانند تئاتر و تلویزیون فعالیت کند یا این که در دانشکده صدا و سیما مشغول به کار شود.
فرزند طلاق:
پدر این هنرمند، ابوالحسن رامینفر نام دارد. او که بنیانگذار و مدیر شرکت آرملات بود، در روستایی در فاصله ۸۴ کیلومتری اصفهان به دنیا آمد. پدر و مادر ریما رامین سالهاست که از هم جدا شدهاند. این هنرمند در یک مصاحبه درباره جدایی والدینش گفته است: اگر مادرم حرفهایم را بشنود، حتماً ناراحت میشود، ولی راستش را بخواهید من در خانوادهای بزرگ شدم که رابطه پدر و مادرم به نتیجه نرسید و بعد از مدتی از هم جدا شدند. این اتفاق، روح و روان مرا به شدت آزرد. به همین دلیل همیشه تلاش میکنم از هرگونه درگیری و ناآرامی دوری کنم. من باور دارم وقتی صاحب فرزند میشویم، باید از هر بحث و اختلافی که به روحیه و زندگی او آسیب میزند، پرهیز کنیم. با اینکه سالها از جدایی پدر و مادرم میگذرد، هنوز هم اثرات و آسیبهای آن را احساس میکنم. به همین خاطر تمام سعیام را میکنم تا با رفتار و کارهایم، پسرم را از هر بحران، جنجال و اختلافی دور نگه دارم. اینطوری میتوانم او را از آسیبها و رنجهای زیادی که خودم در زندگی تجربه کردم، محافظت کنم. پیشنهاد من به جوانان این است که هرگز در ازدواج و شروع زندگی مشترک عجله نکنند و دانش و آگاهی لازم درباره روابط و زندگی مشترک را به دست آورند. با این کار میتوانند با آمادگی کامل، این مسئولیت مهم را بپذیرند. متأسفانه صحبتهای این هنرمند درباره جدایی پدر و مادرش نشان میدهد که تأثیرات و زخمهای ناشی از این اتفاق، تا سالها بر فرزندان باقی میماند.
تحصیلات:
ریما رامینفر در سال ۱۳۶۷ دیپلم خود را گرفت و در رشته گرافیک در دانشگاه پذیرفته شد. اما بعد از یک سال تحصیل، تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به یکی از کشورهای اروپایی برود. او حدود سه تا چهار سال در آلمان زندگی کرد و در آنجا به تحصیل پرداخت. با این حال، به دلایلی دوباره به ایران بازگشت و این بار در دانشگاه، رشته نمایش را انتخاب کرد.
این هنرمند با پشتکار توانست تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی نمایش به پایان برساند و سپس در مقطع کارشناسی ارشد، در رشته کارگردانی فارغالتحصیل شود. به این ترتیب، او دانش و مهارت زیادی در زمینهی بازیگری و کارگردانی کسب کرد.
اگر بازیگر نمیشدم:
او در پاسخ گفت که زیاد به این فکر نکرده، چون شغل دیگری برایش جذاب نیست. شاید یک کافه کتاب راهاندازی کند تا مردم هنگام خوردن قهوه، کتاب هم بخوانند. تا به حال پول لازم برای این کار را نداشته، اما اگر روزی این امکان فراهم شود، قطعاً آن را انجام خواهد داد.
علایق و سرگرمیها:
ریما رامین فر گفته که علاقه زیادی به سفر کردن دارد و برایش مهم نیست کجا برود. او فقط دوست دارد به شهرها و کشورهای مختلف سفر کند و آنها را از نزدیک ببیند. به گفته او، مردم شمال ایران بسیار مهربان و گرم هستند و همین باعث شده که همنشینی با آنها برایش لذتبخش باشد. مردم این منطقه علاوه بر فرهنگ غنی و پرباری که دارند، بسیار متنوع و گوناگون هستند. این ویژگی باعث شده که غذاها و خوراکیهای خوشمزهای درست کنند و ریما علاقه زیادی به غذاهای شمالی دارد. همچنین این بازیگر به ورزش والیبال علاقمند است.
