بیوگرافی ویدا جوان
ویدا جوان، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر، در سیویکم مردادماه ۱۳۶۵ به دنیا آمد. او مدرک کارشناسی خود را در رشته حسابداری گرفته است. علاوه بر این، در کلاسهای آموزش بازیگریِ مؤسسهای که حمید سمندریان مدیریت آن را بر عهده داشت، حاضر شد و اصول بازیگری در تئاتر را فراگرفت. این بازیگر پس از ایفای نقش در سریالهای «زمانه» و «ماه و پلنگ» به هنرمندی شناخته شده و محبوب تبدیل شد.
منوی دسترسی سریع
خلاصهای از زندگی
داستان زندگی
ازدواج و خانواده
صفحات مجازی
فعالیتهای هنری
آثار سینمایی
گفتوگوها
خلاصه زندگینامه
نام: ویدا
نام خانوادگی: جوان
تاریخ تولد: ۳۱ مرداد ۱۳۶۵
محل تولد: تهران، ایران
ملیت: ایرانی
تحصیلات: کارشناس حسابداری
سابقه کار: از سال ۱۳۸۷ تا به حال
همسر: ایلا تهرانی
حرفه: بازیگر
زندگینامه
زندگی شخصی:
ویدا جوان بازیگر، طراح و برنامهریز ایرانی است که در ۳۱ مرداد ۱۳۶۵ در تهران متولد شد.
وی مدرک لیسانس خود را در رشته حسابداری از دانشگاه دریافت کرده است.
او به دلیل علاقه فراوانی که به بازیگری داشت، در کلاسهای آموزشی این رشته زیر نظر استاد حمید سمندریان شرکت کرد و اصول و فنون بازیگری را فرا گرفت.
ویژگی های فردی و علاقمندی ها:
ویدا جوان در یک مصاحبه خبری گفته: هر وقت مرگ را به یاد میآورم، تنها چیزی که از آن میترسم، دوری و جدایی از همسرم ایلا است.
این بازیگر، نواختن یک ساز را بلد است. همچنین دورههای آواز را گذرانده و گاهی هم نقاشی و طراحی لباس انجام میدهد. بعضی وقتها هم دلنوشته مینویسد.
به گفته خودش، شخصیتی چندبعدی دارد و معمولاً از خودش انتقاد میکند و از کارهایی که انجام داده، راضی نیست.
ویدا جوان در وقت آزادش کتاب میخواند، فیلم و سریال تماشا میکند و به سینما و تئاتر میرود. علاوه بر این، گاهی به کتابهای صوتی گوش میدهد و موسیقی هم بخشی از زندگی روزمره او است.
نسبت با رامبد جوان:
ویدا جوان در برنامه زنده تلویزیونی “رود خلیج فارس” حاضر شد و به عنوان مهمان در این برنامه شرکت کرد. او در این برنامه توضیح داد که هیچ نسبت فامیلی با رامبد جوان ندارد و این فقط تشابه اسمی است که باعث سوءتفاهم شده است. او همچنین گفت نام کامل او در واقع “جوان خلیل” است و این نام خانوادگی او میباشد.
شباهت جالب به هانیه توسلی:
برخی از صفحات اینترنتی و شبکههای اجتماعی به موضوع شباهت ظاهری ویدا جوان، بازیگر سینما، با هانیه توسلی پرداختهاند.
طراحی لباس و مدلینگ:
ویدا جوان علاوه بر بازیگری، در زمینه طراحی لباس و مدلینگ هم فعالیت میکند. به باور او بازیگری شغلی ناپایدار و بیثبات است. با این حال، عشق و علاقهی فراوانی به این کار دارد و یکی از دغدغههای اصلیاش، پیشرفت فکری و حرفهای در این زمینه است. این بازیگر میگوید خانوادهاش شرایط و امکانات لازم برای ورود او به عرصهی هنر را فراهم نکردند، اما همسرش کاملاً از او حمایت کرده و نقش مهمی در رشد و پیشرفت ویدا داشته است. این هنرمند با وجود علاقهی شدیدی که به بازیگری دارد، گفته است که اگر لازم باشد، به خاطر همسر و زندگی مشترکشان از حرفهی بازیگری کنار خواهد کشید.
ازدواج
یک نکته جالب از زندگی ویدا جوان این است که او پس از مدتی شناخت از ایلا تهرانی، با شجاعت تمام پیشقدم شد و از او خواستگاری کرد. ایلا تهرانی نیز بلافاصله و با کمال میل این پیشنهاد را پذیرفت.
ویدا جوان و همسرش ایلا تهرانی که در برنامه ویتامین ث با اجرای علی ضیا حضور داشتند، صادقانه در مورد نحوه ازدواجشان توضیح دادند. آنها گفتند که پس از درخواست ویدا جوان و موافقت ایلا تهرانی، زندگی مشترک خود را آغاز کردند.
در یکی از گفتگوها که با ویدا جوان انجام شد، او در خصوص دیدار و آشنایی خود با شوهرش اظهار داشت:
آشنایی من و ایلا به چندین سال پیش برمیگردد. یکی از نزدیکانم که میدانست به هنر دوبله علاقهمندم، شرایطی را فراهم کرد تا به استودیوی ضبط صدای ایلا بروم و یک تست دوبله انجام دهم.
در همین رفتوآمدها به استودیو، گفتوگوهایی بین من و ایلا شکل گرفت و کمکم فهمیدیم که در زمینههایی مانند هنر، رنگها و نگاه به زندگی، علایق و دیدگاههای مشترک زیادی داریم. این اشتراکات آنقدر زیاد بود که حتی بعد از ازدواج و شروع زندگی مشترک، میزان تفاهم و همفکری ما برای خانوادههایمان هم شگفتانگیز بود.
ایلا تهرانی همسر ویدا جوان گفته است: در واقع چیزی که باعث شد عاشق ویدا شوم و با قاطعیت برای ازدواج با او اقدام کنم، شجاعت و اطمینان نفس بالایی بود که در او دیدم. چنین ویژگیهایی در این روزگار به ندرت پیدا میشود.
به گفته ویدا جوان، ایلا تهرانی در آشپزی بسیار ماهر است و در بیشتر مواقع، ویدا فقط در پخت غذا به او کمک میکند.
خرید کتاب به جای گل خواستگاری:
همسر ویدا جوان، ایلا تهرانی، گفته است که برای مراسم خواستگاری، به جای خرید گل و شیرینی، به ویدا کتاب سعدی و دو کتاب از هوشنگ ابتهاج هدیه داده است.
مهریه شاخه گل:
ازدواج ویدا جوان و همسرش از جهات مختلف مورد توجه قرار گرفته است. یکی از این موارد، مهریه غیرمعمول این بازیگر بود که بحثهای زیادی به پا کرد. او برای مهریه خود، حدود هفت هزار شاخه گل رز هلندی انتخاب کرد.
ایلا تهرانی در مصاحبهای گفت: من و ویدا تصمیم گرفتیم زندگی مشترکمان را بر اساس خواستهها و علایق خودمان شروع کنیم. هر دوی ما باور داشتیم که عشق و صداقتی که در رفتار و زندگیمان وجود دارد، تضمینی برای خوشبختی ما خواهد بود.
بنابراین وقتی نوبت به تعیین مهریه رسید، به درخواست ویدا، تعداد هفت هزار و صد و یازده شاخه گل رز هلندی در رنگهای سفید، قرمز و زرد انتخاب شد. حتی عاقد که برای خواندن خطبه عقد در مراسم حاضر بود، از این انتخاب متعجب شد.
او در ادامه گفت: من در طول این سالهای زندگی مشترک، همیشه سعی کردهام در مناسبتهای مختلف، برای همسرم گل بخرم.
ویدا جوان در شبکه های اجتماعی
اینستاگرام:
Vida.javan@
زندگی هنری
ورود به عرصه هنر:
ویدا جوان با شرکت در دورههای آموزش بازیگری تحت نظر استاد حمید سمندریان به فراگیری این رشته پرداخت. سپس او در سال ۱۳۸۷ در حالی که در سن ۲۳ سالگی بود، توانست با عهدهدار شدن یک نقش کوتاه به عنوان راننده تاکسی در فیلم سینمایی از ما بهترون ساخته مهرداد فرید، برای اولین بار جلوی دوربین فیلمبرداری هنرنمایی کند.
به فاصله چند ماه این هنرپیشه در فیلم سینمایی نیش زنبور نقش پردازی کرد. پس از آن در سال ۱۳۹۰ توانست در اثری از ابراهیم حاتمی کیا به نام گزارش یک جشن هنرنمایی کند.
همچنین او در همین سال در مجموعه راه طولانی ساخته رضا کریمی ایفای نقش نموده و نخستین فعالیت خود را در عرصه تلویزیون آغاز کرد. پس از گذشت یک سال، ویدا جوان که در سن ۲۶ سالگی بود، با نقش پردازی در مجموعه تلویزیونی زمانه اثری از حسن فتحی، به چهره شناخته شدهای در میان مردم و مخاطبان تبدیل شد.
او در خصوص دعوتش جهت ایفای نقش در سریال مذکور بیان کرده:
من به واسطه برنامه ی ریز تله فیلم به نام یک خواب کوچولو که عهدهدار نقش اصلی در آن بودم، شرایط آشنایی با آقای حسن فتحی برایم میسر شد. زمانی که در تست شرکت کردم، از بین چندین نفر متقاضی جهت حضور در سریال زمانه برگزیده شدم. از دیگر آثار برجسته ویدا جوان در عرصه تلویزیون، میتوان به مجموعه تلویزیونی پژمان اشاره کرد.
اوج شهرت:
ویدا جوان با بازی در سریال “شمعدونی” در سال ۱۳۹۴، خیلی بیشتر از قبل مشهور شد. این سریال را سروش صحت کارگردانی کرده و بازیگران شناختهشدهای مثل محمد نادری، آتنه فقیهنصیری، حسن معجونی، امیر کاظمی و نگار عابدی هم در آن نقش داشتند. حضور ویدا جوان در این مجموعه، باعث شد محبوبیت زیادی در بین مردم پیدا کند. علاوه بر کار در تلویزیون، او در زمینه سینما هم فعالیت داشته و در فیلمهایی مانند “آبادان یازده ۶۰” و “قیف” نیز ایفای نقش کرده است.
مروری بر نقشها:
در ده سال گذشته، ویدا جوان یکی از بازیگرانی بوده که کارهای زیادی در سینما و تلویزیون انجام داده است. او در نقشهای گوناگونی ظاهر شده و توانایی خود را در سبکهای مختلف به نمایش گذاشته است. در اینجا میخواهیم برخی از آثار مهم و شاخص او را به شما معرفی کنیم.
سریال تمام رخ:
مجموعهی تلویزیونی «تمام رخ» به کارگردانی محمود عظیمی و تهیهکنندگی ابوالفضل صفری، در سال ۱۴۰۱ تولید شد و از شبکه سه سیما پخش گردید. این سریال داستان زندگی چند خانواده را روایت میکند که با وجود داشتن تحصیلات بالا، در معرض خطر فریب خوردن از سایتهای شرطبندی قرار میگیرند. همچنین، طمع و حرص آنان برای ثروت سریع، باعث شده تا شاهد پیمانشکنی، بیوفایی، خیانت و حتی جداییهای عاطفی در میانشان باشند.
