نخستین خواننده مرد در رادیو ملی ایران که بود؟

نخستین خواننده مرد در رادیو ملی ایران که بود؟

اسماعیل ادیب خوانساری در سال ۱۳۱۹ برای نخستین بار به رادیو ملی ایران دعوت شد. در ادامه این نوشته از وبلاگ آموزشگاه موسیقی الهام، با اولین خواننده مردی که صدایش از رادیو ملی ایران پخش شد، آشنا خواهید شد.

نخستین خواننده مرد در رادیو ملی ایران که بود؟

اسماعیل ادیب خوانساری در سی‌ونه‌سالگی اولین بار به رادیو ملی ایران دعوت شد. در آن زمان، او با موسیقیدانان و نوازندگان بزرگی مانند ابوالحسن صبا، علی‌اکبر شهنازی، حسین یاحقی، حبیب سماعی، عبدالحسین شهنازی، مهدی خالدی و مرتضی محجوبی همکاری و همراهی داشت.

زندگینامه

اسماعیل ادیب خوانساری، خواننده و استاد موسیقی آوازی، یکی از سه استاد بزرگ سبک آواز اصفهان بود. او اهل شهر خوانسار و در سال ۱۲۸۰ در همین شهر به دنیا آمد.

پدرش میرزا محمود خوانساری، روحانی بود. ادیب نزد استادانی چون عندلیب گلپایگانی (تولایی)، سید رحیم اصفهانی، حبیب شاطر حاجی و نایب اسدالله آموزش دید و از راه دور نیز از سبک طاهرزاده تأثیر گرفت.

خانواده‌ی آنها وضع مالی خوبی نداشت و از درآمد کم کشاورزی و باغداری زندگی را می‌گذراندند. پدرش امیدوار بود پس از اینکه ادیب درس‌های ابتدایی فارسی، عربی و آموزه‌های دینی را بیاموزد، او را برای ادامه‌ی تحصیل به نجف بفرستد تا به حوزه‌ی علمیه و طلاب دینی بپیوندد.

ادیب تا سن چهارده سالگی این درس‌ها را در خوانسار یاد گرفت. چون صدای زیبایی داشت، به پیشنهاد پدرش، مؤذن شهر شد.

نخستین خواننده مرد در رادیو ملی ایران که بود؟

نخستین گوینده مرد در رادیوی کشور ایران چه کسی بود؟

در آغاز کار رادیو در ایران، برنامه‌ها بیشتر با صدای گویندگان زنده پخش می‌شد. در میان اولین گروهی که به این کار پرداختند، نام “ابوالقاسم پاینده” به عنوان نخستین گوینده مرد به ثبت رسیده است. او از افرادی بود که در سال‌های ابتدایی راه‌اندازی رادیو ملی، مسئولیت خواندن متن اخبار و برنامه‌ها را بر عهده داشت.

علاقه به هنر

از این زمان به بعد، عشق به شعر و موسیقی در وجود ادیب نفوذ کرد و به خواندن سروده‌های شاعران بزرگ فارسی روی آورد. در این میان، بیشتر از همه با نوشته‌های مولانا، حافظ و سعدی انس گرفت و وقت خود را با آنها سپری می‌کرد. وقتی حدود پانزده سال داشت، گاهی در خلوت و با صدایی دلنشین، غزل‌های سعدی را آرام برای خود تکرار می‌کرد.

ادیب بین سال‌های ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۹ گاهی در اصفهان و گاهی در تهران زندگی می‌کرد. در سال ۱۳۰۹ به استخدام دولت درآمد و کار اداری خود را از شانزدهم مهرماه همان سال در بلدیه – که همان شهرداری تهران امروزی است – شروع کرد.

بسیاری از کارهای او بر روی صفحات گرامافون ۷۸ دور (صفحات سنگی)، برنامه‌های رادیویی، آوازها و تصنیف‌هایی با همراهی ساز و ارکستر، و همچنین شمار زیادی ضبط‌های شخصی و خانگی باقی مانده‌است.

از میان آوازهای محلی بختیاری (که با ارکستر انجمن موسیقی ملی اجرا شده) می‌توان به «شلیل» و «خون دل» اشاره کرد. ادیب خوانساری در برنامه‌های «برگ سبز» و «گل‌های جاویدان» نیز چندین اجرا داشته‌است.

تدریس و شاگردان

اسماعیل ادیب خوانساری مدتی در مدرسه علی موسیقی که استاد خالقی بنیان گذاشته بود، به آموزش آواز پرداخت. از شاگردان او در آن دوره می‌توان مرحوم احمد ابراهیمی را نام برد.
در سال ۱۳۴۹ داریوش صفوت مرکز حفظ و اشاعه موسیقی را بنیان نهاد و از ادیب نیز برای تدریس آواز دعوت کرد.
بین سال‌های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۵، استاد هوشنگ ابتهاج (سایه) که مسئول موسیقی رادیو ایران بود، از ادیب خواست تا به هنرجویان مشتاق آواز در رادیو آموزش دهد.
از جمله کسانی که به طور مستقیم از آموزش‌های ادیب بهره بردند، حسن کسایی، هنگامه اخوان و فخری ملک‌پور هستند. اکبر گلپایگانی نیز بسیار از محضر او استفاده کرد و ریزه‌کاری‌های مکتب آواز اصفهان را از وی آموخت.
حسن کسایی از هنرمندانی است که آثار بسیاری، هم خصوصی و هم رادیویی، با ادیب خلق کرده است. او در فاصله سال‌های ۱۳۳۴ تا ۱۳۳۵ به مدت یک سال در خانه ادیب در تهران زندگی کرد و نزد او درس گرفت.
آثار باقی‌مانده از این استاد بزرگ، شامل ضبط‌های خصوصی و خانگی و همچنین ردیف آوازی اوست که در سال‌های پایانی عمرش ضبط شده‌اند.
ردیف آوازی ادیب را عباس خوشدل، آهنگساز و موزیسین، به درخواست وزیر فرهنگ و هنر زمان، ثبت و ضبط کرد. این اثر پس از انقلاب توسط انتشارات چهارباغ منتشر شد.
ادیب برای هنر خود ارزش و احترام فراوانی قائل بود. او خود گفته است: «هیچگاه از کسی در ازای خواندن نوا پول نگرفته‌ام؛ زیرا این کار را دون شخصیت یک هنرمند می‌دانم.» از ویژگی‌های ویژه این استاد آواز می‌توان به حس معنوی و عرفانی در کارهایش، بیان درست شعر و حفظ حس درونی آن و همچنین تکنیک‌های بی‌نظیرش در اجرای تحریرها اشاره کرد.

وفات

این هنرمند در نهایت در ششم فروردین‌ماه سال ۱۳۶۱ و در ۸۱ سالگی چشم از جهان فروبست. او پیش از درگذشت، مدت‌زمان طولانی از ضعف جسمانی رنج می‌برد و در بستر بیماری بود.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *