موومان به بخش کامل و خوداتمامی از یک قطعه موسیقی بزرگتر گفته میشود. هر موومان مانند یک قطعه مستقل، شروع و پایان مشخصی دارد و در عین حال جزئی از یک کل منسجم به شمار میرود. در این نوشته از وبلاگ ندابلاگ، بیشتر با مفهوم موومان در دنیای موسیقی آشنا خواهید شد.
موومان به چه معناست؟
معمولاً هر قطعه موسیقی از سه یا چهار بخش مستقل به نام موومان تشکیل شده است. آثار مهمی مانند سمفونی، کنسرتو و سونات همگی چندین موومان دارند. گاهی در اجراهای زنده فقط یکی از موومانهای یک اثر نواخته میشود، اما برای ارائه کامل یک قطعه موسیقی، باید تمام بخشهای آن اجرا شوند.
در بیشتر اجراها، پس از پایان هر موومان و قبل از شروع موومان بعدی، وقفه کوتاهی ایجاد میشود. با این حال، بعضی آهنگسازان مشخص میکنند که موومان بعدی باید بدون فاصله و بلافاصله آغاز شود. به عنوان نمونه، بین موومان سوم و چهارم سمفونی شماره ۳ بتهوون که به اِروئیکا (سمفونی حماسه یا سمفونی قهرمانی) معروف است، این سکوت بسیار کوتاه است.
موسیقی کلاسیک
در موسیقی کلاسیک غربی، به جز در اپرا، معمول نیست که شنوندگان در میان اجرا یا بلافاصله پس از پایان هر بخش (موومان) دست بزنند. تشویق معمولاً پس از پایان کل قطعه انجام میشود.
یکی از دگرگونیهای مهم در دوره کلاسیک، تغییر در نگرش به ملودی و گسترش آن بود. در دوره باروک، روش رایج این بود که آهنگساز تم اصلی را در آغاز موومان معرفی میکرد و سپس آن را به صورت پیچیده و با تکرارهای پشت سر هم در سراسر قطعه میبافت، بدون توقفها یا فرودهای آشکار.
در نتیجه، هر موومان بسیار یکدست و بدون کنتراست آشکار در ملودی یا تنالیته ساخته میشد. ساختار جملات موسیقی اغلب نامنظم بود و تقسیمبندی مشخصی به صورت پرسش و پاسخ نداشت.
آهنگسازان سده هجدهم، روش یکدست باروک در تنالیته و بافت تم را کنار گذاشتند. آنها بیشتر بر نمایش تضاد میان بخشهای گوناگون یک موومان و حتی میان خود تمها تمرکز کردند.
حالت پیوسته و بدون وقفه موومانها و تکنیک بافتن تمها در دوره باروک به تدریج محو شد. جای آن را موومانهایی با حالات متضاد و ملودیهای جداگانه گرفت که جملات آنها اغلب دو یا چهار میزان (و گاهی شش یا هشت میزان) بودند. در نتیجه، ساختار تناوبی و جملات کامل با بخشهای پرسش و پاسخ پدید آمد.