ازدواج

با گذشت سالها از شروع زندگی مشترک ریما رامینفر و امیر جعفری، این زوج هنوز در کنار یکدیگر با محبت و آرامش زندگی میکنند و از این نعمت بزرگ سپاسگزار هستند. داستان آشنایی و ازدواج این دو بازیگر به سال ۱۳۷۳ برمیگردد. آنها در کلاسهای آموزش تئاتر استاد حمید سمندریان شرکت کردند و پس از آن با هم در نمایشی به نام “دو جلاد” روی صحنه رفتند. دوران نامزدی ریما و امیر ۹ سال طول کشید. امیر جعفری در یکی از برنامههای تلویزیونی که مهمان مهران مدیری بود، توضیح داد که دلیل این تأخیر، مشکلات مالی و نداشتن شرایط اقتصادی مناسب برای شروع زندگی مشترک بوده است. امیر جعفری، همسر ریما رامینفر، متولد دهم شهریور ۱۳۵۳ در تهران است. او اولین بار در سال ۱۳۸۰ و با بازی در فیلم “نان، عشق، موتور هزار” وارد دنیای سینما شد و پس از آن با ایفای نقش در فیلم “قارچ سمی” به کار خود در عرصه بازیگری ادامه داد.
فرزند:
ریما رامینفر و امیر جعفری، که با عشق و ازدواج به یکدیگر پیوستند، تنها یک پسر دارند به نام آیین. آیین در ششمین روز از شهریور ماه سال ۱۳۸۶، همزمان با شب نیمه شعبان و سالروز میلاد با سعادت حضرت صاحب الزمان (عج) به دنیا آمد. آنها فقط همین یک فرزند را دارند و تصمیم به داشتن فرزند دیگری نگرفتهاند. با این حال، بعضی از سایتها و شبکههای مجازی بیاعتبار، با پخش عکسها و مطالب نادرست، شایعههایی درباره تولد فرزند دوم آنها پخش میکنند که حقیقت ندارد. حتی عکسی از ریما در حالی که نوزادی را در آغوش گرفته بود، منتشر شد و ادعا کردند که فرزند دوم امیر جعفری به دنیا آمده است. اما این نوزاد، در واقع فرزند برادر امیر جعفری بوده است.
ریما رامین فر در شبکه های اجتماعی
به نظر میرسد ریما رامین فر در شبکه اجتماعی اینستاگرام صفحه شخصی ندارد. همسر او، امیر جعفری، با انتشار یک پست در صفحه خودش این موضوع را اینطور بیان کرده است:
“دوستان عزیز، ریما رامین فر، همسر من هیچ گونه فعالیت و صفحهای در اینستاگرام ندارد و همچنین فن پیجهای موجود هم زیر نظر ایشان و مورد تایید نیست.”
زندگی هنری

ریما رامین فر تحصیلات دبیرستان خود را در سال ۱۳۶۹ به پایان رساند و در کنکور، رشته گرافیک را برای ادامه تحصیل در دانشگاه انتخاب کرد.
پس از یک سال، او به آلمان رفت و تحصیلاتش را در آن کشور پی گرفت. اما پس از چند سال، به دلایلی به ایران بازگشت و دوباره در کنکور شرکت کرد و این بار در رشته هنر پذیرفته شد.
او در زمان دانشجویی به دنیای تئاتر قدم گذاشت و شروع به بازی در نمایشها کرد.
ورود به عرصه تئاتر با نمایشنامه نویسی:
ریما رامین فر برای اولین بار در کارنامه هنری خود دست به نوشتن یک نمایشنامه زد و نام آن را “پس تا فردا” گذاشت. این اثر برای اولین بار در جشنواره جهانی تئاتر فجر روی صحنه رفت و موفق به کسب مقام سوم در بخش نمایشنامهنویسی شد. او علاوه بر نویسندگی، در این نمایش نیز به عنوان بازیگر حضور داشت.
فعالیتهای تئاتر:
این هنرمند در سال ۱۳۷۱ وارد دانشگاه شد و در رشته تئاتر تحصیلات خود را آغاز کرد. اولین کار حرفهای او بازی در نمایش “شب بخیر مادر” بود. این نمایشنامه اثر مارشا نورمن و کارگردانی آن بر عهده حامد محمد طاهر بود که در سال ۱۳۷۵ در یکی از سالنهای تئاتر شهر به روی صحنه رفت.
پس از آن، آریما رامین فر به فعالیتش در دنیای تئاتر ادامه داد و در چندین نمایش مختلف بازی کرد. علاوه بر بازیگری، او در زمینههای کارگردانی و نمایشنامهنویسی نیز فعال بود. از جمله کارهای مهم او در تئاتر میتوان به نمایشهای “از زمستان”، “۶۶ رقص کاغذ پارهها”، “پس تا فردا”، “دل سگ”، “یک دقیقه سکوت”، “همان همیشگی” و “زمزمه مردگان” اشاره کرد.
او در سال ۱۳۸۰ در نمایش “یک دقیقه سکوت” بازی کرد و به خاطر این نقش، جایزه دوم بهترین بازیگر را از جشنواره بینالمللی تئاتر فجر دریافت کرد. همچنین رامین فر برای بازی در نمایش “زمزمه مردگان” موفق به کسب جایزه اول بهترین بازیگر در همین جشنواره شد.
حضور در تلویزیون:
ریما رامینفر اولین بار در سال ۱۳۸۰ با نوشتن فیلمنامه برای مجموعه تلویزیونی «بدون شرح» وارد عرصه تلویزیون شد.
او همچنین در سریال «من یک مستاجرم» همراه همسرش نقشآفرینی کرد.
این هنرمند در بخشهایی از مجموعه «کمربندها را ببندیم» نیز به ایفای نقش پرداخت و علاوه بر بازیگری، در نویسندگی این اثر نیز مشارکت داشت.
شهرت با سریال پایتخت:
بازی در مجموعه پایتخت، یک اتفاق بسیار مهم در زندگی هنری ریما رامینفر بود. او با حضور در این سریال که ساخته سیروس مقدم و همکارانش است، بازی فوقالعادهای ارائه داد و به چهرهای آشنا برای همه تبدیل شد. نقشآفرینی او در کنار محسن تنابنده، یک ترکیب هنری زیبا و بهیادماندنی را خلق کرد. در این سریال، ریما رامینفر در نقش “هما”، همسر یک مرد گچکار ظاهر شد و با رویدادهای مختلفی که برای این خانواده پیش آمد، توانست احساسات و عواطف شخصیت خود را به شکلی درخشان و تاثیرگذار به نمایش بگذارد.
مروری بر فیلم ها:
ریما رامین فر در فیلمها و مجموعههای تلویزیونی زیادی بازی کرده است. در ادامه، نگاهی به آثار هنری و نقشآفرینیهای او خواهیم داشت.
سریال پایتخت:
مجموعهی تلویزیونی پایتخت در شش فصل مختلف ساخته و پخش شد. ریما رامینفر در همهی این فصلها، نقش هما، همسر نقی معمولی را بازی کرد. این مجموعه کاری است از سیروس مقدم که کارگردانی آن را الهام غفوری بر عهده داشت. به نظر میرسد که فصل هفتم این سریال برای پخش در ماه رمضان و همچنین عید نوروز سال ۱۴۰۴ در حال ساخت باشد. ریما رامینفر در این مجموعه در کنار بازیگرانی مانند محسن تنابنده، احمد مهرانفر، هومن حاجیعبدالهی و دیگر هنرمندان ایفای نقش کرده است.
