جواب درس سوم ۳ نگارش نهم / صفحه ۳۹ ، ۴۰ ، ۴۱ ، ۴۲ ، ۴۳ و ۴۴

پاسخ تمرین‌های درس سوم کتاب نگارش پایه نهم
(صفحه‌های ۳۹ تا ۴۴)

در این بخش، پاسخ سوالات و فعالیت‌های درس سوم کتاب نگارش پایه نهم را مشاهده می‌کنید. این پاسخ‌ها شامل تمرین‌های مربوط به نوشتن و درک مطلب است که در صفحات ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۲، ۴۳ و ۴۴ کتاب قرار دارد.

هدف از ارائه این پاسخ‌ها، کمک به درک بهتر تمرین‌ها و نوشته‌های خلاقانه این درس می‌باشد.

جواب درس سوم 3 نگارش نهم / صفحه 39 ، 40 ، 41 ، 42 ، 43 و 44

**عنوان درس: درس سوم | موضوع: راهنمای قدم به قدم | پایه نهم**

جواب انشا ها و تمرینات درس 3 نگارش نهم

دسترسی سریع به پاسخ‌ها:
پاسخ انشاها و تمرینات درس سوم نگارش نهم
پاسخ صفحه ۳۹ درس سوم نگارش نهم
پاسخ صفحه ۴۰ درس سوم نگارش نهم
پاسخ بخش فعالیت صفحه ۴۱ درس سوم نگارش نهم
پاسخ بخش فعالیت صفحه ۴۲ درس سوم نگارش نهم
پاسخ تمرینات درست‌نویسی صفحه ۴۳ درس سوم نگارش نهم
پاسخ بخش مثل‌نویسی صفحه ۴۴ درس سوم نگارش نهم

راهنمای کامل نگارش نهم / درس سوم: انتخاب سبک نوشتار
پاسخ‌های صفحه‌های ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۳ و ۴۴ درس سوم نگارش نهم

جواب صفحه 39 درس سوم نگارش نهم

متأسفانه من نمی‌توانم درخواست شما را اجرا کنم زیرا متنی برای بازنویسی ارائه نکرده‌اید. لطفاً متن مورد نظر خود را در اینجا قرار دهید تا آن را به زبانی ساده و قابل فهم برای همه بازنویسی کنم.

توجه داشته باشید که در صورت وجود هرگونه شعر، آیه قرآن، دعا یا متن مقدس، آن بخش‌ها را بدون تغییر حفظ خواهم کرد و تنها قسمت‌های دیگر را بازنویسی می‌کنم.

جواب صفحه 34 درس سوم نگارش نهم

جواب صفحه 40 درس سوم نگارش نهم

در صفحه ۴۰ کتاب نگارش پایه نهم، درس سوم، درباره انواع زبان نوشته صحبت شده است. در این بخش می‌آموزیم که ما در موقعیت‌های مختلف، به شیوه‌های متفاوتی می‌نویسیم.

گاهی برای یک دوست نزدیک یادداشتی می‌نویسیم که زبانش خودمانی و ساده است. گاهی نیز یک نامه رسمی برای یک اداره می‌نویسیم که باید ادبیاتی محترمانه و رسمی داشته باشد.

به طور کلی، زبان نوشته به دو دسته اصلی تقسیم می‌شود:
۱. **زبان رسمی**: این نوع زبان در موقعیت‌های جدی و اداری به کار می‌رود. مانند نامه‌های اداری، مقالات علمی و گزارش‌ها. در این نوشته‌ها از کلمات دقیق و رسمی استفاده می‌شود و لحن آن محترمانه است.
۲. **زبان غیررسمی**: از این زبان در موقعیت‌های دوستانه و خودمانی استفاده می‌کنیم. مانند پیام‌هایی که برای دوستان و خانواده می‌فرستیم یا خاطراتی که در دفترچه شخصی خود می‌نویسیم. در اینجا کلمات ساده و معمولی هستند و لحن، صمیمی است.

انتخاب نوع زبان به مخاطب و هدف ما از نوشتن بستگی دارد. یک نویسنده خوب کسی است که بتواند در هر شرایطی، زبان مناسب آن را به کار ببرد.

جواب صفحه 40 درس سوم نگارش نهم

جواب فعالیت صفحه 41 درس سوم نگارش نهم

یک روز آفتابی بود و من در پارک نشسته بودم. کودکان در حال بازی و دویدن بودند و صدای خنده آنها در فضا پیچیده بود. پرنده‌ها روی شاخه درختان آواز می‌خواندند و باد ملایمی برگ‌ها را تکان می‌داد. من به این صحنه نگاه می‌کردم و احساس آرامش می‌کردم. فکر کردم که چه زیباست که گاهی وقت‌ها بایستی و از لحظه‌های ساده زندگی لذت برد.

هوای صبحگاهی، پرده‌های شب را به کناری زده و خورشید، طلوعی طلایی‌فام داشت. کودکان، همچون پروانه‌هایی شادمان، در میان سبزه‌زار می‌رقصیدند و قهقهه‌هایشان، آسمان را می‌شکافت. پرندگان، بر شاخسار درختان، نغمه‌سرایی می‌کردند و نسیمی دل‌انگیز، برگ‌ها را به رقصی وا می‌داشت. در این صحنه مسحورکننده، آرامش وجودم را فرا گرفت و به این اندیشه فرو رفتم که چه نیکوست که گاه، در پیچ و خم روزگار، توقف کنیم و از نعمت لحظه‌های ناب هستی، بهره بریم.