ویدا جوان در این مجموعه در کنار بازیگرانی همچون رحیم نوروزی، آرش آصفی، معصومه بافنده، احسان امانی، نگین صدق گویا، مهدی سلوکی، بهزاد خداویسی، کاظم هژیرآزاد، رحمان باقریان، علیرام نورایی، شیدا یوسفی، مهوش صبرکن و وحید نفر به ایفای نقش پرداخته است.
سریال زمانه:
سریال «زمانه» به کارگردانی حسن فتحی، در سال ۱۳۹۱ از شبکه سه سیما پخش شد. این مجموعه در زمان پخش خود، بینندگان بسیاری را جذب کرد و داستان زندگی جوانی به نام بهزاد را روایت میکند که قرار است با دخترعمویش، بهار، ازدواج کند.
بهزاد سالها پیش، پدرش را در یک حادثه رانندگی از دست داده و پس از آن، تحت سرپرستی عمویش، حسام، بزرگ شده و از دانشگاه فارغالتحصیل شده است. در ادامه، مردی به نام سهیل رازی بزرگ و مهم را فاش میکند و ادعا میکند که پدر بهزاد بر اثر دستهای برادرش، حسام، کشته شده است و…
ویدا جوان در این سریال، نقش نگار، دخترعموی کوچک بهزاد را بازی میکند. این مجموعه با حضور بازیگرانی چون حمید گودرزی، حسین محجوب، پریناز ایزدیار، مهرانه مهینترابی، فریبا متخصص، آیدا فقیهزاده، حسین مهری، رویا میرعلمی، امید روحانی و هومن برقنورد به تصویر کشیده شد.
سریال پژمان:
سریال پژمان توسط سروش صحت ساخته شد و محسن چگینی تهیهکننده آن بود. این مجموعه در سال ۱۳۹۲ تولید و از شبکه سه سیما پخش شد. داستان سریال درباره پژمان جمشیدی، یک فوتبالیست سابق تیم ملی ایران است که خودش در نقش اصلی بازی میکند. او در طول چهار فصل متوالی، هنوز نتوانسته است یک تیم مناسب برای بازی پیدا کند.
ویدا جوان در این سریال، نقش هدیه را بازی میکند؛ دختری که نامزد پژمان است. هدیه به هنرمندان و فوتبالیستها علاقه زیادی دارد و به همین دلیل عاشق پژمان شده است. اما او با خواهر پژمان، پریسا، رابطه خوبی ندارد و مدام بین آنها بحث و درگیری پیش میآید.
در این مجموعه علاوه بر ویدا جوان، بازیگران دیگری مانند سام درخشانی، بهاره رهنما، بیژن بنفشهخواه، شقایق دهقان، اردشیر کاظمی، حسین سلیمانی و همچنین چند چهره مشهور فوتبال حضور دارند که همه با هم یک داستان جذاب و تماشایی خلق کردهاند.
سریال ماه و پلنگ:
سریال «ماه و پلنگ» به کارگردانی احمد امینی و تهیهکنندگی آرمان زرینکوب، در سال ۱۳۹۵ تولید و از شبکه سه سیما پخش شد.
داستان این مجموعه درباره دختری به نام کتایون است که درست در روز عروسی خود، شاهد یک تصادف رانندگی مرگبار میشود. در این حادثه، شوهرش جان خود را از دست میدهد. رانندهای که باعث این سانحه شده، گواهینامه رانندگی نداشته است. کتایون برای پیگیری قانونی ماجرا، وکیلی به نام محسن را انتخاب میکند. همچنین او از دوستش ملکا که او هم وکیل است، میخواهد در این پرونده از او حمایت کند.
با این حال، محسن با استفاده از روابط و نفوذ خود، پرونده را به نفع راننده به پایان میرساند. کتایون که هم شوهرش را از دست داده و هم احساس میکند عدالت اجرا نشده، به شدت دچار افسردگی میشود و مدتی تحت درمان روانپزشک قرار میگیرد.
در ادامه، دو وکیل پرونده، یعنی محسن و ملکا، با یکدیگر رابطه عاطفی پیدا میکنند و در نهایت با هم ازدواج میکنند. چند سال بعد، کتایون از این موضوع باخبر میشود و تصمیم میگیرد انتقام بگیرد. او با نقشهای باعث جدایی محسن از ملکا شده و خودش با او ازدواج میکند.
در این سریال، نقش کتایون نجاتی را بازیگران دیگری همچون داریوش ارجمند، شاهرخ استخری، علی شادمان، بیتا سحرخیز، پوراندخت مهیمن، آتنه فقیه نصیر، زهرا سعیدی، فرهاد جم و فرشید نوابی همراهی کردهاند.
سریال شمعدونی:
سریال کمدی “شمعدونی” کاری از سروش صحت است که در سال ۱۳۹۴ از شبکه سه پخش شد. این مجموعه داستان دو خانواده به نامهای مظاهری و سعادتی را روایت میکند که با مشکلات و موقعیتهای مختلف اجتماعی و فرهنگی روبهرو میشوند.
در این سریال، ویدا جوان در نقش دختر هوشنگ مظاهری که محمد نادری او را بازی میکند، ظاهر شده است. او در یک آزمون تخصصی قبول نمیشود. همچنین در داستان، مردی به نام عطا وجود دارد که پسر کوچکی به نام عرشیا دارد. عرشیا کودک بسیار شیطون و کنجکاوی است و بیشتر اتفاقات داستان حول محور رابطه پدر و پسری این دو و چالشهای بین آنها میچرخد.
ویدا جوان در کنار بازیگران دیگری مانند آتنه فقیه نصیری، امیر کاظمی، رؤیا میرعلمی، حسن معجونی، محمدرضا داوودنژاد، محسن قاضی مرادی، نگار عابدی و عرفان برزین در این سریال بازی کرده و همه با هم داستان جذابی را به نمایش گذاشتند.
فیلم شناسی
در ادامه، فهرست کاملی از آثار هنری ویدا جوان را مشاهده میکنید. ما در اینجا جزئیات و اطلاعات مربوط به هر یک از کارهای او را برای شما گردآوری کردهایم.
فیلمهای سینمایی:
| سال | نام فیلم | کارگردان |
|---|---|---|
| ۱۳۸۸ | از ما بهترون | مهرداد فرید |
| ۱۳۸۸ | نیش زنبور | حمیدرضا صلاحمند |
| ۱۳۹۰ | گزارش یک جشن | ابراهیم حاتمیکیا |
| ۱۳۹۰ | یک خواب کوچولو | حسین عامری |
| ۱۳۹۲ | جان به حراج | سید حامد محسنپور |
| ۱۳۹۲ | ملبورن | نیما جاویدی |
| ۱۳۹۷ | سرکوفت | کریم رجبی |
| ۱۳۹۷ | آکاردئون | آرمان زرینکوب |
| ۱۳۹۸ | آبادان یازده ۶۰ | مهرداد خوشبخت |
| ۱۳۹۸ | موافقت اصولی | امیر پورکیان |
| ۱۳۹۸ | سگبند | مهران احمدی |
| ۱۳۹۸ | گرمابه | شاهد احمدلو |
| ۱۳۹۹ | مکورموم | نیما شاهرخشاهی |
| ۱۴۰۰ | آشوب | سید مصطفی آزاد |
| ۱۴۰۱ | قیف | محسن امیریوسفی |
سریالهای تلویزیونی:
| سال | نام فیلم | کارگردان |
|---|---|---|
| ۱۳۹۰ | راه طولانی | رضا کریمی |
| ۱۳۹۱ | زمانه | حسن فتحی |
| ۱۳۹۲ | پژمان | سروش صحت |
| ۱۳۹۳ | آسمان من | محمدرضا آهنج |
| ۱۳۹۴ | شمعدونی | سروش صحت |
| ۱۳۹۵ | ماه و پلنگ | احمد امینی |
| ۱۳۹۶ | نامه آخر | دانش اقباشاوی |
| ۱۳۹۶ | دیوار شیشهای | راما قویدل |
| ۱۳۹۶ | سارق روح | احمد معظمی |
| ۱۳۹۸ | زیر همکف | بهمن گودرزی |
| ۱۳۹۸ | سرگذشت | سیدجمال سیدحاتمی |
| ۱۴۰۰ | روزهای آبی | محمدرضا حاجی غلامی |
| ۱۴۰۱ | مسافران شهر | سیروس حسن پور |
| ۱۴۰۱ | تمام رخ | محمود معظمی |
| ۱۴۰۳ | مرهم | محمدرضا آهنج |
| ۱۴۰۴ | ناریا | جواد افشار |
شبکه نمایش خانگی:
| سال | نام فیلم | کارگردان |
|---|---|---|
| ۱۴۰۱ | اسفندیار | سهراب حسینی |
تئاتر:
| سال | نام فیلم | کارگردان |
|---|---|---|
| ۱۳۹۴–۱۳۹۵ | مضحکه شبیه قتل | حسین کیانی |
| ۱۳۹۴ | جان گز | نیما دهقان |
| ۱۳۹۶ | به مناسبت ورود اشکان | رضا دادوئی |
| ۱۳۹۷ | خاطرات هنرپیشه نقش دوم | بهرام بیضایی (نویسنده) |
| ۱۳۹۸ | زیبایی گاهی زن است | سهراب حسینی |
مصاحبه
در یکی از شبهای سرد آغاز زمستان سال ۱۳۹۸، همزمان با پخش سریال «زیر همکف» از شبکه یک، گفتوگویی با ویدا جوان، بازیگر این مجموعه انجام شد. در ادامه، خلاصهای از این مصاحبه را میخوانید.
سریال زیر همکف چه حرفی برای گفتن دارد؟
پیام اصلی سریال مذکور وجه به چالشها و مسائل مالی میان دو جوان در آستانه ازدواج است. در حالی که بسیاری از آداب و رسوم، آنها را در محدودیت قرار داده در عین حال شتاب بیرویه بالا رفتن تورم در جامعه موجب شده آنها با معضلات عدیدهای مواجه شوند.
در این شرایط آنها به جهت حفاظت از اعتبار و آبروی خود و همچنین حرمت گذاری به خانوادهها ناچار میشوند مطالب کذب و دروغی را به خانواده اظهار کنند. در سایر قسمتهای سریال آشکار میشود که این زوج با چه رخدادهایی دست به گریبان میشوند.
چه شد بازی در این نقش را قبول کردید؟
به نظرم در حدود دو سال بود که ایفای نقش در هیچ مجموعهای را نپذیرفته بودم. چرا که نقش مورد نظر و مطلوبم در حالی که قادر باشد بسیاری از نابسامانیهای مردم جامعه را آشکار کرده و یا از جنبه تفریح و سرگرمی قابل بیان باشد، به دستم نرسیده بود.
ولی معتقدم مجموعه زیر همکف به زیبایی مشکل عمدهای از جامعه را به نمایش درآورده و عامل مهم پذیرفتن نقش مذکور چنین بود که کاملاً آگاه بودم، هم اکنون مقوله ازدواج، تهیه مسکن، تهیه اسباب و وسایل منزل و معاش و کسب درآمد برای افراد جوان، تا چه اندازه دشوار و پیچیده است.
به طوری که تورم موجود تا چه حد لطمات زیادی برای مردم جامعه ما به همراه دارد. بسیار تمایل داشتم به عنوان بخشی از طرح ابراز ناراحتی و معضلات جامعه قرار بگیرم.
چرا از این همه فعالیت هنری «بازیگری» را انتخاب کرده اید؟
از سالهای کودکی اقدامات متعددی در حوزه هنر انجام دادم. هرچند حجم عمدهای از آنها مربوط به علاقه من به هنرهای تجسمی شده و در این حوزه فعالیت داشتم. در وهله اول هنرپیشگی از موضوعات هنری جالب برای من محسوب نمیشد.
به عبارت دیگر بازیگری من را برگزید. دورانی که به طور رسمی و حرفهای فعالیت بازیگریم را آغاز کردم، متوجه شدم این حرفه تمام وقت بوده و لازم است اوقات کاملی را برای آن اختصاص داد. همچنین از شروط لازم این شغل چنین است که به طور پیوسته به فراگیری، پژوهش و انجام تمرینات بپردازید.
موافقید تلویزیون با ریزش مخاطب مواجه شده است؟
بله، صحیح است که تلویزیون بسیاری از تماشاگران و مخاطبان خود را از دست داده و این موضوع در حجم زیاد بوده است. علت اصلی آن چنین است که مخاطب جریان حقیقی زندگی خود را در ابعاد مختلف رسانه ملی مشاهده نمیکند، لذا در آن سانسور انجام میشود.
همچنین از منظر پوشش مشاهده شده در تلویزیون، با آنچه در دنیای حقیقی و جامعه وجود دارد بسیار متفاوت است. در خصوص مضمون و محتوا نیز مشکلات اجتماعی، مالی و سایر جریانات حاکم در جامعه به طور کامل آسیبها، جراحات و فاصلههای عمیقی که در میان قشرهای مختلف جامعه برقرار بوده را به تصویر نکشیده و سانسور میشود.
زمانی که مخاطب با چنین رویکردهایی مواجه گردیده و بسیاری از واقعیتها را در رسانه در نمییابد، کشش و گرایش او به این رسانه کاسته شده و را از برنامههای زندگی خود حذف میکند. پس از آن در جهتی سوق مییابد که قادر باشد بسیاری از حقیقتها را مشاهده کند. هرچند این موضوع در این مجال نمیگنجد.
تئاتر کجای زندگی شماست؟
در مجموع خودم را یک هنرپیشه تئاتری قلمداد میکنم. چرا که نخستین آموزشهای هنرپیشگی من در عرصه تئاتر صورت گرفت. من در محضر استاد سمندریان آموزش دیده و پس از آن نیز در ورکشاپهای متعدد زیر نظر اساتید ایرانی و غیر ایرانی به آموزش هنرپیشگی تئاتر پرداختم. موضوعات مورد علاقه من بیشتر در حیطه تئاتر، سینما و پس از آن تلویزیون میباشد.
شرایط فعلی تئاتر را چگونه می بینید؟
شرایط حال حاضر تئاتر بسیار اسفناک است. با وجودی که شکل گیری برخی جریانها موجب شده به مخاطبان تئاتر افزوده و قشرهای مختلفی را در بر بگیرد، ولی در عین حال موضوعاتی همچون نرخ بالای سالنهای خصوصی، ناچیز بودن تعداد سالنهای دولتی و هدایت قسمت اعظمی از سود حاصل از فروش بلیط تئاتر به صاحب سالن و سایت فروشنده بلیط و تبلیغات موجب شده کارگردان و هر یک از عوامل پشت صحنه و هنرپیشگان قادر نباشند درآمد مقبول و مناسبی را از این حوزه دریافت کنند.
به طور معمول دستمزدهای ناچیزی به هنرپیشگان تئاتر پرداخته میشود که به همین سبب آنها از فعالیت در تئاتر فاصله میگیرند. لذا در عین حال که فعالیت و اجرا بر روی صحنه تئاتر بسیار با اهمیت و ارزشمند است، ولی آنها ناچار میشوند فعالیتهای خود را به حوزه تصویر بکشانند.
بسیاری از سالنها استاندارد لازم را ندارد. همچنین معضلات پایهای در تئاتر وجود دارد که لازم است به آن پرداخته و برطرف شود که تاکنون این موضوع صورت نگرفته است. لازم است تئاتر به واسطه دولت مورد پشتیبانی و حمایت قرار بگیرد.
چرا که با ادامه این روند، منجر به انحطاط و حتی از میان رفتن گستردهترین حوزه فرهنگ سازی در جامعه خواهد شد. در حقیقت آمار تماشاچیان عرصه تئاتر در یک جامعه، بیانگر فرهنگ آن مردم است. چنانچه موقعیت مطلوبی جهت پیشرفت این هنر میسر نشود، نخستین لطمه فرهنگ آن جامعه را تهدید میکند.
چه نسبت از تئاتر شامل دانش و آگاهی و چقدر مهارت های فردی را شامل می شود؟
در هر شرایطی قسمتی از تبحر و قابلیتهای فردی، برگرفته از علم و آگاهی شخص میباشد. قابلیت و توانمندی که تنها از راه فطری و عملی حاصل نمیشود، از این رو لازم است تا آگاهی و دانش مورد نیاز مهیا شود.
همانند بسیاری از شغلها که لازم است افراد به شیوه عملی نسبت به فعالیتهای آن اشراف یافته و به مطالعه و بررسیهای مورد نیاز بپردازند. بدین ترتیب از شروط لازم برای هنرپیشه تئاتر، برخورداری از سواد علمی، تخصصی، آگاهی و اطلاعات کافی است. قطع به یقین افرادی که در زمینه هنرپیشگی هوشیار نبوده و اطلاعات کافی در اختیار نداشته باشند، قادر به پیشرفت در این حوزه نیستند.
چنانچه آنها به واسطه علل فرعی ترقی کنند، مطمئناً در یک مرحله متوقف شده و یا حتی احتمال تنزل آنها میرود.
این همه فارغ التحصیل تئاتر، آینده ای دارند؟
در حقیقت برای همه آنها آینده خوبی در این حرفه نمیبینم. وقتی تئاتر حتی مخاطب کافی ندارد و هیچ حمایت و تبلیغی از سوی دولت و رسانهها نمیشود، طبیعی است پیشرفتی هم نکند. برای مثال تا به حال تبلیغ تئاتر را در تلویزیون دیدهاید؟ نه! مردم هنوز تئاتر را نمیشناسند. خود من با جوانانی از شهرستان روبهرو شدهام که اولین بارشان بوده به تئاتر میآیند و میپرسند آیا داستان فردا ادامه امشب است؟ یعنی تا این حد تئاتر برای مردم غریبه است.
اول باید با اطلاعرسانی و تبلیغ، مردم را به تئاتر علاقهمند کرد تا این هنر زنده بماند. بعد میشود دانشجو جذب کرد و مدرک داد. متأسفانه الان دانشگاهها حتی بدون کنکور دانشجو میگیرند، در حالیکه بازیگر یا کارگردان شدن نیاز به استعداد ذاتی دارد. کسی که مجوز ورود به دانشگاه میدهد، باید اول بسنجد این فرد هنرمند است یا فقط نمره خوبی دارد؟
بعد از آن باید دید آیا اصلاً این تعداد بازیگر تئاتر در کشور لازم است و بازار کارش وجود دارد؟ در نهایت فارغالتحصیلان، که هر سال هم تعدادشان بیشتر میشود، با انبوه کلاسهای خصوصی و رقابت کسانی که حتی سواد این کار را ندارند، ناامید میشوند. بسیاری از آنها با وجود تحصیلات و درک فلسفه و هنر، مجبورند در مشاغل بیربط کار کنند و تلاششان بیثمر میماند. اینها همه تبعات ناخوشایندی برای جامعه دارد.
بیشتر دوست دارید چه نقش هایی را بازی کنید؟
تمایل دارم در نقشهایی حاضر شوم که قابلیت و توانمندی من را محک کند. کوشش بیشتری انجام داده و در نهایت یک شخصیت تازهای را بنا کنم.
نقش مرا به تلاش و تکاپو انداخته در عین حال که علاقه دارم شخصیت مذکور تاثیر بسزایی بر روی تماشاگر گذاشته و تنها من را به خود درگیر نکند. از این رو رنج و کوششی که در این راه متحمل شدهام، منجر به خوشنودی و رضایت بیننده گردد.
به طوری که به نقش علاقه داشته و مطلبی را فرا بگیرد، استنباطی حاصل کرده و یا کمترین دستاورد آن سرگرم شدن باشد.
دوست دارید در کنار کدام هنرپیشه ها و با کدام کارگردان ها کار کنید؟
به طور معمول همه هنرپیشگان جوان علاقه دارند در کنار کارگردانها و هنرپیشگان با سابقه و مشهور فعالیت کنند. این موضوع شامل حال من هم شده و کاملاً آگاه هستم با فعالیت در جوار کارگردانهای متبحر، آگاه، باسواد و همچنین هنرپیشههای با سابقه، متبحر، مطرح، پیشکسوت و با تجربه شرایط لازم جهت پیشرفت و فراگیری من مهیا میشود. این موضوعات عواملی است که من را ترغیب به فعالیت در کنار آنها میکند.
چقدر به ماندگاری در تاریخ هنر ایران فکر می کنید؟
تصور میکنم ماهیت و وجود انسان گرایش به ماندگاری دارد. من نیز تاکنون انتظار نداشتم در صد سال آینده کسی به تماشای فیلم من نشسته و از من یاد کند و یا اینکه حتی اسم من ماندگار شود.
بیشتر تمرکز من بر این است که حرفه و نقشی که بر عهده دارم، به طرز صحیحی انجام شده و چنانچه بنا بر تاثیرگذاری است، آن اثر ماندنی باشد. چندان از زاویه دید بالا و متکبرانه به این موضوع فکر نمیکنم.
موسیقی کجای زندگی شما قرار دارد؟
در جریان زندگی من، موسیقی بسیار مهم و ارزشمند است. از سالهای کودکی اشتیاق و علاقه زیادی به موسیقی داشته و معتقدم هنری است که به طور ناخودآگاه ماندگار میشود.
به ویژه که موسیقی مطلوب قادر است به مراتب ماندگارتر از سایر حوزههای هنری باشد. سوای هنرهای تجسمی، موسیقی شاخهای از هنر بوده که روح و روان آدمی را به تسخیر درآورده و به طور مستقیم آن را تحت تاثیر قرار میدهد. این موضوع برای من بسیار اهمیت دارد.
علاقه مندی ها و تفریحات شما چیست؟
از موضوعاتی که بسیار به آنها علاقه دارم، مطالعه کتاب، دیدن فیلم و سریال، رفتن به سینما و تئاتر و پرداختن به موسیقی است. در اغلب موارد به تماشای فیلم نشسته و به طور روزانه حتی چند صفحه مطالعه میکنم.
همچنین به شنیدن کتاب صوتی پرداخته و وسیقی نیز بخش لاینفکی از زندگی من میباشد. هر زمان مجال خوبی در اختیارم بوده و آگاه باشم نمایش مطلوبی به روی صحنه اجرا میشود، به تماشایش میروم.
در عین حال گشتن در گالری و مشاهده دستاوردهای هنری سایر افراد برایم خوشایند است. ممکن است آثار معاصر بوده و یا حتی موزهها و اثرات هنری قدیمی باشد.
شما بازیگر کم حاشیه ای هستید، حاشیه را دوست ندارید؟
بله، من کم حاشیه هستم، چرا که هیچ گرایش و تمایلی به حاشیه ندارم. باور دارم برای یک هنرمند، حاشیه همان شغل او می باشد.
برای نمونه من در جایگاه هنرپیشه، نقش پردازی در هر یک از حوزههای فیلم سینمایی، سریال و تئاتر به عنوان حاشیه محسوب میشود. حالا ممکن است در خصوص آن اظهار نظرات خوبی انجام شده و یا به شکوه و انتقاد بپردازند. مابقی رخدادها و رویکردهای زندگی، هیچ ارتباطی به عاملی که موجب به شهرت رسیدن من شده، ندارد.
در حقیقت من به موجب این حرفه به فرد شناخته شدهای در میان مردم تبدیل شدم. لذا لازم است شغل من برایم حاشیه ساز بوده و سایر امورات زندگی از فعالیتهای فردی باشد که به هیچ کس دیگری مربوط نیست.
نظرات مخاطبانتان چقدر برایتان اهمیت دارد؟
برایم مهم و ارزشمند است. هرچند بسیاری معتقدند نباید به مطالب فضای مجازی چندان بها داد، چون معلوم نیست چه کسی پشت یک کامنت است و آیا صلاحیت و تخصص اظهارنظر درباره حرفه یک بازیگر را دارد یا خیر.
حتی ممکن است برخی از سر حسادت و کینه بنویسند. اما من معتقدم همه ما به درک و شعوری رسیدهایم که تشخیص دهیم نظرها از چه کسی و با چه نیتی است:
فیک، مغرضانه یا نقدی صادقانه از یک مخاطب واقعی. هر نظری برایم اهمیت دارد، چون کار ما برای مردم است و رضایت آنها هدف ماست. اگر کسی آگاهانه و منطقی نظر دهد، حتماً به آن توجه میکنم.
اتفاقی افتاده که دوست نداشته باشید چهره مشهوری باشید؟
به طور کلی باور و علاقه چندانی به شهرت ندارم. ورودم به حوزه بازیگری نیز بر اساس کسب شهرت نبوده است. از نظر من قرار گرفتن در شخصیتهای گوناگون و به نمایش گذاشتن انسانهای مختلف در هر نقشی، موجب میشود سطح ادرارک و مشاعر من بالا رفته و از نظر ذهنی و روحی نیز پیشرفت کنم.
من مطالب گستردهای از هنرپیشگی فرا گرفته و این موضوع یکی از اهداف من برای بازیگر شدن بوده است. در برخی اوقات سنجشهایی صورت میگیرد که این قضاوتها چنین احساسی را در من برانگیخته که ای کاش به شهرت نرسیده بودم.
در برخی مواقع به شدت مشتاقم تنها برای خودم در زندگی آزاد و رها بوده و در اغلب مواقع قرار گرفتن زیر نگاه دقیق و جستجوگر مردم و مخاطبین، باعث شده آرزوی نداشتن شهرت کرده و کسی با من آشنایی نداشت. علاوه بر این موارد، مهمترین عاملی که من را به نداشتن شهرت هدایت میکند، سنجش و برداشتهای نادرست و غیرعادلانهای است که دیگران بر اساس مشاهدات خود در حوزه تلویزیون، سینما و تئاتر از من انجام داده و قضاوت میکنند.
در شرایطی که هر کدام از این موضوعات ممکن است تنها سهم پنج درصدی را در وجود آن فرد داشته باشد. احتمال دارد هیچگاه ما متوجه نشویم کسی که در حال نقش پردازی است، تا چه میزان دارای سواد، جهان بینی و دیدگاه به زندگی است.
در سینما و تلویزیون دوست صمیمی دارید؟
بله من دوستان نزدیک و صمیمی در عرصه سینما و تلویزیون دارم، ولی بسیار انگشت شمار هستند. بیشتر دوستان صمیمی من در حوزه تئاتر فعالیت میکنند.
حسادت بین بازیگرها چقدر وجود دارد؟
همواره در تمامی حرفهها و مشاغل چشم و همچشمی و رقابت وجود داشته و این موضوع منحصر به زمان حال نیست. تا زمانی که رقابت به شکل سالم انجام گیرد، مشکلی نداشته و موجب ارتقا و پیشرفت افراد و بالا رفتن سطح آگاهی و دانش آنها میگردد. بدین ترتیب انسانها تلاش و همت خود را افزایش داده و رویکردهای مثبتی را دنبال می کنند.
ادعا نمی کنم حسادت و چشم و هم چشمی میان هنرپیشگان نیست، به ویژه که این موضوع در میان خانمها شدت بیشتری دارد. ولی داشتن احساس حسادت رقابت را به بیراهه کشانده و از راه صحیح منحرف میکند.
ولی اگر حسادت در درون فرد بوده و مجالی برای بروز نداشته باشد، آسیب و زیان کمتری داشته و لطمات آن بیشتر متوجه شخص حسود میشود. ولی اگر حسادت در جهتی حرکت کند که باعث از بین رفتن آبرو و اعتبار فرد شده و شخصیت او را زیر سوال ببرد، بسیار مخرب بوده و باور دارم از معصیتهای غیر قابل بخشش است. با همه این موارد اعتقاد دارم، کسی که حسادت میکند، خودش بیش از همه در معرض زیان و آسیب قرار دارد.
غیر از بازیگری چه فعالیت دیگری دارید؟
در چند سال گذشته و از هنگامی که به طور رسمی و حرفهای فعالیت بازیگری را دنبال میکنم، هیچ حوزه رسمی دیگری را در پیش نگرفتم.
در حال حاضر به فراگیری ساز پرداخته و قبلاً در کلاس آواز نیز شرکت کردهام. در برخی مواقع اقدام به نقاشی و طراحی لباس میکنم. هر چند به شکل کاملاً مختصر، فردی و غیر حرفهای بوده و نمیتوان از آن به عنوان کسب درآمد استفاده کرد.
گاهی وقتها مطالبی را به شکل دلنوشته بر روی کاغذ درج میکنم. ولی اولویتم در این است که به مدت چند سال فعالیت دیگری نداشته باشم. چرا که بازیگری هنری است که بسیار گسترش داشته و به قدری نیازمند ممارست، کوشش، پژوهش و مطالعه است که با پرداختن به همین موارد رشد زیادی در انسان شکل میگیرد. در عین حال که من معتقدم هنر شغل شبانه روزی بوده و تنها لازم است در آن فعالیت کرد.
جلوی آینه تمرین جایزه گرفتن می کنید؟
نه اصلاً. به طور کلی من به منظور دریافت جایزه تلاش نمیکنم. مقصد نهایی من کسب جایزه نبوده و تاکنون حتی فکر آن در سرم نبوده که چنانچه جایزه دریافت کنم، به کجا رفته و چه حرکتی بروز میدهم. بسیار علاقه دارم کار من مورد توجه قرار گرفته و به قدری درخشنده باشم که کار من به نظر آید.
ولی در عین حال دریافت جایزه هدف من نیست. همانطور که ممکن است به بسیاری از افراد مطابق با شایستگی آنها جوایزی اعطا نشده و سایر عوامل نیز در آن دخالت دارند. این موضوع منحصر به مکان خاصی نبوده و در نقاط مختلفی از جهان و حتی جایزه اسکار نیز بدین شکل است.
مشاهده میکنید عوامل پشت پرده زیادی سنجیده میشود تا در نهایت جایزهای به شخص اعطا شود. از این رو مقصد من دریافت جایزه نبوده و این امر قادر نیست به حرفه و هنر من جایگاه و اعتبار دهد.
سه وسیله که همیشه همراهتان دارید؟
این پرسش تا حدودی خنده آور است!
من دارای یک چاقوی سوئیسی آرمی هستم که همواره همراهم بوده و به عنوان یک چاقوی همه کار کاربرد دارد. چنانچه قصد مسافرت داشته باشم، همواره کبریت یا فندک به همراه خود برمیدارم.
چرا که باور دارم استفاده از آتش یکی از راهکارهای مهم در شرایط نابهنجار و اضطراری است. همواره موبایل و کارت بانکی نیز پیشم هست. بیان این موارد برای چاپ خطرآفرین نیست؟
یک نکته جالب از خودتان برای مخاطبان ما؟
من دارای شخصیت چند بعدی هستم. انسانی هستم که به طور پیوسته از خودم ایراد و اشکال گرفته و حتی انتقاداتی به خودم بیان میکنم.
در صورت بروز هر چالش و ناراحتی در زندگیم، حتی زمانی که این موضوع به واسطه شخص دیگری ایجاد شود، انگشت اتهام را به جانب خودم نشانه گرفته و خودم را مقصر جریان میدانم که لازم بود، رفتار بهتری انجام میدادم.
به طور کلی به شدت از خودم اشکال تراشی کرده و دشواریهای زیادی را بر خود متحمل میکنم. علاوه بر این موارد، بی سر و صدا هستم. همچنین جنب و جوش زیادی داشته و برخی اوقات به شدت کسل و تنبل میشوم. همچنین آدم زرنگی بوده و تضادهای زیادی در من وجود دارد.
زندگی را چه رنگی می بینید؟
از نظر من زندگی رنگهای زیادی داشته و تنها به یک رنگ نمیبینم. این تنوع به قدری زیاد است که حتی ممکن است در هر لحظه و ساعت به رنگ خاصی درآید. گاهی اوقات نیز تمامی رنگها با یکدیگر آمیخته میشوند.
خط قرمزهای شما چیست؟
خط قرمز من، حریم شخصی و زندگی خصوصی ام است. این موضوعات است که موجب میشود تمایلی به حاشیه نداشته باشم.
سه وسیله که به جزیره تنهایی خودتان می برید؟
در وهله اول و به یقین تبلت. هم اکنون تبلت را بیان میکنم. چرا که در عصر حاضر دنیا پیشرفت زیادی داشته و اگر چنین نبود قطعاً کتاب، دفتر، دفتر نقاشی، مداد و مدادرنگی را بیان میکردم.
همچنین یک دستگاه پخش کننده موسیقی که مملو از آهنگ باشد. ولی هم اکنون که تبلت را بیان میکنم همه این موارد در آن وجود دارد. به طوری که میتوانم هر کتابی را به دلخواه در آن خوانده، به موسیقیهای دلخواه خود گوش کرده و هر فیلمی که مد نظرم باشد را تماشا کنم.
چیزی که از خودتان انتظار داشتید امروز باشید، هستید؟
من از خودم توقعات زیادی دارم. چرا که معتقدم قابلیت و توانمندیهای زیادی در من وجود دارد. به طور کلی باور دارم انسان موجود پرتوانی است. در قبال نعمات و موضوعاتی که خدا در زندگی به من عطا کرده، چشم داشت و توقع زیادی نسبت به خودم دارم.
در عین حال به علت داشتن برخی ویژگیهای اخلاقی، موجب شده هم اکنون در موقعیتی که از خودم توقع داشته و شایسته آن هستم، واقع نشوم.
برای نمونه دارای شخصیتی بسیار کمرو و خجالتی بوده و اغلب اوقات به کار خودم مشغول هستم. به ندرت به حاشیه پرداخته و همکاری را بیشتر از دوستی و مصاحبت میپسندم. هر یک از اینها مواردی هستند که موجب شده من تا حدودی کمتر مورد توجه قرار بگیرم. هم اکنون بسیار بیشتر از چیزی که هستم، از خودم توقع دارم.
آرمان شهر شما در دنیای هنر چیست؟
اینکه بالاخره افرادی که برایم مهم بوده و الگو و سرمشقهای من در حرفه هنر میباشند، مرا در جایگاه یک هنرمند شایسته یاد کنند.
تصور نکنند سواد چندانی نداشته و مهارتی در کارم ندارم. به طوری که سالهای زیادی است در این حرفه فعالیت کرده و هنوز چیزی بلد نیست. علاقه دارم در نظر اساتید بزرگی که برایم بسیار برجسته بوده و به آنها باور دارم، به اعتبار و منزلت برسم.