بیوگرافی فرهاد آئیش
فرهاد آئیش، که نام اصلی او فرهاد حشمتی عقدایی میباشد، بازیگر، نویسنده و کارگردان تئاتر اهل ایران است و در سال ۱۳۳۱ به دنیا آمده.
او در سال ۱۴۰۳ با بازی در فیلم «موسی کلیمالله: به وقت طلوع» توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از جشنواره بینالمللی فیلم فجر دریافت کند.
این هنرمند سرشناس، بیش از ۲۷ سال از زندگی خود را خارج از ایران سپری کرده و در تمام این سالها به کار هنری در کشورهای مختلف ادامه داده است.
منوی دسترسی سریع
**خلاصهای از زندگی**
در این بخش، نگاهی کوتاه و کلی به مهمترین رویدادهای زندگی این فرد خواهیم داشت.
**درباره زندگی**
این قسمت به شرح کاملتر و جزئیتری از تولد، خانواده، تحصیلات و سالهای شکلگیری شخصیت او میپردازد.
**پیمان زناشویی**
در این بخش، ماجرای ازدواج، همسر و اطلاعات مربوط به زندگی خانوادگی او را میخوانید.
**در فضای مجازی**
صفحات رسمی و راههای ارتباطی از طریق پلتفرمهای مختلف اجتماعی در اینجا گردآوری شده است.
**عرصه فعالیت حرفهای**
این قسمت، داستان ورود به دنیای کار، موفقیتها، آثار شاخص و مسیر حرفهای او را روایت میکند.
**فهرست آثار**
لیست کاملی از فیلمها، پروژهها یا کارهای هنری و حرفهای که در آنها حضور داشته است، در اینجا مشاهده میشود.
**حواشی و گفتوگوها**
اخبار و رویدادهایی که گاهی حول محور زندگی شخصی یا حرفهای او شکل گرفته است، در این بخش میآید.
**گفتوگوها**
متن کامل یا خلاصهای از مصاحبهها و گفتوگوهای انجام شده با او در این قسمت قرار دارد.

خلاصه زندگینامه
نام اصلی: فرهاد حشمتی عقدایی
تاریخ تولد: سال ۱۳۳۱
محل تولد: شمیران، تهران، ایران
حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان
سالهای فعالیت: از ۱۳۶۸ تاکنون
همسر: مائده طهماسبی
ملیت: ایرانی
زندگینامه
زندگی شخصی:
فرهاد آئیش در سال ۱۳۳۱ در شمیران تهران متولد شد. خانوادهی او اصالتاً اهل شهر عقدا بودند. دوران دبستان و دبیرستان خود را در تهران گذراند.
پس از این که در کنکور قبول نشد، با پشتیبانی مادرش و با وجودی که هیچ آشنایی با زبان انگلیسی نداشت، با ۵۰۰ پوند به انگلستان رفت. در آنجا در یک رستوران ایرانی مشغول به کار شد و همزمان در کلاسهای زبان انگلیسی ثبتنام کرد.
سپس توانست در رشته عکاسی و سینما در یکی از دانشگاههای انگلستان پذیرفته شود. ساخت یک فیلم کوتاه موفق توسط او، باعث دریافت بورسیهی تحصیلی شد و به همین دلیل به مدت شانزده سال در آزمایشگاه عکاسی دانشگاه مشغول کار شد.
با معرفی یکی از استادانش، با یک گروه تئاتر آشنا شد و کار کارگردانی را آغاز کرد. این هنرمند، بخشی از زندگی خود را در شهرهای سانفرانسیسکو، واشینگتن، بوستون و برلین سپری کرد. در این سالها هم کارگردانی میکرد و هم در بیش از سی نمایش به زبانهای فارسی و انگلیسی بازی کرد.
سرانجام پس از ۲۷ سال، در سال ۱۳۷۶ به ایران بازگشت. زمانی که در سال ۱۳۸۲ در فیلم سینمایی «مکس» بازی کرد، توانست استعداد خود را در عرصه بازیگری سینما به همگان نشان دهد.
فرهاد آئیش مبتلا به دیسلکسیا یا خوانشپریشی است.
تحصیلات:
فرهاد آئیش پس از اتمام دوره دبیرستان در تهران، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفت. او در انگلستان در رشته فیلمسازی تحصیل کرد و سپس برای یادگیری عکاسی به آمریکا رفت. تحصیلات دانشگاهی خود را در ایالات متحده ادامه داد و در سال ۱۹۸۰ میلادی (مصادف با ۱۳۵۹ خورشیدی) موفق به دریافت مدرک کارشناسی در رشته فیلم و تلویزیون از دانشگاه کالیفرنیا شد. پس از آن، در سال ۱۹۸۴ میلادی (برابر با ۱۳۶۳ خورشیدی) نیز مدرک کارشناسی ارشد عکاسی را از همان دانشگاه گرفت.
پس از پایان تحصیلات، او به دنیای تئاتر روی آورد و از سال ۱۹۹۲ میلادی (مقارن با ۱۳۷۱ خورشیدی) در آمریکا به نویسندگی، کارگردانی و بازیگری در نمایشها مشغول شد. این هنرمند در سال ۱۹۹۷ میلادی (مصادف با ۱۳۷۶ خورشیدی) به ایران بازگشت و از آن زمان، فعالیت خود را به عنوان بازیگر در عرصههای تئاتر، سینما و تلویزیون ایران آغاز کرد.
ناگفته ها:
فرهاد آئیش در جایی بیان نمود: من به هیچ وجه در برنامه غذایی گوشت مصرف نمیکنم. به نظر من مناسب نیست انسانها از برخی جانوران نگهداری کرده و به آنها رسیدگی کند. سپس به منظور تهیه غذا آنها را سر ببرد. این موضوع را به یکی از دوستانم که به شدت از شکار بیزار بود نیز بیان کردم.
اغلب از غذاهای شرقی استفاده میکنم، برای نمونه غذاهای کشورهای چینی، تایلندی و ژاپنی؛ چرا که این غذاها مملو از انواع سبزیجات بوده و چاشنیها و ادویههایی که در آنها اضافه میشود، برگرفته از زیبایی شناسی بصری آنها میباشد.
فرهاد آئیش محزونترین رخداد زندگی خود را اینگونه شرح داد:
مادرم، دایی و خالهام هر سه آنها در مدت سه ماه از دنیا رفتند. این موضوع به شدت مرا در شوک فرو برد. هرچند تا پیش از درگذشت مادرم و زمانی که او دچار بیماری شده و تحت معالجه بود، تا حدودی این اختلال و ناراحتی در من شکل گرفت. ولی پس از آنکه او دار فانی را وداع گفته و سپس به یکباره خاله و دایی ام رحلت کردند، غم و غصه زیادی مرا در بر گرفت.
ازدواج
همسر فرهاد آئیش، مائده طهماسبی است که متولد سال ۱۳۳۶ در شهر بابل میباشد. او بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون است و همچنین در زمینهی کارگردانی تئاتر و ترجمه نیز فعالیت داشته است. طهماسبی در مقطع کارشناسی ارشد، در رشتهی خبرنگاری با گرایش تئاتر و علوم سیاسی تحصیل کرده است. او در سال ۱۳۷۷ به همراه همسرش به ایران بازگشت و با کارگردانی نمایشی به نام “گزارش به آکادمی”، کار خود را آغاز نمود.
ماجرای آشنایی و مهریه مائده تهماسبی:
فرهاد آئیش در یکی از گفتوگوهایش، داستان آشنایی و ازدواجش با همسرش را اینگونه تعریف کرده است:
من سالهای زیادی در آمریکا زندگی میکردم و در آنجا بیشتر در زمینه تئاتر فعالیت داشتم. یکی از نمایشهای من درباره دشواریها و مسائل زنان در جامعه بود. بعداً با دعوت چند بانوی علاقهمند، تصمیم گرفتم این نمایش را در آلمان نیز اجرا کنم. وقتی به آنجا رفتم، برای اولین بار با خانم طهماسبی آشنا شدم. به او گفتم که خستهام و نیاز به کمی استراحت دارم، بنابراین لطفاً کمی قبل از شروع نمایش مرا بیدار کن. او متوجه خستگی من شد و با مهربانی پذیرفت؛ طوری که فقط یک دقیقه به شروع نمایش مانده، مرا از خواب بیدار کرد. همانجا بود که مهرش در دلم نشست. (با خنده)
ارتباط ما به صورت دورادور تا سه سال ادامه پیدا کرد. بعد از آن دوباره یکدیگر را در آمریکا دیدیم. یک روز، ناگهان احساس کردم که گویی به من الهام شده: مائده میتواند همسر و همراه زندگی من باشد! همان موقع با او تماس گرفتم و گفتم: “تو همسر من هستی و میخواهم با تو ازدواج کنم.” فکرش را بکنید، ساعت ۵ صبح به وقت آلمان بود و مائده آنقدر تعجب کرد که شروع به خندیدن کرد و فکر کرد شوخی میکنم.
نکته جالب این است که مهریه همسرم فقط ۵ سکه طلا بود. بعد از مدتی، در یک مراسم بسیار ساده و کوچک ازدواج کردیم. باور کنید حتی یک عکس هم از مراسم عروسیمان نگرفتیم. اما همسرم در این چیزها سختگیر نیست.
دلیل بچه دار نشدن:
یک روز خبرنگاری از فرهاد آئیش پرسید که چرا بچه ندارند. او در پاسخ توضیح داد که او و همسرش تصمیم گرفتهاند آزادی و راحتی که اکنون در زندگی دارند را با داشتن فرزند در سنین پیری عوض نکنند. او گفت هر انتخابی در زندگی هزینهای دارد و آزادی آنها هم با نداشتن فرزند به دست آمده است.
او اضافه کرد که اگر بچه داشتند، نمیتوانستند به هر سفر یا برنامهای که دلشان میخواهد بروند و مجبور بودند زندگی خود را با نیازهای فرزندشان هماهنگ کنند. با این حال، فرهاد تأکید کرد که داشتن فرزند هم خوبیها و لذتهای خاص خودش را دارد و میتواند زندگی را برای پدر و مادر زیباتر کند. به نظر او، هر زوجی باید با توجه به سبک زندگی خود در این مورد تصمیم بگیرد.
فرهاد آئیش در شبکه های اجتماعی
اینستاگرام:
farhad_ayesh@
زندگی هنری

اولین فعالیت های هنری در ایران:
فرهاد آئیش در زمستان سال ۱۳۷۷ با حضور در نمایش «شب روی سنگ فروش» اولین تجربهٔ خود را در تئاتر آغاز کرد. تنها چند ماه بعد، با بازی در سریال «سلام کوچولو» پا به دنیای تلویزیون گذاشت. او سپس در سال ۱۳۷۹ با ایفای نقش در فیلم «شبهای تهران» به کارگردانی داریوش فرهنگ، وارد عرصهٔ سینما شد.
اوج شهرت:
این بازیگر در سال ۱۳۷۹ با ایفای نقش در مجموعه تلویزیونی «قطار ابدی» به شهرت رسید و چهرهای آشنا برای مخاطبان شد. پس از آن، در سال ۱۳۸۲ در سریال «بانکیها» حاضر شد. نقطه عطف دیگر در کارنامه هنری او، همکاری در مجموعه «باجناقها» بود که در آن علاوه بر بازی، مسئولیت کارگردانی را نیز بر عهده داشت و این پروژه محبوبیت فراوانی برای او به ارمغان آورد.
ادامه فعالیت:
در سال ۱۳۸۸ فرهاد آئیش با ایفای نقش در مجموعه شمس العماره که به واسطه شبکه آی فیلم ۲ به روی آنتن رفت، شهرت دوچندان یافت. او در خصوص عهدهدار شدن نقش مش رحمت در این سریال بیان نمود:
به عقیده من شخصیت مش رحمت از آن جهت جذاب بود که دارای سه بعد یک نقش مطلوب بوده که شامل دیدگاه به زاویه متن، کارگردانی و همچنین خود هنرپیشه بوده است. تلاش داشتم نقش مش رحمت را به گونهای که فیلمنامه و کارگردان برای من مشخص کرده، در وجود خودم بیابم.
همزمان با شروع سالهای دهه ۹۰ شمسی این هنرپیشه در چند مجموعه کمدی نقش آفرینی کرد. ولی هنگامی که در سال ۱۳۹۳ در مجموعه تلویزیونی پرده نشین بازی کرد که پس از آن از شبکه آی فیلم ۲ بازنشر شد، شخصیت متمایزی را به نمایش گذاشت.
در کارنامه هنری او حضور در فیلمهایی همچون عزیزم من کوک نیستم به سال ۱۳۸۰، عروس خوش قدم به سال ۱۳۸۱، خواستگار محترم به سال ۱۳۸۵، پوپک و مش ماشالله به سال ۱۳۸۹، یک عاشقانه ساده به سال ۱۳۹۰، هیس! دخترها فریاد نمیزنند به سال ۱۳۹۱، غلامرضا تختی به سال ۱۳۹۷ و فیلم خائن کشی به سال ۱۴۰۰ مشاهده میشود.
علاوه بر این او در برخی مجموعهها نظیر داستان یک شهر به سال ۱۳۸۰، بدون شرح به سال ۱۳۸۱، سریال ۲-۵-۳ به سال ۱۳۹۰، کلاه پهلوی به سال ۱۳۹۱، باغ سرهنگ به سال ۱۳۹۲، دیوار به دیوار به سال ۱۳۹۶ و مجموعه دیوار به دیوار دو به سال ۱۳۹۷ ایفای نقش کرده است.
فرهاد آئیش در جایگاه هنرپیشه، نویسنده و کارگردان در نمایشهای تئاتر به اسامی پنجرهها شام آخر و نمایش تقصیر و ۳۲ دقیقه از ماجرا همکاری کرده است.
سریال باجناق ها:
سریال باجناقها در سال ۱۳۸۳ از تلویزیون پخش شد. کارگردانی این مجموعه را فرهاد آئیش بر عهده داشت و سید کمال طباطبایی تهیهکننده آن بود. مسعود فروتن نیز در مقام کارگردان تلویزیونی با این پروژه همکاری کرد.
بازیگران اصلی این سریال عبارت بودند از: مریم سعادت، شبنم مقدمی، سیروس گرجستانی (که خاطرهاش گرامی باد)، مائده طهماسبی، فرهاد آئیش، رامین ناصر نصیر و علی طباطبایی (که روانش شاد باد).
سریال دیوار به دیوار:
سریال تلویزیونی «دیوار به دیوار» به کارگردانی سامان مقدم، در نوروز سال ۱۳۹۶ از شبکه سه پخش شد و با استقبال بسیار خوبی از سوی مخاطبان روبرو گردید. این مجموعه داستان گروهی از مردم را روایت میکند که به دلیل مشکلات مالی، ناچار میشوند برای مدتی در یک خانه بزرگ، در کنار هم زندگی کنند. یکی از شخصیتهای اصلی این سریال، فرهاد است که یک راننده تاکسی فرودگاه است و پژمان جمشیدی این نقش را ایفا کرده است. فرهاد و همسر باردارش، که آزاده صمدی نقش او را بازی میکند، بخشی از این جمع هستند. این مجموعه با حضور بازیگران سرشناسی همچون فرهاد آئیش، ویشکا آسایش، رؤیا تیموریان، پژمان جمشیدی، آزاده صمدی، گوهر خیراندیش، امیر مهدی ژوله، مهسا طهماسبی و سام نوری همراه بود.
سریال خوب، بد، جلف: رادیواکتیو:
مجموعه طنز و پرهیجان «خوب، بد، جلف: رادیواکتیو» با فیلمنامهای از پیمان قاسمخوانی و کارگردانی محسن چگینی در سال ۱۳۹۹ منتشر شد. این سریال گروهی از بازیگران مطرح را گرد هم آورد که عبارتند از: پژمان جمشیدی، سام درخشانی، حامد کمیلی، فرهاد آئیش، امیر مهدی ژوله، گوهر خیراندیش، مارال فرجاد، آناهیتا درگاهی، محمد بحرانی، فرزین محدث، تینو صالحی و شکیب شجره.
داستان این مجموعه ادامهدهنده ماجراهای فیلم سینمایی «خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری» است و به رفتارهای جنجالی پژمان و سام پس از ربوده شدن توسط چچنها میپردازد. محسن چگینی کارگردان این اثر، آن را در قالب سبک طنز و جنایی به تصویر کشیده است.
فیلم شهر گربه ها:
فیلم سینمایی «شهر گربهها» به کارگردانی سید جواد هاشمی، در سال ۱۳۹۸ در سینماهای ایران به نمایش درآمد. این اثر سینمایی ایرانی در ژانر طنز و خانوادگی تولید شده است.
بازیگران زیادی در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند که از جمله آنها میتوان به این هنرمندان اشاره کرد:
علیرضا خمسه، نیوشا ضیغمی، فرهاد آئیش، یوسف تیموری، امین زندگانی، امیر غفارمنش، میرطاهر مظلومی، الیکا عبدالرزاقی، مریم سعادت، داریوش موفق، رضا بنفشهخواه، محمدهادی عطایی، سعید بحرالعلومی، ایرج طایفه، علی شایانفر، فرزانه زهرهوند، ساناز نادری و داریوش پیرو.
داستان فیلم درباره گربههای حریصی است که در سرزمین گربهها زندگی میکنند. آنها برای رسیدن به آرزوهایشان تصمیم میگیرند در یک مسابقه شرکت کنند؛ اما این مسابقه در واقع نقشهای است که مشاور حاکم شهر گربهها برای ایجاد فتنه طراحی کرده است.
گربهها سفر خود را به سوی شهر گربهها آغاز میکنند، در حالی که نمیدانند حاکم شهر با استفاده از دستاوردهای گرسفور و تحقیقات انجامشده، قصد دارد عمر خود را با گرفتن سالهای زندگی آنها طولانیتر کند.
فیلم خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری:
یکی دیگر از فیلمهایی که فرهاد آئیش در آن بازی کرده، فیلم کمدی «خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری» است که در سال ۱۳۹۸ ساخته شد. این فیلم ادامهی قسمت اول همین مجموعه است و برای اولین بار در سی و هشتمین جشنوارهی بینالمللی فیلم فجر روی پرده سینماها رفت.
داستان فیلم درباره گروهی از مخالفان انقلاب اسلامی به رهبری دکتر مدنی است که با دستور مستقیم دونالد ترامپ، مأموریتی را به فردی به نام فرید در ایران میسپارند. آنها برای انجام این مأموریت، در قالب یک گروه فیلمبرداری به ایران فرستاده میشوند.
فیلم «خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری» که یک اثر کمدی و اکشن است، در سال ۱۳۹۸ توسط پیمان قاسمخانی کارگردانی شد. این فیلم پس از اکران، با استقبال خوبی از طرف تماشاگران روبرو شد و در آن بازیگرانی مانند سام درخشانی، پژمان جمشیدی، حامد کمیلی، ریحانه پارسا، فرهاد آئیش، گوهر خیراندیش و علی اوجی به ایفای نقش پرداختهاند.
فیلم غلامرضا تختی:
فیلم سینمایی «غلامرضا تختی» به کارگردانی بهرام توکلی در سال ۱۳۹۷ ساخته شد. این فیلم در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در ده بخش نامزد دریافت جایزه سیمرغ شد و در نهایت توانست سیمرغ بهترین فیلمبرداری و بهترین طراحی صحنه را به دست آورد. همچنین این اثر به عنوان سومین فیلم برگزیده از نگاه مردم انتخاب شد.
تهیهکنندگی این پروژه بر عهده سعید ملکان بود و او به همراه بهرام توکلی نیز نویسندگی فیلمنامه را بر عهده داشتند. این فیلم در جشنواره منتقدان و نویسندگان سینمای ایران نیز در هفت بخش نامزد دریافت جایزه شد.
داستان فیلم به زندگی غلامرضا تختی، قهرمان محبوب کشتی ایران میپردازد. او اولین مدال بینالمللی خود را با کسب نقره در مسابقات هلسینکی ۱۹۵۱ به دست آورد و سپس در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن به مدال طلا دست یافت.
فیلم زندگی تختی را از تولد تا درگذشت او به تصویر میکشد و سه دوره مهم کودکی، نوجوانی و بزرگسالی این قهرمان را نشان میدهد.
این اثر سینمایی در ژانر زندگینامه و درام ساخته شده و بازیگرانی چون ماهور الوند، حمیدرضا آذرنگ، فرهاد آئیش، بهنوش طباطبایی، آتیلا پسیانی، ستاره پسیانی، معصومه قاسمیپور، شیرین یزدانبخش و محسن تختی در آن ایفای نقش کردهاند.
سریال نهنگ آبی:
مجموعه تلویزیونی «نهنگ آبی» به کارگردانی فریدون جیرانی، در سال ۱۳۹۷ روی آنتن رفت. این سریال یک اثر ایرانی در ژانر عاشقانه و خانوادگی است.
بازیگران این مجموعه عبارتاند از: لیلا حاتمی، ساعد سهیلی، ماهور الوند، ویشکا آسایش، حمیدرضا آذرنگ، حسین یاری، مصطفی زمانی، آزاده صمدی، مجید مظفری، ستاره پسیانی، دیبا زاهدی، پریوش نظریه، فرهاد آئیش و الهام کردا.
داستان این سریال دربارهٔ دانشجوی باهوش و کمحرفی به نام آرمین است که در رشته امنیت شبکه تحصیل میکند. او بیشتر وقتش را در یک کتابخانهای میگذراند که تازه بازگشایی شده است. پدرش به بیماری اماس مبتلاست و والدینش در آستانه جدایی از یکدیگر هستند.
روزی که آرمین در کتابخانه مشغول است، با دختری به نام ژاله آشنا میشود و این آشنایی، شروع ماجراهای تازه و غیرمنتظرهای در زندگی او خواهد بود.
فیلم ۵۰ کیلو آلبالو:
فیلم سینمایی «۵۰ کیلو آلبالو» به کارگردانی مانی حقیقی، در سال ۱۳۹۵ در سینماها به نمایش درآمد. این فیلم در سبک کمدی و عاشقانه ساخته شده است. بازیگران شناخته شده و توانمندی در این فیلم ایفای نقش کردهاند که از جمله آنها میتوان به ساعد سهیلی، هستی مهدوی فر، پژمان جمشیدی، آزاده صمدی، افسانه بایگان، فرهاد آئیش، علی صادقی، مونا احمدی، امید روحانی، بهنوش بختیاری، داریوش اسدزاده، هادی کاظمی، سیامک انصاری، ویشکا آسایش، نادر سلیمانی و مانی حقیقی اشاره کرد.
داستان فیلم با جشن عروسی دختری به نام مرجان آغاز میشود. در میان مراسم، مأموران پلیس برای دستگیری داماد که فرد خلافکاری است به آنجا میرسند و مهمانان در پی این اتفاق، متواری میشوند. در این میان، به طور ناگهانی آب آلبالو روی لباس داوود میریزد و همین اتفاق باعث آشنایی ناگهانی او با آیدا میشود و ماجراهای غیرمنتظرهای برای هر دوی آنان رخ میدهد.
فیلم دیو و دلبر:
فیلم سینمایی «دیو و دلبر» به کارگردانی وحید نیکخواه آزاد، در سال ۱۳۸۹ ساخته شد. این فیلم که در سبک کمدی و عاشقانه است، پس از چند سال در سال ۱۳۹۵ اکران شد.
بسیاری از بازیگران شناختهشده در این فیلم نقشآفرینی کردهاند، از جمله: بابک حمیدیان، فرهاد آئیش، بهاره رهنما، رامبد جوان، نادر سلیمانی، الهام کردا، زهره حمیدی، پروین قائممقامی، نگار نیکخواه آزاد، فرجالله گلسفیدی و آذر اخوت.
داستان فیلم درباره زندگی یک دختر کوچک پرورشگاهی و مربی بسیار جدی و سختگیر اوست که با اتفاقهای غیرمنتظره و جالبی روبهرو میشوند.
فیلم یک دزدی عاشقانه:
فیلم سینمایی «یک دزدی عاشقانه» در سال ۱۳۹۴ ساخته شد و کارگردانی آن را امیر شهاب رضویان بر عهده داشت. این فیلم در ژانر کمدی و درام ساخته شده است. بازیگرانی همچون مهدی هاشمی، فرهاد آئیش، لادن مستوفی، امیرحسین رستمی، رابعه مدنی، فرزانه قاسمی و لوون هفتوان در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
داستان فیلم درباره دو سارق پیر و باتجربه است که پس از سالها زندان، آزاد میشوند. آنها برای گرفتن سهم خود از آخرین سرقت، به سراغ زنی میروند که قبلاً با هم همکاری داشتند. اما این زن تمام پولها را برای ساختن یک فیلم خرج کرده است. در نتیجه، دو پیرمرد مجبور میشوند دوباره دست به دزدی بزنند. در این میان، آنها متوجه میشوند که جامعه و شرایط زندگی، در طول سالهایی که در زندان بودند، بسیار تغییر کرده است.
فیلم هیس دخترها فریاد نمی زنند:
یکی دیگر از کارهای فرهاد آئیش، فیلم سینمایی «هیس دخترها فریاد نمیزنند» است. این فیلم را پوران درخشنده در سال ۱۳۹۲ ساخت و در گونهٔ درام جای میگیرد.
فرهاد آئیش در این فیلم در کنار بازیگران سرشناسی همچون طناز طباطبایی، شهاب حسینی، مریلا زارعی، بابک حمیدیان، امیر آقایی، جمشید هاشمپور، ستاره اسکندری و هادی مرزبان ایفای نقش کرده است.
داستان فیلم دربارهٔ دختربچهٔ هشتسالهای به نام شیرین است که در اثر بیتوجهی و سهلانگاری پدر و مادرش، حادثهٔ تلخی برایش رخ میدهد. این رویداد چنان تأثیر عمیقی بر جان و روان او میگذارد که سالها بعد نیز ادامه پیدا میکند و بر تمام جنبههای زندگیاش سایه میاندازد.
عاملی که رنج و آسیب این واقعه را برای شیرین بیشتر و زندگیاش را بحرانیتر میکند، این است که او کسی را ندارد تا غمها و نگرانیهایش را با او در میان بگذارد.
فیلم یک عاشقانه ساده:
فیلم “یک عاشقانه ساده” در سال ۱۳۹۰ به کارگردانی سامان مقدم ساخته شد. این فیلم در سبک درام و عاشقانه قرار دارد. بازیگرانی همچون مهناز افشار، مصطفی زمانی، همایون ارشادی، فرهاد آئیش، احمد مهرانفر و آتیلا پسیانی در آن ایفای نقش کردهاند.
داستان فیلم درباره دختری به نام گندم است که پدرش میخواهد او را به عقد پسر دوستش درآورد. این تصمیم سالها قبل بین دو خانواده توافق شده بود. اما گندم با این ازدواج موافق نیست و میخواهد با پسری که خودش دوست دارد ازدواج کند. به همین دلیل، مخالفت او باعث بروز مشکلات و درگیریهای زیادی میشود.
فیلم پری ناز:
فیلم سینمایی “پری ناز” به کارگردانی بهرام بهرامیان، در سال ۱۳۸۹ ساخته و اکران شد. این اثر در سبک درام قرار دارد.
بازیگرانی همچون فاطمه معتمدآریا، مصطفی زمانی، حمید فرخنژاد، فرهاد آئیش، طناز طباطبایی، امیرحسین فتحی، مژگان بیات و فرخ نعمتی در این فیلم ایفای نقش کردهاند.
داستان فیلم درباره دختربچهای است که مادرش را از دست داده و قرار است بستگان مادریش سرپرستی او را به عهده بگیرند. اما در خانواده جدید، اتفاقهای غیرمنتظرهای برایش پیش میآید که زندگی او را با چالشها و مشکلات زیادی روبرو میکند.
فیلم نصف مال من، نصف مال تو:
فیلم سینمایی «نصف مال من، نصف مال تو» به کارگردانی وحید نیکخواه آزاد، یک اثر طنز و درام است که در سال ۱۳۸۵ اکران شد. فیلمنامه این فیلم را اصغر عبداللهی نوشته و تهیهکنندگی آن را علی سرتیپی بر عهده داشته است. در این فیلم بازیگران مطرحی مانند محمدرضا شریفینیا، مریلا زارعی، فرهاد آئیش، شقایق فراهانی، شهره لرستانی، ترلان پروانه و آلما اسکویی و چندین چهره دیگر به ایفای نقش پرداختهاند.
داستان فیلم درباره دو دختربچه دبستانی است که در یک مدرسه درس میخوانند. پس از مدتی، آن دو متوجه میشوند که با هم خواهر هستند. در همین حین، مادرانشان نیز با یکدیگر آشنا شده و رابطه دوستانهای بین آنها شکل میگیرد و داستان فیلم حول این اتفاقات پیش میرود.
فیلم مکس:
فیلم سینمایی «مکس» به کارگردانی سامان مقدم در سال ۱۳۸۳ ساخته شد. این فیلم در سبک کمدی و موزیکال قرار دارد و با استقبال خوبی از طرف بینندگان و دوستداران سینما روبرو شد.
در میان بازیگران این اثر سینمایی میتوان به فرهاد آئیش، گوهر خیراندیش، رامبد جوان، محمدرضا شریفینیا، پگاه آهنگرانی، سیروس ابراهیمزاده، امیر جعفری و نیما شاهرخشاهی اشاره کرد.
داستان فیلم درباره این است که وزارت ارشاد تصمیم میگیرد از بین استعدادهای برتر ایرانی مقیم خارج از کشور، از افرادی دعوت کند تا در مراسمهای فرهنگی برای ایرانیان سخنرانی کنند یا برنامه اجرا نمایند. در این میان قرار است برای یک رهبر ارکستر که در آمریکا زندگی میکند نیز دعوتنامهای فرستاده شود، اما…
فیلم شبهای تهران:
یکی دیگر از فیلمهایی که فرهاد آئیش در آن بازی کرده، “شبهای تهران” نام دارد. این فیلم را داریوش فرهنگ در سال ۱۳۷۹ ساخت و داستانی جنایی و معمایی دارد. در کنار فرهاد آئیش، بازیگران دیگری همچون شقایق فراهانی، میترا حجار، یوسف مرادیان، حسین سحرخیز، زهره حمیدی، مریم امیرجلالی و مهوش وقاری نیز در این فیلم حضور دارند.
داستان فیلم درباره دو دختر دانشجو به نامهای شیرین قوامی و مینا ایرانی است. آنها برای پایاننامه تحصیلی خود، موضوع “چالشها و هنجارهای اجتماعی در تهران بزرگ” را انتخاب میکنند و برای این کار، یک گزارش تصویری جسورانه تهیه میکنند. در همین زمان، یک فرد ناشناس شروع به شکار دخترانی با چشمان آبی میکند و جان آنها را میگیرد.
فیلم دیوونه خونه:
فیلم «دیوونه خونه» به کارگردانی اردشیر افشین راد ساخته شده است. این فیلم در سال ۱۳۶۸ تولید شده و در گروه فیلمهای کوتاه جای میگیرد. در این اثر، فرهاد آئیش به همراه بازیگرانی مانند امیر آقایی و میترا ضیایی کیا به ایفای نقش پرداختهاند.
داستان فیلم درباره یک شعبدهباز است که در میان یکی از نمایشهایش درمییابد زندگی خود و همسرش دچار دگرگونیهای بزرگی شده است.
برنده سیمرغ جشنواره فجر ۱۴۰۳:
از جمله افتخاراتی که فرهاد آئیش در طی سالها فعالیت حرفهای خود به آن نائل شده، کسب جایزه سیمرغ بلورین برترین هنرپیشه نقش مکمل مرد جهت هنرنمایی در فیلم موسی کلیم الله در جشنواره بین المللی فیلم فجر بوده است.
این هنرمند پس از آنکه جایزه سیمرغ خود را بر روی سن دریافت کرد بیان نمود: بسیار شادمانم که در این مکان حضور داشته و کمال سپاس خود را از هیئت داوران اعلام میکنم. به باور من هنر یک جریان ذهنی و نسبی بوده و همچنین داوری و سنجش نیز یک جریان نسبی و ذهنی میباشد.
در آن هنگام میپنداشتم هنگامی که یک اثر هنری تحت قضاوت قرار میگیرد، این موضوع نسبی و ذهنی است. ولی هم اکنون مشاهده میکنم این فرایند کاملاً عینی بوده و در حال حاضر این تندیس سیمرغ در دستان من قرار دارد.
او در ادامه افزود: چندان تمایلی به صحبت زیاد ندارم. با توجه به اینکه اولین جایزه سیمرغی است که دریافت میکنم، بسیار مسرورم. ولی زمانی که از من دعوت شد در این نقش بازی کنم، به همین میزان احساس شادمانی داشتم.
لذا اوقاتی که در کنار همسرم به تمرین صدا و حالت فیزیکی میپرداختم، احساس نشاط داشته و از قرار گرفتن در برابر دوربین تصویربرداری به همان اندازه لذت بردم.
این هنرپیشه سینما خاطرنشان کرد: با وجودی که من در ۷۰ سال جریان زندگی خود جدیت زیادی نداشتم، ولی در حرفه و فعالیت خود سخت کوش بوده و تلاش میکردم در همه نقش آفرینیها، بالاترین سطح خود را به نمایش بگذارم.
فرهاد آئیش گفت: وجه تفاوت شخصیتهایی که پیش از این عهدهدار بوده با نقشی که در فیلم موسی کلیم الله مشاهده کردید، چنین است که هر هنرمندی در این نقش ظاهر میشد، میتوانست این جایزه سیمرغ را کسب نماید. گریم و لباسی که برای من تعیین شد، به شدت در نقش من موثر بوده و از تمامی عوامل فیلم موسی کلیم الله سپاسگزاری میکنم.
پس از آن یکی از اعضای هیئت داوران به نام رضا درستکار اظهار داشت: در حدود ۵۰ سال پیش از این، فیلمی تولید شد که مهر گیاه نام داشت. ولی هیئت انتخاب جشنواره تهران این فیلم را نپذیرفته و پس از چندی تولید کننده فیلم مذکور از این جهت نارضایتی خود را اعلام کرد.
او با توجه به گلایه عنایت بخشی و نقش جایگاه بازیگران از بهروز وثوقی بیان کرد که همچنان تمامی افراد او را به خاطر دارند و اضافه کرد:
افسوس دارد که در این جشنواره فیلم پیر پسر بیرون از رقابت به نمایش درآمده و حسن پورشیرازی در زمره دریافت کنندگان جایزه قرار نداشت. هنرپیشگان بنیانهای عرصه سینما بوده و انجام گزینش از بین این چهرهها بسیار دشوار است.
فیلم شناسی

تئاتر:
| نام | بازیگر | کارگردان | نویسنده | سالن | اجرا | توضیحات |
|---|---|---|---|---|---|---|
| گالیله | آری | شهابالدین حسینپور | برتولت برشت | تئاتر شهر | بهار ۱۴۰۳ | ترجمه حمید سمندریان |
| چمدان | آری | آری | آری | تئاتر شهر | زمستان ۱۳۹۴، بهار ۱۳۹۵ | اقتباس از کوبو آبه |
| سقراط | آری | حمیدرضا نعیمی | حمیدرضا نعیمی | تالار وحدت | پاییز و زمستان ۱۳۹۲، بهار ۱۳۹۳، بهار ۱۳۹۴، تابستان ۱۳۹۵ | |
| راپورتهای شبانه دکتر مصدق | آری | اصغر خلیلی | اصغر خلیلی | تالار وحدت | ۱۳۹۵ | |
| در پروازهای خروجی بود که گم شد ریحانه (ویدیویی) | آری | مهدی مشهور | مهدی مشهور | مرکز تئاتر دوسلدورف | پاییز ۱۳۹۴ | بقیه |
| هفت شب با مهمانی ناخوانده در نیویورک | آری | آری | آری | تئاتر شهر | پاییز ۱۳۹۱ | به همراه علی نصیریان |
| کلمه، سکوت، کلمه (ویدیویی) | آری | مائده طهماسبی | دیوید آیوز | تماشاخانه ایرانشهر | تابستان و پاییز ۱۳۹۱ | |
| کرگدن | آری | آری | اوژن یونسکو | تئاتر شهر | زمستان ۱۳۸۷ | |
| پنجرهها | آری | آری | آری | پاییز ۱۳۸۴ | ||
| آیا شما خانمی با مانتوی آبی دیدهاید؟ | آری | رحیم نوروزی | رحیم نوروزی | بهار ۱۳۸۴ | ||
| شام آخر | آری | آری | آری | تئاتر شهر | پاییز ۱۳۸۰، پاییز ۱۳۷۹ | |
| شام اول | آری | آری | آری | پاییز ۱۳۸۰ | اقتباسی از «آوازهخوان طاس» نوشته اوژن یونسکو | |
| هنر | آری | داوود رشیدی | یاسمینا رضا | تابستان ۱۳۸۰ | ||
| تقصیر و ۳۲ دقیقه از ماجرا | آری | آری | آری | تابستان ۱۳۷۹ | ||
| دختر گلفروش | آری | پروانه مژده | زمستان ۱۳۷۸ | |||
| یک رابطه ساده | آری | آری | آری | تابستان ۱۳۷۸ | ||
| گزارش به آکادمی | آری | مائده طهماسبی | تابستان ۱۳۷۸ | |||
| شب روی سنگفرش خیس | آری | هادی مرزبان | زمستان ۱۳۷۷ | |||
| هفت شب با مهمانی ناخوانده | آری | آری | آری | پاییز ۱۳۷۳ | ||
| چمدان | آری | آری | تابستان ۱۳۷۱ |
نمایشخوانی:
| نام | بازیگر | کارگردان | نویسنده | اجرا |
|---|---|---|---|---|
| پارسیفال | آری | مائده طهماسبی | تانکر دورست | پاییز ۱۳۸۲ |
| صندوق | آری | آری | کوبو آبه | تابستان ۱۳۸۰ |
سینما:
| سال | نام | کارگردان | توضیحات |
|---|---|---|---|
| ۱۴۰۳ | موسی کلیمالله | ابراهیم حاتمیکیا | سیمرغ بلورین نقش مکمل مرد جشنواره فجر |
| ۱۴۰۲ | دو روز دیرتر | اصغر نعیمی | |
| ۱۴۰۰ | هفت بهار نارنج | فرشاد گلسفیدی | |
| خائنکشی | مسعود کیمیایی | ||
| ۱۳۹۹ | شهر گربهها | سید جواد هاشمی | |
| گیجگاه | عادل تبریزی | ||
| ۱۳۹۸ | خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری | پیمان قاسمخانی | |
| ۱۳۹۷ | غلامرضا تختی | بهرام توکلی | |
| ۱۳۹۵ | کاناپه | کیانوش عیاری | |
| ۱۳۹۴ | پنجاه کیلو آلبالو | مانی حقیقی | |
| یک دزدی عاشقانه | امیرشهاب رضویان | ||
| ۱۳۹۱ | آینه شمعدون | بهرام بهرامیان | |
| هیس! دخترها فریاد نمیزنند | پوران درخشنده | ||
| ۱۳۹۰ | چک | کاظم راستگفتار | |
| یک عاشقانه ساده | سامان مقدم | ||
| ۱۳۸۹ | پریناز | بهرام بهرامیان | |
| دیو و دلبر | وحید نیکخواهآزاد | ||
| ۱۳۸۸ | پوپک و مش ماشاالله | فرزاد مؤتمن | |
| ۱۳۸۷ | زندگی با چشمان بسته | رسول صدرعاملی | |
| ۱۳۸۵ | در شهر خبری نیست، هست | سید رضا خطیبی | |
| نصف مال من، نصف مال تو | وحید نیکخواهآزاد | ||
| خواستگار محترم | داوود موثقی | ||
| عاشق | افشین شرکت | بازیگردان | |
| ۱۳۸۲ | شکلات | افشین شرکت | |
| مکس | سامان مقدم | ||
| ۱۳۸۱ | عروس خوشقدم | کاظم راستگفتار | |
| عطش | سامان مقدم | بازیگردان | |
| ۱۳۸۰ | سیندرلا | بیژن بیرنگ | |
| عزیزم من کوک نیستم | محمدرضا هنرمند | ||
| نورا | محمود شولیزاده | ||
| ۱۳۷۹ | شبهای تهران | داریوش فرهنگ |
تلویزیون و نمایش خانگی:
| سال | نام | بازیگر | کارگردان | نویسنده | توضیحات |
|---|---|---|---|---|---|
| ۱۴۰۳ | طوبی | آری | سعید سلطانی | سید حسین امیرجهانی | شبکه یک در نقش ناصر ملک |
| ۱۴۰۳ | قطب شمال سریال نمایش خانگی | آری | امین محمودی یکتا | حامد افضلیامین محمودی یکتا | همبند همایون پخش این سریال بر عهده پلتفرم فیلیمو است |
| ۱۴۰۳ | شب آهنگی (فصل سوم) | آری | حامد آهنگی | برنامه گفتگو محوری که فرهاد آئیش ساعتی مهمان ویژه برنامه نوروزی حامد آهنگی بود پخش این برنامه بر عهده فیلمنت بود |
|
| ۱۴۰۲ | مهمونی | آری | ایرج طهماسب | برنامه گفتگو محوری که فرهاد آئیش ساعتی مهمان ایرج طهماسب بود پخش این برنامه بر عهده فیلیمو و نماوا بود |
|
| ۱۴۰۱ | مسافران شهر | آری | سیروس حسنپور | سمیه تاجیک براساس طرحی از سعید اشناب | بازی در اپیزود چهارم (آخر) سریال یعنی «قصه خسیس» این سریال شامل ۴ اپیزود و ۲۴ قسمت است که فرهاد آئیش در قسمت ۱۹ تا ۲۴ یعنی اپیزود چهارم بازی کرده است |
| ۱۴۰۱–۱۴۰۰ | برف بی صدا میبارد | آری | پوریا آذربایجانی | مسعود بهبهانی نیا | در نقش عطا شکیبا |
| ۱۳۹۹ | خوب، بد، جلف: رادیواکتیو | آری | محسن چگینی | پیمان قاسم خانی، امیرمهدی ژوله | در نقش (دکتر مدنی) پخش این سریال بر عهده پلتفرم فیلیمو بود |
| ۱۳۹۷ | نهنگ آبی | آری | فریدون جیرانی | بهرام توکلی | در نقش (علیرضا خالقی) پخش این سریال بر عهده پلتفرم فیلیمو بود |
| ۱۳۹۷ | خندوانه | آری | رامبد جوان | به عنوان داور در مسابقه خنداننده شو حضور داشت. | |
| ۱۳۹۷ | دیوار به دیوار ۲ | آری | سامان مقدم | سرپرست نویسندگان: خشایار الوند | در نقش (سرهنگ دلپاک) |
| ۱۳۹۶ | دیواربهدیوار | آری | در نقش «سرهنگ دلپاک» برنده جایزه بهترین بازیگر مرد از چهارمین جشنواره تلویزیونی جام جم |
||
| ۱۳۹۶ | گاراژ ۸۸۸ | آری | سام کلانتری | تهیهکننده: سامان مقدم، برنامه اتومبیل رانی | |
| ۱۳۹۴ | آشوب | آری | کاظم راست گفتار | ||
| ۱۳۹۳ | پردهنشین | آری | بهروز شعیبی | در نقش «حاجآقا شهیدی» | |
| ۱۳۹۲ | باغ سرهنگ | آری | فلورا سام | در نقش «باغبان باغ سرهنگ» | |
| ۱۳۹۱–۱۳۹۲ | کلاه پهلوی | آری | سید ضیاءالدین دری | در نقش «سرپاس مختاری» | |
| همه خانواده من | آری | داریوش فرهنگ | در نوروز ۱۳۹۲ پخش شد. | ||
| ۱۳۹۱ | پژمان | آری | سروش صحت | شبکه ۳ | |
| ۱۳۹۰ | سه پنج دو | آری | حسین سهیلیزاده | در نقش «حشمت خان» / شبکه تهران | |
| ۱۳۸۹ | نون و ریحون | آری | فرزاد مؤتمن | شبکه تهران | |
| ۱۳۸۸ | تله فیلم حقالسکوت | آری | سعید سلطانی | شبکه تهران | |
| ۱۳۸۸ | لطفاً دور نزنیم | مهدی مظلومی | مشاور کارگردان | ||
| شمسالعماره | آری | سامان مقدم | در نقش «مش رحمت» | ||
| ۱۳۸۷ | تله تئاتر «خرده جنایتهای زن و شوهری» | آری | نویسنده: «اریک امانوئل اشمیت» / شبکه ۴ | ||
| تله تئاتر «هنر» | آری | داوود رشیدی | بر اساس نمایشنامهای از «یاسمینا رضا» ۲۰ آذر ۱۳۸۷ از شبکه ۴ پخش شد. |
||
| تله فیلم «اتوبان» | آری | سجاد آوینی | تهیهکننده: «کیومرث پوراحمد» | ||
| ۱۳۸۷ | تله فیلم چشمهای تقریباً نگران | آری | کیومرث پوراحمد | ||
| ۱۳۸۷–۱۳۸۶ | تله فیلم «این خلوت تنهایی» | آری | سعید ابراهیمیفر | ||
| ۱۳۸۶ | تله فیلم دیوونه خونه | آری | اردشیر افشین راد | ||
| ۱۳۸۶ | تله تئاتر «خانواده تت» | آری | مائده طهماسبی | نویسنده: «ایشتوان ارکنی» | |
| تله تئاتر «شام آخر» | آری | آری | آری | ||
| تله فیلم «پریش» | آری | کاظم معصومی | |||
| ۱۳۸۵ | کتابفروشی هدهد | آری | مرضیه برومند | ||
| تله تئاتر «یغمای با شکوه خورشید» | آری | فرهاد مهندسپور | نویسنده: «پیتر شفر» | ||
| ۱۳۸۴ | تله تئاتر «ببر گرازدندان» | آری | هادی مرزبان | نویسنده: «فریتیش هوخولدر» در سال ۱۳۸۵ از شبکه ۴ پخش شد. |
|
| ۱۳۸۳–۱۳۸۴ | سقوط | آری | سعید اکبریان | شبکه ۱ | |
| ۱۳۸۳ | باجناغها | آری | آری | آری | شبکه تهران |
| ۱۳۸۲ | بانکیها | آری | مهدی مظلومی | بازیگردان شبکه ۲ |
|
| تله تئاتر «نکراسف» | آری | محمد رحمانیان | در نقش «نکراسف» نویسنده: «ژان-پل سارتر» |
||
| ۱۳۸۱ | بدون شرح | بازیگر مهمان | مهدی مظلومی | بازیگردان | |
| ۱۳۸۰–۱۳۷۹ | داستان یک شهر ۲ | بازیگر مهمان | اصغر فرهادی | شبکه تهران | |
| ۱۳۷۹–۱۳۷۸ | قطار ابدی | آری | رضا عطاران، بهروز بقایی، فرهاد آئیش | در نقش منوچهر | |
| ۱۳۷۷ | سلام کوچولو | آری | رضا ژیان | گروه کودک و نوجوان شبکه ۱ |
حاشیه

مصاحبه با هفته نامه سلامت در تاریخ بیست و دوم اسفند ماه سال ۱۳۹۴ شمسی مقارن با دوازدهم ماه مارس سال ۲۰۱۶ میلادی:
من معمولاً آدمی نیستم که به گذشته و خاطراتش دل ببندد. دلیلش این است که همیشه شکرگزار خداوند هستم. حتی در روزهای سخت زندگی، وقتی شرایط دشوار میشود، باز هم سعی میکنم شاد باشم و از لحظههای زندگیام لذت ببرم. آنچه در گذشته رخ داده، برای من چندان اهمیت ندارد و یادآوری آن احساس تازهای در من ایجاد نمیکند. به همین دلیل، مرور خاطرات برایم جذابیتی ندارد.
به نظر من سفر کردن باعث پختهتر شدن آدم میشود و جنبههای جدیدی از زندگی را به شما نشان میدهد. من عاشق سفر کردن هستم.
به باور من، خوشبختی یک چیز دور از دسترس، عجیب و خارقالعاده نیست. خوشبختی در درون و قلب آدم است. یعنی یک حس درونی است، نه بیرونی. فقط کافی است در زندگی قناعت را بلد باشیم و از زمان حال لذت ببریم.
خوشبختی به معنای پول زیاد یا داراییهای ظاهری نیست. خوب است که انسان از درون احساس سبکی و شادی کند و از بودن در کنار عزیزانش لذت ببرد.
برای داشتن زندگی آرام، باید یاد بگیریم بعضی چیزها را نادیده بگیریم و حتی به بعضی حرفها گوش ندهیم.
مصاحبه با نشریه همشهری در تاریخ بیست و هفتم خرداد ماه سال ۱۴۰۰ شمسی مقارن با هفدهم ژوئن سال ۲۰۲۱ میلادی:
من آدمی هستم که بیشتر وقتها تنها هستم و به دنبال آرامش در تنهایی خودم میگردم. دوست ندارم وارد فضاهایی شوم که ممکن است به روحیۀ من آسیب بزنند.
عشق بسیار عمیقی به موتورسیکلت دارم. این علاقه آنقدر در وجودم ریشه دارد که انگار از روز اول تولدم با من بوده و بخشی از هویت من شده است. رابطۀ من با موتور، مثل ارتباط یک نفر با یک وسیلۀ نقلیۀ معمولی نیست. به نظر من، این ارتباط بیشتر شبیه رابطة انسانهای قدیم با اسب است؛ یک همراه و بخشی از زندگی.
مصاحبه
هر فردی برداشت و احساس خاص خودش را از زندگی دارد. این که چقدر از زندگیمان لذت ببریم، کاملاً به خودمان بستگی دارد. در این میان، فرهاد آئیش و مائده طهماسبی، زوج هنرمند ایرانی، نمونهی افرادی هستند که زندگی را سخت نمیگیرند و از داشتههایشان نهایت استفاده و لذت را میبرند. آنها زندگی را در لحظه سپری میکنند و از هر ثانیهی آن خاطرهی خوب میسازند. به همین دلیل، با انرژی و انگیزهی بالا، راه خود را در زندگی شخصی و کاری پیش میبرند.
ما به سراغ این دو هنرمند رفتیم تا دربارهی سالهای گذشته و زندگی امروزشان بیشتر بدانیم و گفتوگویی با آنها داشته باشیم. در این گفتوگو، نکات جالب و ناگفتهای از زندگی این زوج مطرح شد که بسیار شنیدنی است.
یادآوری میکنیم که فرهاد آئیش از بازیگران بااستعداد و شناختهشدهی ایران است که در جشنوارهی بینالمللی فیلم فجر سال ۱۴۰۳، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به دست آورد. او این جایزه را برای بازی در فیلم “موسی کلیم الله” در چهل و سومین دوره این جشنواره دریافت کرد. در ادامه، قصد داریم دربارهی نقشآفرینی او در این فیلم سینمایی پرسشهایی مطرح کنیم و پاسخهایش را بشنویم.
در کودکی بچه بازیگوشی بودید؟
آئیش: نه، به هیچ وجه رفتارهای حیرت آور و ناشناختهای نداشتم. به همین علت مادرم با خیال راحت به من اجازه میداد در کوچه به بازی مشغول شوم. در هر صورت موقعیت آن زمان تفاوت زیادی با عصر فعلی داشت. نکته جالب چنین است که در آن هنگام کوچه مفهوم خاصی داشت.
کودکان در کنار یکدیگر رشد کرده و والدین روابط خانوادگی با یکدیگر برقرار میکردند. از این رو هر منطقه دارای یک ماهیت ویژه مختص به خودش بود. برخلاف دنیای فعلی که میتوان گفت فضای کوچه و محلهها از بین رفته است. به ویژه برای خانوادههایی که در واحدهای آپارتمانی سکونت دارند، این موضوع بسیار آسیب زننده و حزن آور است.
خانم طهماسبی! شما از دوران کودکی تان برایمان بگویید.
طهماسبی: سالهای کودکی من در میان یک خانواده بزرگ سپری شده و در یک منطقه خاص رشد کردم. چرا که اغلب خویشاوندان ما در آن محله سکونت داشته و ما به همراه یکدیگر بزرگ شده و با فرزندان فامیل در کوچه بازی میکردیم. هم اکنون که آن ایام را مرور میکنم، فضای راحتی برایمان حاکم بود.
به این علت که جریان زندگی ما تنها منحصر به یک اتاق و یک منزل نبوده و فعالیتهای روزانه ما در محله طی میشد. موضوع دیگری که از آن سالها در یادم مانده است، چنین است که در یکی از سالها سرمای زمستان مدت بیشتری ماندگار بوده و حتی در ایام نوروز سرمای هوا همچنان حس میشد.
از این رو مادرم برای عید کرسی را جمع نکرده و سفره هفت سین ما را بر روی آن چیده شد. این موضوع به شدت برای ما خاص و خوشایند بود. در هر صورت مادر من نیز از زنان سنتی بوده و قرار گرفتن در ایام نوروز به شدت برایش اهمیت داشت. از این رو تمایل داشت مراسم را به بهترین نحو اجرا نماید.
بازی مورد علاقه تان در کودکی؟
طهماسبی: به یاد دارم در ایام نوروز کودکان به گرد یکدیگر جمع شده و به بازی با تخم مرغهای رنگی مشغول میشدیم. هر کسی که تخم مرغ رنگی او سریعتر شکسته میشد، در بازی بازنده بود.
با خانم طهماسبی چگونه آشنا شدید؟
آئیش: هنگامی که در آمریکا مشغول به تحصیل بودم، به منظور برگزاری یک نمایش راهی کشور آلمان شده و در آنجا برای اولین بار با مائده دیدار کردم. به طور متوسط در حدود سه سال از راه دور با یکدیگر ارتباط داشتیم.
در یکی از روزها به یکباره موضوعی به من القا شد که مائده دقیقاً کسی است که من قصد دارم مابقی سالهای عمرم را در کنار او بگذرانم. در همان لحظه با شماره تلفن او تماس گرفته و گفتم: تصمیم دارم با تو ازدواج کنم.
در شرایطی که به وقت کشور آلمان ساعت ۵ بامداد بود. خاطرم هست مائده از شدت حیرت به خنده افتاده بود و تصور میکرد در حال شوخی و مزاح با او هستم.
راستی! چرا بچه ندارید؟ آیا موضوع یک تصمیم دونفره است؟
آئیش: بله، من و همسرم تمام اختیارات و آزادیهایی که در زندگیمان حاکم بوده و هم اکنون نیز داریم، در ازای نداشتن فرزند در سالهای کهنسالی تعویض کردیم.
هرچند هر امتیاز و آزادی دارای بهایی بوده و این موضوع برای ما به بهای نداشتن فرزند تمام شد. چنانچه صاحب فرزند میشدیم، دیگر قادر نبودیم به هر سفر دلخواهمان رفته و … در مجموع لازم بود به طور پیوسته خودمان را با شرایط کودک وفق میدادیم.
ولی به هیچ وجه انکار نمیکنم فرزندآوری نیز دارای مزایا و موهبتهای ویژهای بوده و به شدت میتواند جریان زندگی را دوست داشتنی و خوشایند کند. به باور من این موضوع در آن دسته تصمیمهایی قرار دارد که لازم است هر زن و شوهری بر اساس ملاک ها و شیوه زندگی خود آن را دنبال کنند.
از نوستالژی هایتان بگویید.
آئیش: من اصولا خیلی آدم خاطره بازی نیستم. دلیلش هم این است که خدا را شاکر هستم. حتی زمانی که زندگی سخت می شود و سخت می گذرد، باز هم سعی می کنم خوشحال باشم و در لحظه زندگی کنم. گذشته برای من خیلی معنایی ندارد و مرور کردن آن حس تازه ای به من نمی بخشد. به همین دلیل خیلی کاری با نوستالژی ندارم.
دوست دارم از سفرهایی که با خانم طهماسبی در گذشته های دور داشته اید برایمان بگویید.
آئیش: من در کنار همسرم مائده سفرهایی را به همه نقاط آمریکا انجام دادهام و این سفر از جمله دوست داشتنی ترین سفرهایی بود که با هم رفتهایم. خاطرم هست یک کاروان به اتومبیل خود متصل کرده و پا در یک سفر طول و دراز گذاشتیم. برایم راحت نیست که در میان آنها بهترین سفر را انتخاب کنم.
حتی سفرهای داخل کشور که به مناطق کردستان و کویری میروم نیز بسیار جالب است. به اعتقاد من مسافرت به شدت باعث بالا رفتن درک انسان شده و دیدگاه تازهای از زندگی را برای او نمایان میکند. من بسیار شیفته مسافرت هستم. به یاد دارم در سالهای تجرد یک مرتبه در کنار یکی از دوستانم در حدود دو ماه در یک چشمه در ارتفاعات یک کوه سکونت کردیم.
به نظر می رسد شما جزو افرادی هستید که تمام روزهای زندگی شان را زندگی کرده اند.
آئیش: به نظرم کاملاً اینطور باشد. در حقیقت از نظر من خوشبختی یک جریان پیچیده، ناشناخته و حیرت آور و غیر قابل وصول نیست. چرا که میدانم نیکبختی در قلب انسان نهفته است. لذا یک جریان درونی بوده و از بیرون ناشی نمیشود. تنها لازم است در زندگی قناعت پیشه کرده و زندگی خود را در حال بگذرانیم.
به همین دلیل هر شب که در کنار مائده به چیدن میز شام پرداخته و با هم شام صرف میکنیم، یک خوشبختی و سعادت عظیم است. این موضوع که من قادرم هر روز جریان عشق را به واسطه الفاظ و رفتارم به همسرم ابراز نمایم، یعنی خوشبختی. خوشبختی به مفهوم پول زیاد و یا سایر مایملک و داراییهای بیرونی نیست.
لازم است انسان از درون ذهن خود احساس شادی داشته و از اوقاتش به همراه سایرین لذت ببرد. من به شدت متعجب میشوم از دیدن مردهایی که علاقه و عشق خود را در قبال همسرشان آشکار نمیکنند. از جمله نیازهای یک زن قرار گرفتن تحت عشق ورزی بوده و چنین رویکردی برای او منجر به احساس ثبات، امنیت و آسایش میشود.
یک توصیه برای اینکه حال روانی مان خوب شود.
آئیش: سعی کنید همواره جملات انگیزشی و مثبت را به خودتان القا نمایید. اگر میسر بود هنگامی که احساس خستگی و کسالت داشتید، عازم سفر شوید.
من اغلب پس از پشت سر گذاشتن یک دوره کاری دشوار، سفری را انجام میدهم تا مجدد خودم را بازیابی کنم. به این ترتیب میتوانید نشاط و آرامش را به روح و جسم خودتان تقدیم کنید. لازم است برای داشتن سکون و آرامش در زندگی فرا بگیریم، از برخی چیزها چشم پوشی کرده و حتی نشنویم.
نظر شما چیست خانم طهماسبی؟
طهماسبی:
به عقیده من نمیشود یک نسخه و یک پیشنهاد را برای همگان ارائه کرد. چرا که موقعیت و فضای زندگی انسانها با یکدیگر فرق دارد. کسی که دارای یک کودک بیمار بوده و یا مقروض است، قادر نیست چندان احساس نشاط کرده و سپاسگزار باشد.
به طور کلی میتوانم بگویم تلاش کنید از مهمترین موهبتها و نعمات زندگیتان نهایت لذت را ببرید. به باور من انسانهای این دوره دچار یک حیرت و سرگشتگی بوده و این موضوع به شدت آنها را کلافه و خسته کرده است.
چنانچه شما به تحلیل و بررسی رخدادهایی بنشینید که در نقاط مختلف دنیا رخ میدهد، به آسانی شاهد استرس و دغدغه هایی میشوید که بر مردم دنیا حاکم بوده و مستأصل بودن و سرعت گذر زمان عامل بسیاری از چالش ها و مسائل در زندگی مردم است.
مورد ارزشمند دیگری که قصد دارم به آن بپردازم، چنین است که بدانیم باید احساس ثبات، آرامش، شکیبایی و کوشش را از فضای منزل به کودکانمان یاد بدهیم تا مدتها بعد که به جامعه ورود میکنند، به سرعت در برابر مشکلات عرصه را رها نکرده و مضطرب نشوند.
من فکر میکنم افراد هم دوره من نسبت به فرزندان خود خیانت عظیمی انجام داده اند. والدین این عصر بیش از حد معمول فرزندان خود را حمایت و یاری میکنند. علی رغم فضای حاکم در کشورهای غربی که لازم است فرزندان از سن ۱۸ سالگی تنها به خودشان متکی باشند.
برخی از والدین نظرشان در این مورد چنین است که چون وضع جامعه خوب نیست، نمی توانند بچه هایشان را رها کنند.
بله، ولی در دوره ما نیز شرایط اجتماع چندان مطلوب نبوده و حتی به مراتب بدتر بود. ولی افراد نسل من سرکش بوده و فرا گرفتند به اراده و تلاش خود اتکا کنند. برخلاف امروز که کودکان در همه ابعاد به پدر و مادر خود وابسته بوده و از جریان زندگی میترسند.
چقدر اهل خودمراقبتی هستید؟
آئیش:
با کمال تاسف اصلا. من چندان فعالیتی در این حوزه کارها نداشته و به شدت و به ندرت به ورزش روی میآورم. در شرایطی که واقعاً نیازمند آن هستم.
خانم طهماسبی! سبد غذایی شما در خانه چگونه است؟
طهماسبی:
نزدیک به بیست سال است که ما در برنامه غذایی خود از گوشت استفاده نمیکنیم. به نظر من مناسب نیست انسان به نگهداری برخی حیوانات پرداخته و کاملاً رسیدگی کند، سپس آن را ذبح کرده و برای خود غذا تهیه نماید! اغلب از غذاهای شرقی میخورم.
برای نمونه غذاهای چینی، تایلندی و ژاپنی که با استفاده از انواع سبزیجات تهیه شده و ارزش غذایی زیادی دارند. ولی در سالهایی که در دانشگاه تحصیل میکردم، اغلب فست فود میخوردم. ولی ناگهان مصمم شدیم شیوه غذا خوردنمان را دستخوش تغییر دهیم. به همین علت سالیان زیادی است که تنها از غذاهای ارگانیک بهره گرفته و واقعا احساس سبکی میکنیم.
خوشحالم برنامه غذایی گیاهخواری به تدریج در کشور ایران گنجانده میشود. خاطرم هست زمانی که تازه به ایران برگشته بودم، مادرم تصور میکرد من به شدت ضعیف شده و در خفا سعی داشت غذاهای گوشتی را به من بدهد. ولی به سرعت بدن من نسبت به آنها عکس العمل نشان داده و از همان زمان دیگران پذیرفتند، گیاهخوار هستم.
کارگردانی، بازیگری یا نویسندگی؟
طهماسبی:
علاقه زیادی به کارگردانی دارم. در عین حال که دوران هنرپیشگی در قشر زنان به شدت پایین بوده و فیلمنامههای کمتری برای زنان هم سن من نگاشته میشود.
آئیش:
من از دوست داران تئاتر هستم. همچنین شیفته فضای تنهایی نویسندگی هستم. عرصه سینما و تلویزیون تفاوت چندانی برایم ندارد. آنچه مهم است نقش محوله تا چه حد دچار چالش باشد. اغلب به طنز علاقه داشته و بسیار مسرورم در سه حوزه تئاتر، تلویزیون و سینما مشغول به کار هستم.
چه چیزی شما را ناراحت می کند؟
طهماسبی:
دو رویی و دروغگویی به شدت باعث ناراحتی و رنجش من میشود.
آئیش:
در مواجهه با دروغ به شدت خشمگین میشوم. چنانچه ناچار شوم مطلب دروغی را به زبان بیاورم، احساس حقیر بودن به من دست میدهد.
چقدر مطالعه می کنید؟
آئیش:
مطالعاتی را در زندگی دارم، ولی مسافرت برایم جذابیت بیشتری دارد.
طهماسبی:
بیشتر به خواندن کتابهایی میپردازم که دوستانم آنها را به من معرفی میکنند. همواره در دسترس من کتابهایی برای مطالعه وجود دارد.
اهل سینما و تئاتر هستید؟
طهماسبی:
بیشتر من به دیدن نمایشهای تئاتر و فیلمهای سینمایی رفته و جریان آن را برای فرهاد نقل میکنم. برخی مواقع نیز در کنار یکدیگر میرویم.
در اینجا برایمان از فیلم موسی کلیمالله و تجربه همکاری با ابراهیم حاتمیکیا بگویید. یک جایی گفته بودید زمان دیدن موسی یادم رفته بود خودم بازیگر فیلم هستم. از جذابیت و کشش فیلم تاریخی با تکنولوژی روز این گروه بگویید.
بله، من در جایگاه بیننده از تماشای فیلم موسی کلیم الله به شدت لذت بردم. چرا که در هر سکانس از فیلم مذکور به حالت روان و فاقد زیاد بگویی بوده و به این ترتیب مستقیم موضوع اصلی را بیان میکرد.
لذا مخاطب به راحتی با جریان فیلم پیش میرفت. پیام فیلم در پس دیالوگها و برداشتهای آن مخفی بوده و به همین علت مخاطب به آسانی میتوانست آن را دریافت کرده و درک کند.
داستان آن در کتابهای مذهبی و دینی همچون قرآن مجید، تورات و انجیل ذکر شده و هم اکنون به حالت یک جریان سینمایی در سبک درام با فراز و نشیبهای دوست داشتنی برای مخاطب به نمایش درآمد. به عقیده من این رویکرد، چالش جذابی بود که کارگردان و نویسنده آن را تدارک دیده و در حقیقت مجموع گروه و عوامل تولید توانستند آن را به بهترین شکل اجرا نمایند.
برویم سراغ نقشتان در این فیلم. همانطور که خودتان هم اشاره کردید در این فیلم ۲ نقش کاملا متفاوت شر مطلق و خیر مطلق را با خوشحالی بازی کردهاید که این کار، شما را به چالش کشیده است. درباره این نقش بیشتر برایمان توضیح دهید.
عهدهدار شدن دو شخصیت خیر و شر برای هر هنرپیشهای جالب و دوست داشتنی است. چرا که بازیگر قادر است تمایزها را به تصویر کشیده و قابلیتهای خودش را در این چالشها ارائه دهد. ولی همچنین به مانند دو شخصیت متفاوت در دو فیلم مجزا است. یعنی اینکه شما در یک فیلم ۲ شخصیت متمایز را عهدهدار شوی، به تنهایی چالش برانگیز نیست.
لاکن درباره چالش شخصیت ها، در خصوص نقش آنیبوس یا به عبارتی شر محض، در مقایسه با نقشهای پیشین که در برابر دوربین تصویربرداری بازی کردهام، مرا به چالش کشید.
کسی که در حقیقت با انرژیهای فرابشری و اجنه رابطه دارد، قدرت بینایی نداشته و در فیلمنامه آمده بود، صدای او نه از جنس زنانه است و نه مردانه. تمامی این موارد در کنار هم موجب میشد، نقش چالش زیادی داشته باشد.
با وجودی که کارگردان به شدت توجه داشت هیچ موضوعی در فیلم بیش از حد اغراق نشود، ولی نقش مذکور تا حد زیادی اغراق آمیز بود. از جمله شرایطی که باعث میشد من هنرپیشه قادر شوم، این نقش اغراق آمیز را به حالت طبیعی و معمول بازی کنم، چنین بود که در ابتدا آن را باور کنم.
باور من در این شخصیت به گونهای بود که تصور میکردم جنها در حال سخن گفتن با من بوده و این جملات از زبان و فکر من بیرون نمیآید. به عبارت دیگر گویی از یک منبع دیگری این مطالب به من القا میشود. به عقیده من این مرحله سختترین قسمت این نقش بود.
چقدر احتمال دریافت این سیمرغ را میدادید و اساسا برای دریافت این جایزه، در این چند دهه کار هنری چقدر انتظار کشیدید؟
در وهله اول من به هیچ وجه به این موضوع فکر نمیکردم. ولی افراد پیرامونم و عوامل و همکاران با مزاح و یا جدی این موضوع را با من در میان میگذاشتند. ولی من تلاش داشتم چندان روی این موضوع متمرکز نشوم، چرا که جریان خطرپذیری است.
اندیشیدن به موضوع جایزه چه در مرحله پیش از کار، پس از اتمام کار و یا حتی به دنبال گرفتن جایزه ممکن است، تندرستی روح و روان هنری انسان را به خطر بیندازد. هرچند طبیعت آدمی در این است که از دریافت یک پاداش و جایزه احساس شادمانی داشته و در حقیقت بسیار خرسند شدم.
در جواب قسمت دیگر سوال نیز باید بگویم، من در چند سال قبل هیچگاه فکرم به آن نرفته است. چرا که هیچ از شخصیتهایی که در فیلمهای مختلف به من محول شده بود، دارای ظرفیت چنین توجهی در جشنواره نبودند.
برخی معتقدند گرفتن جایزه هنری، خواسته یا ناخواسته در پذیرش نقشهای بعدی و ادامه بازیگری بار سنگینی را بر دوش بازیگر میگذارد. برای شما هم اینطور است؟
به هر صورت تا اندازهای مؤثر است. ولی من هم اکنون در سن و شرایطی هستم که تأثیر چندانی به روی من ندارد. چرا که من همواره هر نقشی که برایم جالب باشد را میپذیرم و هر نقشی که به آن علاقه نداشته باشم را بر عهده نمیگیرم. سالهای زیادی است که من به این شیوه عمل کرده و پس از کسب جایزه سیمرغ نیز همینطور خواهم بود.
همان گونه که در پاسخ سوال پیشین بیان کردم، این جریان ممکن است افکار و روح و روان انسان را به بازی بگیرد. شایسته است انسان روال و جریان عادی خود را در زندگی پیش گرفته و چندان تحت تأثیر این موارد قرار نگیرد.
درباره جشنواره فجر امسال نکته یا صحبتی دارید؟
از آنجا که من در روزهای برگزاری جشنواره مجال زیادی نداشتم که به تماشای فیلمها نشسته و بر آنها متمرکز نشدم، پاسخی برای آن ندارم.
از جشنواره فجر فاصله بگیریم و برویم سراغ فعالیت فعلی شما. الان مشغول چه کاری هستید؟
در حال حاضر تدارک یک سفر دراز مدت را چیدم که تا حدودی فعالیتهای نوشتنی تئاتر را به انجام برسانم.
در ماههای جاری منتظر تماشای چه هنرنماییهایی از شما باشیم؟
سالها قبل همسرم مائده طهماسبی مسئولیت کارگردانی نمایشی تحت عنوان گزارشی برای یک آکادمی را عهدهدار بود که نویسندگی آن توسط فرانتس کافکا انجام شده بود، هم اکنون مجدد در حال تمرین آن هستیم تا چنانچه میسر شد، بعد از ایام عید و در اردیبهشت ماه آن را بر روی صحنه اجرا نماییم.
ولی هنوز قطعی نیست. از آنجا که شما سوال کردید ناچار شدم پاسخ دهم. (با خنده) بهتر بود سکوت اختیار کنم که نکردم. سپاسگزارم.
