موسیقی کلاسیک از سبکهای بسیار مهم و پرطرفدار موسیقی است. یوزف هایدن یکی از بنیانگذاران اصلی این سبک شناخته میشود. در این نوشته از وبلاگ ندابلاگ، قصد داریم شما را با یوزف هایدن، که او را پدر سمفونی جهان مینامند، آشنا کنیم. همراه ما بمانید.
یوزف هایدن
یوزف هایدن در سی و یکم مارس سال ۱۷۳۲ در یک روستای کوچک به نام روهرو در کشور اتریش به دنیا آمد. او را به عنوان پدر سمفونی و نیز خالق قطعات چهارنوازی برای سازهای زهی میشناسند. هایدن آهنگسازی اتریشی بود که از بنیانگذاران موسیقی کلاسیک به شمار میرود. او در دوران فعالیت هنری خود بسیار پرکار بود و یکی از چهرههای درخشان و تاثیرگذار موسیقی در زمانه خود محسوب میشود.
پدر سمفونی
در دنیای موسیقی، از یوزف هایدن با عنوان پدر سمفونی یاد میشود. دلیل این نامگذاری این است که او پایهگذار اصلی این سبک موسیقی به شمار میرود و در طول زندگی خود ۱۰۴ سمفونی خلق کرد. نگاه هنری هایدن کاملاً با جریان هنر کلاسیک هماهنگ بود. در آثار او، نغمهها و درونمایهها کوتاه و ساده بودند، اما با مهارت و خلاقیت در آهنگسازی، به قطعاتی کامل و متنوع تبدیل میشدند.
هادن نه تنها استاد و راهنمای آهنگساز بزرگی مانند بتهوون بود، بلکه بر نسلهای بعدی مانند فرانتس شوبرت، مندلسون و برامس نیز تأثیر عمیقی گذاشت. او همچنین استاد و دوست صمیمی موتسارت، آهنگساز نامدار، بود. هایدن بیشتر عمر طولانی خود را در اتریش سپری کرد و در زمان درگذشتش، از مشهورترین آهنگسازان اروپا محسوب میشد.
پدرش که شغل سادهای داشت، از روی اعتقادات مذهبی، او را به گروه کر کلیسای محلشان فرستاد. در آنجا بود که رهبر گروه موسیقی کلیسای بزرگ وین، استعداد هایدن را دید و او را به پایتخت اتریش، وین، برد.
هادن در سالهای نوجوانی با آموزش خصوصی موسیقی امرار معاش میکرد تا اینکه برای اولینبار یکی از اشراف وین به نام مورتسین، او را به عنوان معلم خصوصی موسیقی همسرش استخدام کرد.
ازدواج

یوزف هایدن در بیست و هشت سالگی ازدواج کرد. یک سال بعد، در ۱۷۶۱، به عنوان رهبر ارکستر کاخ خانواده اشرافی “استرهازی” در شهر آیزنشتات مجارستان استخدام شد. این خانواده از ثروتمندترین اشراف منطقه بودند.
حامی او، شاهزاده نیکولاس، با دنیای موسیقی آشنایی داشت و به کارهای این آهنگساز بااستعداد احترام میگذاشت. هایدن خود در این مورد گفته است: «اعلیحضرت از تمام کارهای من راضی بودند و همیشه مرا دلگرم میکردند. من به عنوان رهبر ارکستر، آزادی کامل داشتم. هر آزمایشی که برای سنجش نقاط قوت و ضعف نوازندگان لازم بود، انجام میدادم. میتوانستم هر کسی را تغییر دهم و هر ایدهای را که لازم میدیدم، بدون ترس امتحان کنم. انگار از بقیه جهان جدا بودم. هیچ کس جز خودم نمیتوانست در کارم خللی ایجاد کند، پس طبیعتاً میتوانستم تمام وجود و استعدادم را نشان دهم.»
تون کوپمان درباره ارکستر هایدن در کاخ استرهازی میگوید: «در ارکستر هایدن بیشتر از سه یا چهار نوازنده ویلون اول وجود نداشت. سالن کنسرت کاخ هم ظرفیتی بیش از ۳۰۰ یا ۴۰۰ نفر نداشت. با این حال، هم نوازندگان بسیار ماهر بودند و هم اجراها فوقالعاده، اگرچه در ابعادی کوچک انجام میشد.»
آشنایی با موتزارت
هایدن به مدت سی سال در قصر یک خانواده اشرافی مجارستانی زندگی کرد و فقط در فصل زمستان به شهر وین سفر میکرد. درست در همین سفرهای زمستانی به پایتخت بود که با موتزارت آشنا شد. رابطه دوستی بین آنها آنقدر صمیمی و عمیق بود که به گفته تون کوپمان: «موتزارت به او «پدر هایدن» میگفت. ظاهراً منظور موتزارت این بود که از هایدن حتی بیشتر از پدر خودش چیز یاد گرفته است.»
در سال ۱۷۹۱، هایدن که ۵۹ سال داشت، از مجارستان به پایتخت اتریش رفت و سپس با دعوت یوهان پتر سالومون، یک تهیهکننده مشهور آلمانی که در لندن زندگی میکرد، چندین سمفونی برای اجرا در انگلستان تصنیف کرد.
دوازده سمفونی او که با نام «سمفونیهای لندن» شناخته میشوند، بدون شک یک نقطه عطف مهم در تاریخ موسیقی به شمار میروند. اویگن یوخوم، رهبر ارکستر سرشناس آلمانی، در این باره گفته است: «بدون تردید، او با این ۱۲ سمفونی به اوجی بلند در موسیقی دست یافته و فرمی که به سونات معروف است را در کاملترین شکل خود تثبیت کرده است.»
با این حال، هایدن حتی تا امروز نیز در میان علاقهمندان به موسیقی کلاسیک، به عنوان یک نوآور مبتکر و استادی خوشذوق شناخته میشود که در هر یک از آثارش میتوان نکته تازهای کشف کرد. او هنرمندی بود که با وجود اوجگیری در قلههای هنر ناب، واقعیتهای زندگی روزمره را فراموش نمیکرد و جدیت کارش، هرگز باعث از بین رفتن روحیه شوخطبعی او نمیشد.
سمفونی خداحافظی
یکی از آثار معروف او «سمفونی خداحافظی» است: حاکم محل، که حامی مالی هایدن بود، برای مدتها به نوازندگان ارکستر اجازه نمیداد به مرخصی بروند. هایدن این سمفونی را طوری ساخت که در بخش پایانی آن، هر نوازنده به نوبت شمع روی پایهی جلوی خود را خاموش میکند و سپس همراه با سازش از سالن بیرون میرود.