فیلم هتل:
فیلم سینمایی «هتل» به کارگردانی مسعود اطیابی و تهیهکنندگی محمد شایسته، داستان دو زوج را روایت میکند که در سفرشان به جزیره کیش، با موقعیتهای بامزه و چالشهای خندهدار روبهرو میشوند. در این فیلم، ریما رامینفر در نقش خانم توکلی و همچنین عمه بازی کرده است. از دیگر بازیگران این اثر میتوان به پژمان جمشیدی در نقش رامین قادری، محسن کیایی در نقش مسعود مروّجی، صدف اسپهبدی در نقش سهیلا و مهلقا باقری در نقش ستاره اشاره کرد.
فیلم ویلای ساحلی:
ویلای ساحلی فیلمی کمدی و طنز است که کارگردانی آن را کیانوش عیاری بر عهده داشته است. این فیلم در ابتدا با نام “رکر” شناخته میشد. داستان فیلم درباره یک خانواده روستایی است که قرار است به مدت شش ماه به عنوان سرایدار از یک ویلا مراقبت کنند. در این فیلم، پژمان جمشیدی نقش یک مرد را بازی میکند و ریما رامینفر در نقش همسر او ظاهر میشود. بازیگران دیگری مانند رضا عطاران، فرگل فربخش، یوسف خسروی و علی پناهی نیز در این فیلم ایفای نقش کردهاند.
سریال جنگل آسفالت:
مجموعه «جنگل آسفالت» در شبکه نمایش خانگی منتشر شده است. در این سریال، ریما رامین فر در کنار همسرش امیر جعفری به ایفای نقش پرداخته است. این اثر درام، به کارگردانی پژمان تیمورتاش ساخته شده و در زمان پخش، با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبرو شد. بازیگران زیادی در این مجموعه حضور داشتند که از جمله آنها میتوان به نوید محمدزاده، امیر جعفری، مریلا زارعی، فرشته حسینی، علیرضا جعفری، ریما رامین فر، نازنین فراهانی، مجید آقاکریمی، دیبا زاهدی، آزاده صمدی و مسعود کرامتی اشاره کرد. این بازیگران در کنار هم، داستان جذاب و زیبایی را خلق کردند.
فیلم ابد و یک روز:
یکی دیگر از فیلمهایی که ریما رامینفر در آن بازی کرده، فیلم سینمایی “ابد و یک روز” است. او در این فیلم، نقش شخصیتی به نام شهناز را اجرا کرده است. کارگردان و نویسنده این فیلم سعید روستایی بوده و تهیهکنندگی آن را نیز سعید ملکان بر عهده داشته است.
داستان فیلم درباره زندگی یک خانواده است که با مشکلات زیادی مانند اعتیاد، کمبود پول، بیکاری و موارد دیگر روبهرو هستند. ریما رامینفر در نقش شهناز، در کنار بازیگرانی چون پیمان معادی، نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار و شبنم مقدمی ظاهر شده است.
ابد و یک روز که توسط سعید روستایی کارگردانی و نویسندگی شده و سعید ملکان تهیهکننده آن است، روایتگر داستان خانوادهای است که با چالشهای مختلفی از جمله اعتیاد، فقر، بیکاری و… دست و پنجه نرم میکنند.
فیلم یه حبه قند:
فیلم سینمایی «یه حبه قند» به کارگردانی رضا میرکریمی ساخته شده است. در این فیلم، ریما رامینفر در نقش اعظم، همسر جعفر که توسط رضا کیانیان بازی شده، ظاهر میشود. داستان فیلم درباره یک مراسم عروسی است که صبح روز عقد، دایی عروس در حال خوردن صبحانه، به خاطر یک حبه قند دچار خفگی شده و از دنیا میرود. از دیگر بازیگران این فیلم میتوان به نگار جواهریان، سعید پورصمیمی، پریوش نظریه، فرهاد اصلانی و چند نفر دیگر اشاره کرد.
سریال من یک مستاجرم:
یکی از سریالهای پرمخاطب تلویزیونی، «من یک مستاجرم» نام دارد. این مجموعه که ساخته پریسا بختآور است، داستان زندگی زنی به نام نیره را روایت میکند که همسر ناصر (با بازی سعید آقاخانی) است. در کنار این دو، بازیگران سرشناسی مانند امیر جعفری، کتایون امیرابراهیمی، نگار فروزنده، سپند امیرسلیمانی و دیگران نیز در این سریال ایفای نقش کردهاند.
موضوع اصلی داستان حول محور بانوی سالمندی به نام زمانه خانم (با بازی کتایون امیرابراهیمی) میچرخد که صاحب یک ساختمان پنجواحدی در تهران است. او پس از سالها زندگی در خارج از کشور، به ایران بازمیگردد و…
فیلم شناسی

خیلی از طرفداران هنر دوست دارند بدانند ریما رامینفر در چه فیلمها و آثاری بازی کرده است. به همین دلیل، در این بخش فهرست کاملی از کارهای سینمایی، تلویزیونی و تئاتری این هنرمند را برایتان آوردهایم.
فیلمهای سینمایی:
| سال | عنوان | نقش | کارگردان |
|---|---|---|---|
| ۱۳۸۰ | نان، عشق و موتور ۱۰۰۰ | آویشن | ابوالحسن داوودی |
| ۱۳۸۶ | رفیق بد | فرح | عباس احمدی مطلق |
| ۱۳۸۷ | شیرین | ریما رامینفر | عباس کیارستمی |
| ۱۳۹۰ | یه حبه قند | اعظم | رضا میرکریمی |
| ۱۳۹۰ | قصهها | خانم منشی زاده | رخشان بنیاعتماد |
| ۱۳۹۱ | سیزده | مهری | هومن سیدی |
| ۱۳۹۳ | مرگ ماهی | رعنا | روحالله حجازی |
| ۱۳۹۴ | فصل نرگس | نگار آذربایجانی | |
| ۱۳۹۴ | زاپاس | زری | برزو نیکنژاد |
| ۱۳۹۴ | ابد و یک روز | شهناز | سعید روستایی |
| ۱۳۹۵ | سوفی و دیوانه | سارا (صدا) | مهدی کرمپور |
| ۱۳۹۶ | چهل و هفت | احمد اطراقچی، علیرضا عطاالله تبریزی |
|
| ۱۳۹۷ | زیر نظر | مهشید (صدا) | مجید صالحی |
| ۱۴۰۰ | ملاقات خصوصی | فریبا | امید شمس |
| ۱۴۰۱ | ویلای ساحلی | کیانوش عیاری | |
| ۱۴۰۲ | هتل | خانم توکلی | مسعود اطیابی |
سریالهای تلویزیونی:
| سال | عنوان | نقش | کارگردان |
|---|---|---|---|
| ۱۳۸۳ | من یک مستاجرم | نیره | پریسا بختآور |
| ۱۳۹۰–۱۴۰۴ | پایتخت | هما سعادت | سیروس مقدم |
| ۱۳۹۱ | چک برگشتی | اکرم | سیروس مقدم |
| ۱۴۰۱ | مهمونی | خودش | ایرج طهماسب |
| ۱۴۰۳ | جنگل آسفالت | سیمین رشیدیان | پژمان تیمورتاش |
فیلمهای تلویزیونی:
| سال | عنوان | کارگردان |
|---|---|---|
| ۱۳۹۰ | آخرین روز ماه | منوچهر هادی |
| ۱۳۹۲ | چند روز بیشتر | پریسا گرگین |
تئاتر:
| سال | نام مجموعه | کارگردان |
|---|---|---|
| ۱۳۹۶٬۱۳۹۷ | آن سوی آینه | علی سرابی |
| ۱۳۹۲ | اینجا کجاست | شیوا مسعودی |
| ۱۳۸۸ | رومولوس کبیر | نادر برهان مرند |
| ۱۳۸۸ | غریبهای در خانه | دلآرا نوشین |
| ۱۳۸۷ | کابوسهای پیرود بازنشسته خائن ترسو | نادر برهان مرند |
| ۱۳۷۶ | شب بخیر مادر | محمد یعقوبی |
| ۱۳۸۵ | مرگ دستفروش | نادر برهانی مرند |
| ۱۳۸۱ | زمزمه مردگان | سیامک احصائی |
| ۱۳۸۱ | میرم روزنامه بخرم | رحیم نوروزی |
| ۱۳۸۰ | همان همیشگی | رامینفر |
| ۱۳۷۹ | دل سگ | محمد یعقوبی |
| ۱۳۷۹ | یک دقیقه سکوت | محمد یعقوبی |
| ۱۳۷۹ | پس تا فردا | محمد یعقوبی |
| ۱۳۷۸ | رقص کاغذ پارهها | محمد یعقوبی |
| ۱۳۷۷ | زمستان ۶۶ | محمد یعقوبی |
| ۱۳۷۶ | شب بخیر مادر | محمد یعقوبی |
| ترن | حمیدرضا آذرنگ |
نویسندگی:
| سال | عنوان |
|---|---|
| ۱۳۸۱ | بدون شرح |
| ۱۳۸۳ | کمربندها را ببندیم |
| ۱۳۸۶ | چارخونه |
جوایز و نامزدیها
| سال | جشنواره | بخش | اثر | نتیجه | جایزه |
|---|---|---|---|---|---|
| ۱۳۸۹ | بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر | بهترین بازیگر مکمل زن | یه حبه قند | نامزدشده | سیمرغ بلورین |
| ۱۳۸۹ | پانزدهمین جشن سینمای ایران | بهترین بازیگر مکمل زن | یه حبه قند | نامزدشده | تندیس شایستگی |
| ۱۳۹۰ | پنجمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران | بهترین بازیگر مکمل زن | یه حبه قند | برنده | تندیس جشنواره |
| ۱۳۹۴ | پانزدهمین دوره جشن حافظ | بهترین بازیگر زن کمدی تلویزیون | پایتخت ۳ | برنده | تندیس حافظ |
| ۱۳۹۷ | جشنواره نوروزی صداوسیما | بهترین بازیگر زن | پایتخت | برنده | تندیس جشنواره |
| ۱۳۹۷ | هجدهمین دوره جشن حافظ | بهترین بازیگر زن کمدی تلویزیون | پایتخت ۵ | نامزد شده | تندیس حافظ |
| ۱۳۹۹ | بیستمین دوره جشن حافظ | بهترین بازیگر زن کمدی تلویزیون | پایتخت ۶ | نامزد شده | تندیس حافظ |
مصاحبه

در ادامه زندگینامه ریما رامینفر، یک گفتگوی کوتاه و خواندنی از ایشان را برایتان آوردهایم.
تا کنون به چه مناطقی سفر کرده و علاقه بیشتری به کدام یک از شهرهای ایران دارید؟
در حقیقت سفرهای مختلفی به تمامی شهرهای ایران داشتهام که از جمله آنها اصفهان، کرمان، گیلان، تبریز و … بوده است. همچنین به جهت تولید فیلم سینمایی یه حبه قند عازم شهر یزد شدیم. من در این شهر شاهد استقبال و مهمان نوازی بینظیری از مردم بودم که برایم بیسابقه بود.
لطفاً به بیان خاطراتی بپردازید که برایتان لذت بخش است.
اغلب خاطرات من مربوط به سالهای کودکی در کنار مادربزرگم باز میگردد. همیشه در ذهنم به یاد میآورم سفرهای که او تدارک دیده و علی الخصوص در ایام ماه مبارک رمضان آن را با سلیقه و زیبایی زیادی می چید. همچنین دعا و عباداتی که او با خلوص نیت انجام میداد، واقعا مثال زدنی است. این مطالب از خاطرات ارزشمند من در آن سالها بوده است.
از کودکی همین قدر خوش برخورد و گرم بودید؟
در گذشته من دارای شخصیتی به شدت کمرو، خجالتی و نچسب بودم. (با خنده) به طوری که بسیاری از اطرافیانم همه تلاش خود را در جهت ورود من در جمع به کار میگرفتند. جشن تولدی برایم ترتیب دادند و ناچار شدم به میان میهمانان آمده و شمعهای موجود بر روی کیک را خراب کنم. ولی این رفتار برایم بسیار سخت بود. در سالهای کودکی ام، پدرم به شدت تمایل داشت که نوازندگی پیانو را فرا بگیرم، ولی میسر نشد. چرا که رغبت چندانی به این کار نداشتم. ولی همچنان گرایش و اشتیاق من به موسیقی وجود دارد.
چه تصوراتی از گذشته و کارهای خود دارید که با گذشت زمان و تجربه، آنها را اصلاح کنید؟
موضوع ویژهای در زندگی من وجود نداشت که در اثر گذشت ایام تغییر کند. فقط رویکرد خجالتی بودن من دستخوش تحول شد.
الآن چطور؟ هنوز نوع نگاه دیگران برای شما مهم است؟
نه اینطور نیست. هم اکنون به این موضوع دست یافتهام که لازم است افکارم را آرام کرده و با آسایش خیال به امورات زندگی خود بپردازم. حالا برخلاف سالهای کودکیم، اهمیت چندانی برایم ندارد که دیگران و مردم چگونه در مورد من فکر میکنند.
چه شد که این آدم خجالتی تصمیم گرفت بازیگر شود؟
از سالهای تحصیل در مقطع دبیرستان مصمم شدم که جریان زندگی خود را به دست گرفته و تغییراتی را در آیندهام لحاظ کنم. سینما از جمله علاقمندیهای من بود، ولی هنرپیشگی نه. در سالهای تحصیل در دانشگاه به دورههای آموزشی تحت نظر استاد سمندریان وارد شدم. در ابتدا تصور میکردم این موضوع از توان من خارج است. ولی با گذشت ایام دریافتم که هنرپیشگی یک شاخه از علم بوده و پس از فراگرفتن آن، شرایط فعالیت فراهم میشود.
این تصمیم به چه سالی برمی گردد؟
من در سال ۱۳۷۱ پس از قبولی در کنکور به دانشگاه راه یافته و پس از آن به مدت چند سال در کشور آلمان سکونت کردم.
دیدگاه شما نسبت به مطالعه چیست و به چه کتابهایی علاقه دارید؟
کتاب خاصی در خاطرم نیست. ولی به خواندن داستانهای رمان علاقه داشته و تا پیش از متولد شدن پسرم، انواع مختلفی از کتابها، نشریات، روزنامه و داستانهای کوتاه را مطالعه میکردم. همچنین از علاقمندان به ادبیات آمریکایی، لاتین، شمالی و اروپایی هستم. از نویسندگان محبوبم میتوان سلنجر، یوسا، مارکز و کوندرا را نام برد.
چه صحبتی با هواداران خود دارید؟
در جایی قسمتی از صحبتهای دولت آبادی را مطالعه کردم که بیان می کرد؛ جریان زندگی ما در خلال امورات روزانه زیبا و رنگ و جلا مییابد. زندگی در لحظه بسیار اهمیت دارد. من اعتقاد دارم حتی صرف یک بستنی در کنار همه اعضای خانواده، تغییر و تحول زیادی را در احوال ما پدیدار میکند. به همگان سفارش میکنم ارزش و بهای اوقاتی که در کنار یکدیگر سپری میکنیم را بدانند. از نگاه من انجام ورزش و یا فعالیتهای دیگری که موجب احساس آرامش در فرد میشود، کار مفیدی است.