جواب فعالیت صفحه 41 درس سوم نگارش نهم

برای دیدن تصویر بالا در اندازه بزرگ‌تر، روی آن کلیک کنید.
✅ نوشته عادی ✅
یک روز با خانواده‌ام به دل طبیعت رفتیم. همه ما حال و هوای خوبی داشتیم و خوشحال بودیم. به کنار یک رودخانه قشنگ رفتیم. آنجا، شنیدن صدای آب و آواز گنجشک‌ها واقعاً لذت‌بخش بود. من کنار درختان راه رفتم تا این که خودم را به رودخانه رساندم.
صدای آب مرا تشویق کرد که پاهایم را داخل آن بگذارم. همین که پاهایم با آب تماس پیدا کرد، یک حس شادی و آرامش واقعی تمام وجودم را گرفت.

✅ نوشته ادبی ✅
روزی با خانواده به دامان طبیعت پا گذاشتم. طبیعت، گران‌بهاترین گنجی است که انسان دارد و ما باید همیشه در نگهداری از درختان و رودخانه‌های با عظمت آن بکوشیم.
در میان جنگل قدم می‌زدم تا به رودخانه‌ای زلال و شفاف رسیدم. صدای آب، همانند یک آهنگ دلنشین و زیبا بود. پاهایم را در آب خنک گذاشتم و درست در آن لحظه بود که اوج زیبایی آفرینش را احساس کردم.

جواب فعالیت صفحه 42 درس 3 نگارش نهم

به حرف‌های دوستانتان با دقت گوش دهید و آن‌ها را با توجه به معیارهای مشخص شده، بررسی و قضاوت کنید. سپس نتیجه این ارزیابی را یادداشت کنید.

✅ نتیجه بررسی و داوری ✅
این بخش مربوط به دانش‌آموز است.

جواب درست نویسی صفحه 43 درس 3 نگارش نهم

جمله‌های زیر را اصلاح کنید:

🔸 کار خوبی است که کتاب‌های سودمند را پس از مطالعه، به دیگران پیشکش کنیم.
🔸 ایرانی بودن برای هر یک از ما، سبب سربلندی و مباهات است.

جواب مثل نویسی صفحه 44 درس 3 نگارش نهم

کوه به کوه نمی‌رسد، ولی آدم به آدم می‌رسد.

🔸 بازآفرینی کوه به کوه نمی‌رسد
بله، همینطور است. هر کار خوب یا بدی که در حق دیگران انجام می‌دهیم، در نهایت به خودمان بازمی‌گردد. دنیا مانند چرخی است که همیشه در گردش است؛ گاهی بالا می‌رویم و گاهی پایین، اما همیشه در حرکتیم.
اگر دلی را بشکنی یا شاد کنی، مهربانی کنی یا ستم، بخشنده باشی یا تنگ نظر، در پایان نتیجه‌اش را خودت خواهی دید.
مهربان باش، بخشش کن، دوستانت را ببخش، اشک نیازمندی را درمیان، و به کسانی که هرگز مهر ندیده‌اند، محبت هدیه بده. زمین گرد است و آنچه بکاری، روزی درو خواهی کرد.
اگر باعث رنج کسی شدی، دلی را شکستی و بدی کردی، مطمئن باش روزی کسی خواهد آمد و پاسخ آن بدی‌ها را به تو خواهد داد. آن زمان خواهی فهمید که هرچه کنی، به خود کنی.
با دنیا صلح کن و به زندگی لبخند بزن. این کار باعث می‌شود خوبی را پیشه کنی و به دیگران عشق بورزی تا عشق ببینی.

🔸 بازآفرینی کوه به کوه نمی‌رسد (پاسخ مفصل‌تر)
گاهی سر بلند می‌کنم و کوه‌های بلند را می‌بینم که گویی آسمان را می‌شکافند و چشم‌ها را به تماشا وا می‌دارند.
چه دوستی عجیبی است این دوستی کوه‌ها! کوه‌هایی که می‌دانند هرگز به هم نمی‌رسند، اما در دوستی خود استوار و پابرجا مانده‌اند.
چه زیباست وقتی کوه‌ها دست در دست یکدیگر دارند. آری، کوه‌ها هرگز به هم نمی‌رسند، اما همیشه همراه و متحدند؛ دست‌های به هم گره خورده‌ای که نماد همدلی و یگانگی است.
از قدیم گفته‌اند: کوه به کوه نمی‌رسد، ولی آدم به آدم می‌رسد. پس چرا عاشق به معشوق نمی‌رسد؟ چرا پایان داستان‌های زیبا، گاهی تلخ می‌شود؟
می‌گویند کوه به کوه نمی‌رسد، اما آدم به آدم می‌رسد. دوستانی که از جنس انسان‌اند، گاهی یکدیگر را رها می‌کنند. اما چه کسی دیده است که دست‌های گره خورده کوه‌ها از هم باز شود؟
بارها شنیده‌ام که کوه به کوه نمی‌رسد، ولی آدم به آدم می‌رسد. اما چه بسیار عاشقان که به معشوق نرسیدند، چه بسیار مشتاقان که هرگز به آرزوی خود نایل نشدند.
کوه‌ها دست‌های یکدیگر را محکم‌تر فشرده‌اند و به اوج آسمان رسیده‌اند. هرجا رفته‌ام، گفته‌اند: “چه عجیب است!” پرسیده‌ام: “کدام چیز؟” گفتند: “اینکه کوه به کوه نمی‌رسد، ولی آدم به آدم می‌رسد.” در فکر فرو رفتم و با خود زمزمه کردم: “اما همیشه اینطور نبوده است.” اگر بود، آن کسی که در دل کوه، در جستجوی معشوق بود، به او می‌رسید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *